English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sari U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
saris U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
saree U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
distaff U التی که گلوله پشم نریشته راروی ان نگاه داشته و پس ازریشتن بدور دوک می پیچند
siva U خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
half bound U درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
effluents U ساری
effluent U ساری
sluicy U ساری
profuse U ساری لبریز
Hindu U هندو
Hindus U هندو
profluent U جاری بمقدار زیاد ساری
Hinduism U ایین هندو
Hindoo U سبک هندو [معماری]
vedic U وابسته به وداکتاب مقدس هندو
suttee U زن هندو که خود راروی جنازه شوهرش میسوزاند
mopping U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mops U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mop U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopped U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopped U چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mop U چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mopping U چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mops U چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
list slippers U کفش پارچهای
haversacks U کیسه پارچهای
haversack U کیسه پارچهای
hardbacks U جلد پارچهای
cloth U روکش پارچهای
cloths U روکش پارچهای
hardback U جلد پارچهای
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
circumambient U گردنده بدور
that U اشاره بدور
to hem a cloth U لبه پارچهای راتوگذاشتن
orbs U بدور چیزی گشتن
rotational U دوران گردش بدور
slue U بدور محورثابتی گشتن
enwind U بدور چیزی پیچیدن
vertigo U دوار سر چرخش بدور
orb U بدور چیزی گشتن
rotation U دوران گردش بدور
aparejo U نوعی پالان چرمی یا پارچهای
The earth moves round the sun . U زمین بدور خورشید می گردد
coils U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
coiled U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
coil U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
orb U بدور مدار معینی گشتن
orbs U بدور مدار معینی گشتن
Make a journey round the world. U بدور دنیا سفر کردن
corporale U پارچهای که هنگام عشاء ربانی بکارمیرود
swinge U تلوتلو خوردن بدور چیزی چرخیدن
intervale U پارچهای از زمین پست درمیان تپههای یا در کناررودها
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
cleanest U مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
beige U پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
cleaned U مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
clean U مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
gaiter U پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
cleans U مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
pullicate U پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
sleds U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sled U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
gaiters U پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
trampolines U مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
trampoline U مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
gremial U پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
paraboloid U سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
gobo U نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
S-twist [S-spun] U نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
wet bulb termometere U ترمومتری که در ان جزء حساس توسط پارچهای که همواره با اب مرطوب نگاه داشته میشود احاطه شده است
burl [nep] U گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
Spanish knot U گره اسپانیایی [این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
berber knot U گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
feminine U زنان
fair sex U زنان
womankind U زنان
womenfolk U زنان
applaudingly U کف زنان
heliocentric U دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
feminity U طبقه زنان
greensickness U کم خونی زنان
asymetrical bars U پارالل زنان
flutteringly U پروبال زنان
gaspingly U نفس زنان
reelingly U چرخ زنان
wifely U درخور زنان
gynaecocracy U حکومت زنان
periods U قاعده زنان
hirsutism U نابجارویی مو در زنان
menses U قاعدگی زنان
period U قاعده زنان
mutch U زنان وکودکان
gyringly U چرخ زنان
gynocracy U حکومت زنان
pantingly U نفس زنان
petticoats rule U تسلط زنان
gynecology U پزشکی زنان
gynecocracy U حکومت زنان
when will women have the vote? U زنان کی حق رای
menstruation U قاعدگی در زنان
plumes U پر کلاه زنان تل
plume U پر کلاه زنان تل
vauntingly U لاف زنان
demimonde U زنان هرزه
womanly U در خور زنان
feminicide U قتل زنان
the female sex U زنان ودختران
women's army corps U ارتش زنان
uneven parallel bars U پارالل زنان
evadingly U طفره زنان
boastingly U لاف زنان
catamenia U قاعدگی زنان
beauty U زنان زیبا
womenfolk U جماعت زنان
womanish U مربوط به زن یا زنان
boxers U مشت زنان
women's dres U جامه زنان
beauties U زنان زیبا
womankind U گروه زنان
metallic thread U نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
ties U بند پارچهای جلیقه نجات بند
tie U بند پارچهای جلیقه نجات بند
demimonde U جهان زنان هرجایی
female participation rate U نرخ مشارکت زنان
gynecologist U متخصص بیماریهای زنان
catamenia U عادت ماهیانه زنان
feminists U طرفدار حقوق زنان
feminist U طرفدار حقوق زنان
phlegmasia alba dolens U ورم سفیدران زنان
menstruation U قاعدگی زنان طمث
fluor U قاعدگی زنان سیال
chlorosis U سبزرنگی زنان کم خون
ladykillers U مرد محبوب زنان
sapphism U همجنس خواهی زنان
feminism U برابری طلبی زنان
ladykiller U مرد محبوب زنان
women's army corps U قسمت زنان ارتش
women labor force U نیروی کار زنان
premenstrual U قبل از قاعدگی زنان
music stool U کرسی پیانو زنان
to catch napping U چرت زنان گرفتن
heats U تحریک جنسی زنان
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
lothario U گمراه کننده زنان
heat U تحریک جنسی زنان
closed back U بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
suffragettes U زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
steatopygia U بزرگی وفربهی کفل زنان
suffragette U زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
evadingly U گریز زنان بابهانه یاحیله
housecoat U لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoats U لباسی که زنان درخانه می پوشند
leucorrhoea U سوزنک مزمن غیرمسری زنان
gynaecophysiology U علم ووفایف جهازتناسلی زنان
a comparison of men's salaries with those of women U مقایسه حقوق مردان با زنان
diva U سردسته زنان خواننده اپرا
plead for the widow U در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
velure U پارچه مخملی ماهوت پاک کن پارچهای باماهوت پاک کن پاک کردن
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
whites U سوزنک مزمن غیر مسری زنان
modiste U کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
accoucheur U پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
gallant U متعارف وخوش زبان درپیش زنان
abbesses U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbess U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
hysteria U غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
chatelaine U زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
YWCA U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
wimple U روسری زنان قرون وسطی چرخ
YWCAs U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
height of the volleyball net U 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
greensick U مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
phlegmasia dolens U ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
hairdo U ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
hairdos U ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
women students U زنان دانش اموز محصلین اناث
uniforms U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
lady's man U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' man U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
sanitary napkins U دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkin U دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
ladies' men U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
symmetric knot U گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
ply yarn U نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
squire of dames U کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
triathlon U مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
bluestocking U منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestockings U منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
purdah U برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
finishing schools U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing school U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
ducking stool U کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com