Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
formation
U
ساختمان تشکیلات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
brigade
U
تشکیلات
organizations
U
تشکیلات
brigades
U
تشکیلات
machinery
U
تشکیلات
organization
U
تشکیلات
system
U
تشکیلات
organisations
U
تشکیلات
systems
U
تشکیلات
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
reorganizing
U
تشکیلات مجدد
structuring
U
تشکیلات دادن
mechanism of the organ
U
نظام تشکیلات
reorganization
U
تشکیلات مجدد
enterprises
U
تشکیلات اقتصادی
structures
U
تشکیلات دادن
reorganizes
U
تشکیلات مجدد
reorganized
U
تشکیلات مجدد
enterprise
U
تشکیلات اقتصادی
reorganize
U
تشکیلات مجدد
reorganising
U
تشکیلات مجدد
reorganises
U
تشکیلات مجدد
reorganised
U
تشکیلات مجدد
trade association
U
تشکیلات صنفی
structure
U
تشکیلات دادن
civil department
U
تشکیلات کشوری
organizations
U
تشکیلات سازماندهی
organization
U
تشکیلات سازماندهی
organisations
U
تشکیلات سازماندهی
formations
U
تشکیلات زمین شناسی
organizable
U
قابل تشکیلات دادن
underground
U
تشکیلات محرمانه وزیرزمینی
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
telephone plant
U
تشکیلات مراکز تلفن خودکار
organize
U
تشکیلات دادن درست کردن
organizes
U
تشکیلات دادن درست کردن
organizing
U
تشکیلات دادن درست کردن
disorganizing
U
تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganising
U
تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganize
U
تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganizes
U
تشکیلات چیزی رابرهم زدن
disorganises
U
تشکیلات چیزی رابرهم زدن
organising
U
تشکیلات دادن درست کردن
organises
U
تشکیلات دادن درست کردن
disorganised
U
تشکیلات چیزی رابرهم زدن
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
Our organization is just standing on its own feet.
U
تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
welfare state
U
کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان
syndicalism
U
سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم
bilateral infrastructure
U
سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
Salvation Army
U
تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
refinancing
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinanced
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
unionism
U
اصول تشکیلات اتحادیه اتحادیه گرایی
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
catalysts
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalyst
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
substructures
U
پی ساختمان
frame
U
ساختمان
substructure
U
پی ساختمان
constructions
U
ساختمان
homoplastic
U
هم ساختمان
construction
U
ساختمان
carbody
U
ساختمان
erection
U
ساختمان
types
U
ساختمان
stances
U
ساختمان
typed
U
ساختمان
type
U
ساختمان
building line
U
بر ساختمان
stance
U
ساختمان
built-up
U
پر از ساختمان
built up
U
پر از ساختمان
erections
U
ساختمان
making
U
ساختمان
mechanisms
U
ساختمان
structuring
U
ساختمان
structure of an animal
U
ساختمان
building
U
ساختمان
foundation
U
پی ساختمان
structureless
U
بی ساختمان
structure
U
ساختمان
structures
U
ساختمان
mechanism
U
ساختمان
building trade joinery
U
نجاری ساختمان
front
U
نمای ساختمان
constructional dimension
U
بعد ساختمان
constructional dimension
U
ابعاد ساختمان
constructional feature
U
طرح ساختمان
structuralization
U
ایجاد ساختمان
structuralize
U
ساختمان کردن
constructiveness
U
قوه ساختمان
contracting industry
U
صنعت ساختمان
contractors pump
U
پمپ ساختمان
component part
U
جزء ساختمان
overall width
U
عرض ساختمان
steel framed structured
U
ساختمان فولادی
building costs
U
هزینههای ساختمان
building connection
U
انشعاب ساختمان
building component
U
اجزای ساختمان
primary structure
U
ساختمان اولیه
blindage
U
صافکاری ساختمان
site engineering
U
مدیر ساختمان
propylaeum
U
در بزرگ ساختمان
sandwitch construction
U
ساختمان لایهای
banded structure
U
ساختمان نواری
auxiliary construction
U
ساختمان کومکی
pygidium
U
ساختمان دم و کفل
architectonic
U
تکنولوژی ساختمان
cone
U
ساختمان مخروطی
building material
U
مصالح ساختمان
building official
U
بازرسان ساختمان
columnar structure
U
ساختمان ستونی
soil structure
U
ساختمان خاک
plant construction
U
ساختمان کارخانه
capital construction
U
ساختمان سرمایه
bunkhouse
U
ساختمان خوابگاه
built in
U
جزو ساختمان
building trade worker
U
تعمیرکار ساختمان
situation of a building
U
موقعیت ساختمان
primary structure
U
ساختمان اصلی
building system
U
سیستم ساختمان
building plant
U
وسایل ساختمان
building permit
U
پروانه ساختمان
apartment building
U
ساختمان اپارتمانی
fleuron
U
[آراستن ساختمان با گل]
apartment house
U
ساختمان آپارتمانی
zonation
U
ساختمان غشایی
laminated construction
U
ساختمان ورقهای
laminated structure
U
ساختمان لایهای
gross area
U
پهنه ساختمان
laminated structure
U
ساختمان متورق
height of building
U
بلندی ساختمان
height overall
U
ارتفاع ساختمان
high rise block
U
ساختمان بلند
hydraulic construction
U
ساختمان ابی
imperfect structural
U
ساختمان ناتمام
industrial building
U
ساختمان صنعتی
high-rise
U
ساختمان بلند
inhouse work
U
توکار ساختمان
house building
U
ساختمان مسکونی
integral construction
U
ساختمان یکپارچه
intermediate structure
U
ساختمان داخلی
City Hall
U
ساختمان شهرداری
home building
U
ساختمان مسکونی
annexe
U
ساختمان فرعی
building line
U
خط کناری ساختمان
chapter-house
U
ساختمان جلسات
office building
U
ساختمان اداری
dentition
U
ساختمان دندانها
data structure
U
ساختمان داده ها
on the stocks
U
در دست ساختمان
fabric
U
ساختار ساختمان
crane construction
U
ساختمان جرثقیل
cost of construction
U
هزینه ساختمان
steel construction
U
ساختمان فولادی
system's design
U
ساختمان سیستم
tectonics
U
ساختمان شناسی
length overall
U
طول ساختمان
under construction
U
دردست ساختمان
foundation soil
U
پی ریزی ساختمان
turn out
U
ساختمان اب پخش
trisyly
U
ساختمان سه ستونی
local building inspector
U
پلیس ساختمان
exhibition building
U
ساختمان نمایشگاه
low loss construction
U
ساختمان کم تلفات
main building
U
ساختمان اصلی
tower building
U
ساختمان برجی
cost of construction
U
بهای ساختمان
handrails
U
نرده ساختمان
frontages
U
نمای ساختمان
handrail
U
نرده ساختمان
civil engineering
U
مهندسی ساختمان
headroom
U
ارتفاع ساختمان
smokestacks
U
دودکش ساختمان
smokestack
U
دودکش ساختمان
facility
U
مکان ساختمان
shells
U
بدنه ساختمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com