Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
epergne
U
زیورشاخه دارکه دروسط میزغذاخوری میگذارند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dining table
U
میزغذاخوری
dinner table
U
میزغذاخوری
midst
U
دروسط
mean
U
واقع دروسط
meanest
U
واقع دروسط
meaner
U
واقع دروسط
sag
U
دروسط گود کردن
sagged
U
دروسط گود کردن
sags
U
دروسط گود کردن
fritters
U
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
fritter
U
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
parang
U
یکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار می برند
pay d.
U
خاک زرداریاسیم دارکه شستن ان صرف داشته باشد
hard-up
U
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard up
U
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
clavichord
U
یکجورسازسیمی وجا انگشتی دارکه پیشروپیانوی کنونی بوده است
dry ginger
U
نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
cellaret
U
گنجهای که شیشههای باده دران میگذارند
improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
flies blow meat
U
حشرات روی گوشت تخم میگذارند
crate
U
صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
dress improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
crates
U
صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
cruet stand
U
پایه تنگ هاوشیشه هاکه درسفره میگذارند
mortarboard
U
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
jobot
U
توری یا چین چینی که برای ارایش درسینه بند زنانه میگذارند
mortarboards
U
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
diaeresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
dieresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
meringues
U
سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
meringue
U
سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
putlock
U
تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
putlog
U
تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
changelings
U
بچهای که پریان بجای بچهای که دزدیده اند میگذارند
changeling
U
بچهای که پریان بجای بچهای که دزدیده اند میگذارند
Mamihlapinatapai
U
نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com