Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
massive
U
ساختمان فشرده ماسیو
massively
U
ساختمان فشرده ماسیو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
self-
U
فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
congested
U
فشرده انباشته شده بهم فشرده
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
Intel
U
فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
turbojet
U
توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
n-key rollover
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
strained
U
فشرده
compressed
U
فشرده
intensive
U
فشرده
squeezes
U
فشرده
squeeze
U
فشرده
squeezing
U
فشرده
squeezed
U
فشرده
compressive
U
فشرده
condensed
U
فشرده
condensed
U
به هم فشرده
congested
U
در هم فشرده
dicing
U
رقابت فشرده
dices
U
رقابت فشرده
package program
U
برنامه فشرده
compact section
U
مقطع فشرده
dice
U
رقابت فشرده
depressed
U
فشرده شدن
coarctate
U
بهم فشرده
compact disk
U
دیسک فشرده
diced
U
رقابت فشرده
cast up
U
فشرده کردن
cast iron
U
فولاد فشرده
laser
U
دیسک فشرده
massively
U
گنده فشرده
massive
U
گنده فشرده
packing
U
فشرده سازی
compress
U
هم فشرده کردن
compresses
U
هم فشرده کردن
concise
U
لب گو فشرده ومختصر
succinct
U
مجمل فشرده
alloy steel
U
فولاد فشرده
compressing
U
هم فشرده کردن
lasers
U
دیسک فشرده
compaction
U
فشرده سازی
condensed type
U
چاپ فشرده
ice crete
U
بتون فشرده
incompressible
U
فشرده نشدنی
steel aloy
U
فولاد فشرده
mass practice
U
تمرین فشرده
seried
U
بهم فشرده
packed decimal
U
دهدهی فشرده
packs
U
فشرده سازی
pack
U
فشرده سازی
press part
U
بخش فشرده
repressed brick
U
اجر فشرده
fasciated
U
بهم فشرده
crushed
<adj.>
<past-p.>
U
فشرده شده
condensed type
U
نوع فشرده
compressed file
U
فایل فشرده
press board
U
مقوای فشرده
compressed air
U
هوای فشرده
condensive load
U
بار فشرده
compactions
U
فشرده سازی
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
bumped
U
بار فشرده شده
compact
U
بهم فشرده خلاصه
compacted
U
جمع وجور فشرده
compacted
U
بهم فشرده خلاصه
compacting
U
جمع وجور فشرده
packed snow
U
برف فشرده شده
principal types of foot
فشرده کننده آب سنگین
compacts
U
بهم فشرده خلاصه
presses
U
تاکتیک دفاعی فشرده
compacts
U
جمع وجور فشرده
compacting
U
بهم فشرده خلاصه
press
U
تاکتیک دفاعی فشرده
repressed brick
U
اجر فشرده شده
compact
U
جمع وجور فشرده
laminated plastic material
U
ماده فشرده متورق
caisson foundation
U
پی سازی با هوای فشرده
die pressed part
U
بخش فشرده حدیدهای
air compressor
U
هوای فشرده ساز
CD audio
U
روی دیسک فشرده
packed decimal
U
عدد اعشاری فشرده
decompress
U
ناهم فشرده کردن
CD DA
U
روی دیسک فشرده
prestressed concrete
U
بتن پیش فشرده
compander
U
فشرده و نافشرده کننده
pinch effect
U
اثر فشرده سازی
condensed structural formula
U
فرمول ساختاری فشرده
packing density
U
تراکم فشرده سازی
forced alternating current
U
جریان متناوب فشرده
compaction
U
فشرده سازی متراکم کردن
fractal
U
روش فشرده سازی تصاویر
modes
U
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
CDs
U
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
CD
U
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
discs
U
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
disc
U
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
air lift
U
دستگاه ابکش با هوای فشرده
A crash language course .
U
دوره فشرده آموزش زبان
compacts
U
روی دیسک فشرده را میدهد
mode
U
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
compact
U
روی دیسک فشرده را میدهد
compacting
U
روی دیسک فشرده را میدهد
images
U
فشرده سایز داده یک تصویر
image
U
فشرده سایز داده یک تصویر
compacted
U
روی دیسک فشرده را میدهد
to swot
[British E]
for an exam
U
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
file compression utility
U
برنامه کمکی فشرده کردن فایل
discrete
U
الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
to cram
U
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
to mug up
[British E]
for an exam
U
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
international file format
U
استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
compresses
U
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compress
U
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compressing
U
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
photo finish
U
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
phalanx
U
دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
pneumatic
U
پرباد کار کننده باهوای فشرده دارای چرخ یا
IFF
U
استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
pneumatic disatch
U
بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده
asymmetric video compression
U
استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
phalanxes
U
دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
compressor
U
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressors
U
برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
CSLIP
U
گونهای از پتروکل SLIP که داده را پیش از ارسال فشرده میکند
CD I
U
این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
CD quality
U
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
reducing
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
CD E
U
فرصتی که اجازه ضبط و پاک کردن داده را از دیسک فشرده میدهد
reduce
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
picture
U
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
CDs
U
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
CD
U
جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
decompression
U
تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
blast hole drill
U
مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
pic
U
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
pictures
U
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
picturing
U
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictured
U
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
mdr
U
ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش یا حرکت به محلی از حافظه فشرده میکند
fractal
U
قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
compacts
U
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compact
U
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
FIF
U
فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
compacted
U
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compacting
U
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
JPEG++
U
حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
pcm
U
روش ذخیره سازی صدا در قالب دقیق و فشرده توسط کارتهای صوتی قوی
DoubleSpace
U
برنامه نرم افزاری که بخشی از DOS-MS است و باعث فشرده سازی دیسک میشود
portable
U
کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
hovercraft
U
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
hovercrafts
U
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
DV I
U
سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد
Huffman code
U
کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
compression
U
نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند
JPEG
U
استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند
DCC
U
نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود
winchester disk
U
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
pneumaticity
U
خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
ADPCM
U
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
tar
U
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
production
U
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
productions
U
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
PLV
U
الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
simm
U
تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند
icing
U
مسلح کردن بتون فشرده کردن فولاد
adaptive channel allocation
U
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
lossless compression
U
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
substructures
U
پی ساختمان
mechanism
U
ساختمان
stance
U
ساختمان
mechanisms
U
ساختمان
structures
U
ساختمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com