Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fluvial
U
زیست کننده در رودخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fluviatile
U
نهری زندگی کننده در رودخانه
inhabitant
U
زیست کننده در
coexistent
U
باهم زیست کننده
limicoline
U
زیست کننده درساحل
lacustrine
U
زیست کننده دردریاچه
limnic
U
زیست کننده در اب شیرین
limnetic
U
زیست کننده در اب شیرین
saltwater
U
زیست کننده در اب شور
stenobathic
U
درعمق کم زیست کننده
live-in
U
زیست کننده در محل کار
saxatile
U
درسنگ زیست کننده یا روییده
lentic
U
زیست کننده در ابهای راکد
mesarch
U
زیست کننده درناحیه مرطوب
halobiont
U
موجود زیست کننده دراب شور
xerophyte
U
گیاه زیست کننده درنواحی خشک و بی اب
stenohaline
U
زیست کننده در اب شور به غلظت بخصوصی
endobiotic
U
زیست کننده درمیان بافتهای میزبان خود
lotic
U
زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
afflux
U
خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
affluent
رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
up the river
U
سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
liman
U
خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
post diluvian
U
زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
to tip something
[British E]
U
ته نشین شدن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
U
رسوب کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
U
ذخیره کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
eco-branch
U
شعبه زیست بوم
[شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
environmental preservation
U
نگهداشت زیست محیطی حفافت زیست محیطی
glaciers
U
رودخانه یخ
river
U
رودخانه
rivers
U
رودخانه
river line
U
خط رودخانه
river gravel
U
شن رودخانه
glacier
U
رودخانه یخ
rever
U
رودخانه
river clay
U
گل رودخانه
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
river bank
U
ساحل رودخانه
riparian
U
ساحل رودخانه زی
the karoon river
U
رودخانه کارون
the river karoon
U
رودخانه کارون
stethe
U
ساحل رودخانه
by water
U
از راه رودخانه
levee
U
کناره رودخانه
conferva
U
علف رودخانه
along the river
U
درامتداد رودخانه
river beds
U
بستر رودخانه
strand
U
لایه رودخانه
water system
U
رودخانه و شعبات ان
river banks
U
ساحل رودخانه
upstream
U
بالای رودخانه
euphrates
U
رودخانه فرات
bottom ice
U
یخ کف دریاچه یا رودخانه
lethe
U
اب رودخانه بزرخ
stream
U
رودخانه ابراهه
an open river
U
رودخانه باز
potamology
U
مبحث رودخانه ها
river trip
U
گردش رودخانه ای
river trip
U
مسافرت رودخانه ای
alpheus
U
رب النوع رودخانه
fork of ... river
U
شاخه رودخانه ...
bight
U
پیچ رودخانه
riverward
U
بطرف رودخانه
riverine
U
سواحل رودخانه
streams
U
رودخانه ابراهه
streamed
U
رودخانه ابراهه
riverbed
U
بستر رودخانه
headwater
U
بالادست رودخانه
river bed
U
بستر رودخانه
head stream
U
سرچشمه رودخانه
river profile
U
نیمرخ رودخانه
river mouth
U
دهانه رودخانه
ostiary
U
دهانه رودخانه
river line
U
خط ساحل رودخانه
strands
U
لایه رودخانه
low water
U
فروکش اب رودخانه
upstream
U
بالادست جریان رودخانه
ferryboats
U
قایق عبور از رودخانه
ferryboat
U
قایق عبور از رودخانه
basin
U
حوزه رودخانه ابگیر
basins
U
حوزه رودخانه ابگیر
niagara
U
رودخانه و ابشار نیاگارا
levee
U
دیواره ساحلی رودخانه
span
U
پل زدن روی رودخانه
spanned
U
پل زدن روی رودخانه
deliberate crossing
U
عبور با فرصت از رودخانه
head water
U
قسمت بالادست رودخانه
eyot
U
جزیره کوچک در رودخانه
spans
U
پل زدن روی رودخانه
bank effect
U
اثر کناره رودخانه
spanning
U
پل زدن روی رودخانه
upstream
U
مخالف جریان رودخانه
inland navigation
U
کشتی رانی در رودخانه ها
head water
U
بالای رودخانه بالارود
excavation in river bed
U
خاکبرداری در بستر رودخانه
river bed level
U
تراز بستر رودخانه
basin area
U
حوزه ابریز رودخانه
styx
U
رودخانه عالم اسفل
bayou
U
شاخه فرعی رودخانه
white water
U
ابشارهای کوتاه رودخانه
hasty crossing
U
عبور تعجیلی از رودخانه
river basin
U
ابگیر یا حوضه رودخانه
riparian
U
حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
naiad
U
حوری موجددریاچه رودخانه
fluviatic
U
پیداشده رودخانه رودخانهای
chutes
U
شیب تند رودخانه
forced crossing
U
عبور اجباری از رودخانه
riverain
U
ساکن ساحل رودخانه
riparian
U
وابسته بکنار رودخانه
near bank
U
ساحل نزدیک رودخانه
keelboatman
U
کرجی بان رودخانه
sluggish stream
U
رودخانه با جریان کند
keelboat
U
قایق پهن رودخانه
chute
U
شیب تند رودخانه
interamnian
U
واقع در میان دو رودخانه
palisade
U
صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
cess
U
سرازیری کنار رودخانه وغیره
detritus
U
مواد خردوریز محمولات اب رودخانه
river forcasting
U
پیش بینی جریان رودخانه
navigation river
U
رودخانه قابل کشتی رانی
bed building stage of river
U
تراز سطح متوسط اب رودخانه
whitewater racing
U
مسابقه در مسیر اشفته رودخانه
fluviomarine
U
درست شده رودخانه ودریا
he put me across the river
U
مرا بدانسوی رودخانه برد
to clean arives
U
رودخانه ایی را لاروبی کردن
to fall down the river
U
باجریان رودخانه حرکت کردن
hurst
U
جای کم عمق در رودخانه یا دریا
haugh
U
زمین رسوبی کنار رودخانه
strath
U
بستر پهن مسیر رودخانه
summer bed of a river
U
بستر تابستانی رودخانه مسیل
palisades
U
صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
dragsman
U
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
fluviometer
U
الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
fairway
U
قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
staff gauge
U
اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
fairways
U
قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
ice mining
U
انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
fluviograph
U
الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
rhenish
U
شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
holm
U
زمین مسطح وپست نزدیک رودخانه
performance of the dam
U
زیست سد
subsistence
U
زیست
symbion
U
هم زیست
bio-
U
زیست -
biogen
U
زیست زا
wharf
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
riffle
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffles
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffling
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
live lining
U
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
riffled
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
effective snow melt
U
برف ذوب شده موثر در جریان رودخانه
riparian rights
U
حقوق خاصه مالکین خریم رودخانه ها و انهار
The teo countries are separated by this river.
U
این رودخانه دو کشور را از یکدیگه جدامی کند
wharves
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
logjam
U
انباشتگی تنهی درختان بریده شده در رودخانه
How long is the River Nile?
U
طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
watersheds
U
منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watershed
U
منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
gorge portion
U
محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
wharfs
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
camp-shedding
U
[پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
sandbar
U
جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
holm
U
جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
gauging station
U
ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
estacade
U
سدی که ازتیرهاوپایههای چوبی در رودخانه یادریابرای بستن راه
base flow
U
مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
bank protection
U
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
riparian law
U
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
nilometer
U
الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
biochemist
U
زیست شیمیدان
biophysics
U
زیست- فیزیک
biotechnology
U
زیست فناوری
bioluminescence
U
زیست تابی
homelands
U
زیست بوم
modus vivendi
U
شیوه زیست
biochemists
U
زیست شیمیدان
homeland
U
زیست بوم
existences
U
زیست موجودیت
existence
U
زیست موجودیت
eco-
U
زیست بوم
biosphere
U
زیست کره
work
U
زیست عمل
worked
U
زیست عمل
biologist
U
زیست شناس
biosphere
U
فضای زیست
biological clock
U
زیست گشت
biogases
U
زیست گاز
biogas
U
زیست گاز
settlement
U
زیست گاه
settlements
U
زیست گاه
biosphere
U
زیست سپهر
joie de vivre
U
زیست شادی
colony
U
زیست گاه
viability
U
زیست پذیری
biogenesis
U
زیست زاد
biogenetic
U
زیست زادی
biogenic
U
زیست زاییده
biomechanics
U
زیست مکانیک
biological chemistry
U
زیست شیمی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com