English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
microstructure U ساختمان میکروسکپی اشیاء یابافت ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
biopsy U ازمایش میکروسکپی بافت زنده
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
xylotomy U برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
thing U اشیاء
absolute filter U صافی میکرونی صافی میکروسکپی
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
odds and ends <idiom> U اشیاء جوروباجور
consumer goods U اشیاء مصرفی
equipollent U اشیاء هم قوه
prohibited goods U اشیاء ممنوع
still life U نقش اشیاء
hidden objects U اشیاء پنهان
valuable goods U اشیاء باارزش
means objects U اشیاء وسیله
valuable goods U اشیاء بهادار
turnery U اشیاء تراشیدنی
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
reliquaries U جعبه اشیاء متبرکه
antique shop U فروشگاه اشیاء عتیقه
gew gaw U اشیاء قشنگ بی مصرف
harnessing U اشیاء تهیه کردن
sacrilege U سرقت اشیاء مقدسه
harness U اشیاء تهیه کردن
harnessed U اشیاء تهیه کردن
reliquary U جعبه اشیاء متبرکه
achate U اشیاء خریداری شده
bric a brac U اشیاء کهنه وعتیقه
abandonee U صاحب اشیاء ترک شده
catchall U فرف یامخزن اشیاء گوناگون
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
phantasmagoria U منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
avoirdupois U اشیاء و اجناسی که با توزین فروخته میشوند
phantasmagorias U منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
safe deposit U صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
comparator U دستگاه اندازه گیری وسنجش وقیاس اشیاء
doppler radar U رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
scrimshaw U اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
false parallax U تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
micrometer caliper U پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
flea market U بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea markets U بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
periscopes U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
periscope U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
shadow factor U ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
spasur U سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
assembly line U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
fetish U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
stroke writer U ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
fetishes U اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
sprites U اشیاء کوچک و با وضوح بالاکه روی مانیتور بطورمستقل از متن یا گرافیک دیگرمی توان حرکت داده شوند
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
dog down U بستن و جذم کردن درب محکم کردن درپوش اشیاء
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
conceptual tool U وسیلهای برای کار با نظریه ها بجای کار با اشیاء
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
hyperfocal distance U مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
structuring U ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
type U ساختمان
typed U ساختمان
types U ساختمان
frame U ساختمان
structures U ساختمان
building line U بر ساختمان
carbody U ساختمان
mechanism U ساختمان
mechanisms U ساختمان
stances U ساختمان
structure U ساختمان
substructures U پی ساختمان
substructure U پی ساختمان
making U ساختمان
building U ساختمان
erections U ساختمان
stance U ساختمان
structureless U بی ساختمان
erection U ساختمان
foundation U پی ساختمان
constructions U ساختمان
construction U ساختمان
structure of an animal U ساختمان
built-up U پر از ساختمان
built up U پر از ساختمان
imperfect structural U ساختمان ناتمام
laminated construction U ساختمان ورقهای
system's design U ساختمان سیستم
length overall U طول ساختمان
constructiveness U قوه ساختمان
constructional feature U طرح ساختمان
constructional dimension U ابعاد ساختمان
laminated structure U ساختمان متورق
laminated structure U ساختمان لایهای
constructional dimension U بعد ساختمان
front U نمای ساختمان
primary structure U ساختمان اصلی
columnar structure U ساختمان ستونی
primary structure U ساختمان اولیه
propylaeum U در بزرگ ساختمان
component part U جزء ساختمان
building system U سیستم ساختمان
capital construction U ساختمان سرمایه
building material U مصالح ساختمان
main building U ساختمان اصلی
under construction U دردست ساختمان
situation of a building U موقعیت ساختمان
building costs U هزینههای ساختمان
building connection U انشعاب ساختمان
site engineering U مدیر ساختمان
building component U اجزای ساختمان
tower building U ساختمان برجی
trisyly U ساختمان سه ستونی
low loss construction U ساختمان کم تلفات
building official U بازرسان ساختمان
soil structure U ساختمان خاک
pygidium U ساختمان دم و کفل
bunkhouse U ساختمان خوابگاه
built in U جزو ساختمان
building trade worker U تعمیرکار ساختمان
turn out U ساختمان اب پخش
tectonics U ساختمان شناسی
building plant U وسایل ساختمان
local building inspector U پلیس ساختمان
building permit U پروانه ساختمان
building trade joinery U نجاری ساختمان
contracting industry U صنعت ساختمان
apartment house U ساختمان آپارتمانی
industrial building U ساختمان صنعتی
structuralize U ساختمان کردن
foundation soil U پی ریزی ساختمان
high-rise U ساختمان بلند
hydraulic construction U ساختمان ابی
inhouse work U توکار ساختمان
on the stocks U در دست ساختمان
house building U ساختمان مسکونی
home building U ساختمان مسکونی
high rise block U ساختمان بلند
height overall U ارتفاع ساختمان
height of building U بلندی ساختمان
gross area U پهنه ساختمان
overall width U عرض ساختمان
integral construction U ساختمان یکپارچه
sandwitch construction U ساختمان لایهای
data structure U ساختمان داده ها
plant construction U ساختمان کارخانه
cone U ساختمان مخروطی
steel construction U ساختمان فولادی
fabric U ساختار ساختمان
crane construction U ساختمان جرثقیل
cost of construction U هزینه ساختمان
cost of construction U بهای ساختمان
fleuron U [آراستن ساختمان با گل]
chapter-house U ساختمان جلسات
dentition U ساختمان دندانها
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
structuralization U ایجاد ساختمان
intermediate structure U ساختمان داخلی
City Hall U ساختمان شهرداری
zonation U ساختمان غشایی
office building U ساختمان اداری
steel framed structured U ساختمان فولادی
annexe U ساختمان فرعی
building line U خط کناری ساختمان
contractors pump U پمپ ساختمان
blindage U صافکاری ساختمان
civil engineer U مهندس ساختمان
facility U مکان ساختمان
handrails U نرده ساختمان
handrail U نرده ساختمان
civil engineering U مهندسی ساختمان
headroom U ارتفاع ساختمان
smokestacks U دودکش ساختمان
smokestack U دودکش ساختمان
shell U بدنه ساختمان
shells U بدنه ساختمان
shelling U بدنه ساختمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com