English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
In appiarance it is a strong building. U بظاهر ساختمان محکمی است
launcher U سکوی پرتاب
blasts U برخاستن از سکوی پرتاب
pads U سکوی پرتاب رسانگر
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
torpedo tube U سکوی پرتاب اژدر
blast U برخاستن از سکوی پرتاب
pad U سکوی پرتاب رسانگر
rocket launcher U سکوی پرتاب موشک
launching pads U سکوی پرتاب موشک
launching pad U سکوی پرتاب موشک
rocket launchers U سکوی پرتاب موشک
launching site U سکوی پرتاب موشک
k gun U سکوی پرتاب بمب زیرابی
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
aerial platform U سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
launching pad U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
hard missile base U سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
launching pads U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
ready missile U موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
alley oop shot U پرتاب نزدیک سبد
check point U علامتی نزدیک نقطه اغاز پرش یا پرتاب
finish style U طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish crossover U طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
half volley U پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
parkas U نوعی کت برای محافظت از باد و باران
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
safety island U سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
pallet U سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
x site U سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
cassette U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassettes U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
manning the rail U گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
check mark U علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
write protect U شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
cassette U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
optical U شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
fibre optics U لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
free throw U پرتاب بدون مانع برای یار
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
guards U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
brush back U پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
approach U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
in distance U نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
approached U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approaches U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
shut up <idiom> U بستن دروپنجره ساختمان برای مدتی
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
cartridges U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
run-up [start-up] U نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
cartridge U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
fixedness U محکمی
toughness U محکمی
tightness U محکمی
duress U محکمی
format U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
ground landlord U کسی که زمینی را برای ساختمان کردن اجاره میدهد
sculleries U اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
to catch at something U برای رسیدن بچیزی وگرفتن ان کوشش کردن وبدان نزدیک شدن
scullery U اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
fastnesses U محکمی استواری
fastness U محکمی استواری
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
wet wing U بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
He is undeflectable . He is staunch . U آدم محکمی است
She shook my hand with a firm clasp . U با من دست محکمی داد
entablature U قاب اهن محکمی
As firm as a rock . U به محکمی آهن ( سنگ )
retard U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
design maximum weight U حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
circularization U تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
Tie a rope in a firm knot . U طناب را گره محکمی زدن
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
offsets U برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
throws U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics U مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
blue flag U پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
corrugated cardboard U مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود
plots U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plotted U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plot U توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
limit state U حالت خاص یک ساختمان که دیگر وفیفه خودرا انجام نمیدهد و یا شرایطی که برای ان طرح شده است جایز نمیباشد
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
lacrosse U بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
box beam wing U نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
building sand U خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
point bland U بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
command ejection U پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
Type cable U چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
personnel U پرسنل
staffed U پرسنل
staffs U پرسنل
staff U پرسنل
preservation U محافظت
care U محافظت
cared U محافظت
protection U محافظت
cares U محافظت
conservation U محافظت
mid wicket U توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
trooping U پرسنل دار
cadres U پرسنل پیمانی
cadre U پرسنل پیمانی
trooped U پرسنل دار
operations personal U پرسنل عملیات
troop U پرسنل دار
complements U پرسنل سازمانی
complementing U پرسنل سازمانی
complemented U پرسنل سازمانی
personnel officer U افسر پرسنل
permanent party U پرسنل دایمی
complement U پرسنل سازمانی
adjutant general U دایره پرسنل
shipmate U پرسنل هم ناو
intransit strenth U پرسنل سیال
operating personnel U پرسنل فعال
crews U پرسنل ناو
crewing U پرسنل ناو
all hands U کلیه پرسنل
crewed U پرسنل ناو
crew U پرسنل ناو
turout U تجمع پرسنل
ship's company U پرسنل ناو
protecting U محافظت کردن
thermal protection U محافظت حرارتی
copy protection U محافظت از کپی
protect U محافظت کردن
normal maintenance U محافظت عادی
sheltering U محافظت حمایت
sheltered U محافظت کردن
sheltered U محافظت حمایت
shields U محافظت کردن
shelter U محافظت کردن
shelter U محافظت حمایت
preservation U محافظت جلوگیری
shield U محافظت کردن
stickability U قابلیت محافظت
preserve wood U محافظت چوب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com