Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hypodermal
U
زیر پوستی
percutaneous
U
زیر پوستی
subcutaneous
U
زیر پوستی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
skinny
U
پوستی
pelting
U
پوستی
skin
U
پوست پوستی
skinned
U
پوست پوستی
skinning
U
پوست پوستی
skins
U
پوست پوستی
busbies
U
یکجور کلاه پوستی
busby
U
یکجور کلاه پوستی
acanthosisnigricans
U
بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
barky
U
پوستی
corticate
U
پوستی
corticated
U
پوستی
cortical
U
پوستی
crustal
U
پوستی
cutaneous
U
پوستی
cutaneous pupillary reflex
U
بازتاب پوستی مردمک
cutaneous sense
U
حس پوستی
dermal
U
پوستی
dermal senses
U
احساسهای پوستی
dermatic
U
پوستی
dermatoid
U
پوستی
parchmenty
U
پوستی
dermatology
U
مبحث امراض پوستی
dermatosis
U
بیماریهای پوستی
dermoid
U
دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
dermoidal
U
دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
endermic
U
ازراه پوستی از ورا پوست
favus
U
نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
haptics
U
علم حواس پوستی
hypodermic injection
U
تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
integumentary
U
پوستی
intradermal
U
درون پوستی
intradermic
U
درون پوستی
magnetic skin effect
U
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
papilloma
U
ورم یا برامدگیهای پوستی
parchment paper
U
کاغذ پوستی
pell
U
طومار پوستی
pergameneous
U
پوستی
pergameneous
U
مانند پوستی که برای نوشتن بکارمیرود
tegumental
U
پوستی
to slit hide into thongs
U
پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
transcutaneal
U
ماوراء پوستی
transcutaneal
U
ورا پوستی
transcutaneous
U
ماوراء پوستی
whitleather
U
پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
Boer
U
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
Boers
U
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
tropical sore
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
oriental sore
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
tropical sore
U
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis
U
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
oriental sore
U
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer
U
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer
U
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
leishmaniosis
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
leishmaniosis
U
لیشمانیوز
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com