Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sublevel
U
زیر پوسته
subsell
U
زیر پوسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sleeve
U
پوسته
sleeves
U
پوسته
layer
U
پوسته
layers
U
پوسته
membrane
U
پوسته
membranes
U
پوسته
pod
U
پوسته محافظ
pods
U
پوسته محافظ
buzz
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzed
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzes
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
buzzing
U
نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
bush
U
پوسته داخلی
bushes
U
پوسته داخلی
case
U
پوسته
cases
U
پوسته
flake
U
پوسته
flake
U
جرقه پوسته پوسته شدن
flaked
U
پوسته
flaked
U
جرقه پوسته پوسته شدن
flaking
U
پوسته
flaking
U
جرقه پوسته پوسته شدن
dish
U
پوسته
dishes
U
پوسته
cortex
U
پوسته
cortices
U
پوسته
cod
U
پوسته
rawhide
U
پوسته خام
rawhides
U
پوسته خام
slug
حلزون بدون پوسته
sludge
U
پوسته یخ
slough
U
پوسته خارجی
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
rind
U
پوسته بیرونی هرچیزی
rinds
U
پوسته بیرونی هرچیزی
crusty
U
پوسته مانند
snail
حلزون با پوسته
shell
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell
U
پوسته
shelling
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling
U
پوسته
shells
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells
U
پوسته
film
U
پوسته
filmed
U
پوسته
mantle
U
پوسته
mantles
U
پوسته
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
scab
U
پوسته پوسته شدن
scabs
U
پوسته پوسته شدن
crust
U
پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
crust
U
پوسته
crust
U
پوسته زمین
crusts
U
پوسته سخت هر چیزی ادم جسور و بی ادب
crusts
U
پوسته
crusts
U
پوسته زمین
skin
U
پوسته
skin
U
پوسته ریخته گی
skinned
U
پوسته
skinned
U
پوسته ریخته گی
skinning
U
پوسته
skinning
U
پوسته ریخته گی
skins
U
پوسته
skins
U
پوسته ریخته گی
flaky
U
پوسته پوسته
descaling
U
پوسته زدایی
chaff
U
پوسته
acetate film
U
پوسته استاتی
adapter sleeve
U
پوسته تطبیق دهنده
andesite
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
banjo axle
U
پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
body fit sleeve
U
پوسته یا غلاف مناسب
bushing
U
پوسته
cam ring
U
رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
catastrophism
U
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
clinker
U
تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
cloud chamber effect
U
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
cooling shell
U
پوسته سردکننده
corrugated skin
U
پوسته موجدار
crankcase
U
محفظه کارتر پوسته میل لنگ
crankcase
U
پوسته موتور
crust of the earth
U
پوسته یا قشر زمین
cryosphere
U
یخ پوسته
cupola shell
U
پوسته کوپل
curing membrane
U
پوسته نگهبان
cyaniding
U
عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
damp proof membrane
U
پوسته نمبند
desquamate
U
پوسته پوسته شدن
diabase
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
drop worm housing
U
پوسته حلزونی سقوطی
drum barrel
U
پوسته یا روکش استوانهای
dunite
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
earth crust
U
پوسته
earth crust
U
پوسته زمین
earth's crust
U
پوسته زمین
ectoclast
U
پوسته خارجی سلول
electron sheath
U
پوسته الکترونی
electron shell
U
پوسته الکترون
encrust
U
با پوسته یاقشری پوشاندن
encrust
U
بشکل پوسته در اوردن
Other Matches
exfoliation
U
پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
pelliculate
U
پوسته پوسته شامه دار
scabrous
U
زبر پوسته پوسته
exfoliate
U
پوسته پوسته شدن
shelly
U
پوسته پوسته
shuck
U
پوسته
patagium
U
پوسته
membrance
U
پوسته
leprose
U
پوسته پوسته
incrustment
U
پوسته
incrustation
U
پوسته
scurf
U
پوسته
putamen
U
پوسته
wythe
U
پوسته
upper crust
U
پوسته
encrustations
U
پوسته
esquillage
U
پوسته
encrustation
U
پوسته
single skinned
U
یک پوسته
stator
U
پوسته
testa
U
پوسته
membran
U
پوسته دار
energy shell
U
پوسته انرژی
endocarp
U
پوسته هسته
ion sheath
U
پوسته یونی
erratic scab
U
پوسته جوش
outer shell
U
پوسته والانس
soft shelled
U
نرم پوسته
soft skin
U
پوسته نرم
wing skin
U
پوسته بال
scutum
U
پوسته استخوانی
rinded
U
پوسته دار
skin friction
U
مقاومت پوسته
pelliculate
U
دارای پوسته
pellicular
U
پوسته دار
encrustation
U
پوسته بندی
pellicle
U
پوسته نازک
encrustations
U
پوسته بندی
oxide skin
U
پوسته اکسید
valence shell
U
پوسته والانس
soft shell
U
نرم پوسته
soft shelled
U
دارای پوسته تردوشکننده
encrustation
U
پوسته دار سازی
loricate
U
دارای پوسته محافظ
tegmen
U
پوسته داخلی تخم
rear axle casing
U
پوسته محور عقب
encrustations
U
پوسته دار سازی
film evaporator
U
تبخیر کننده پوسته
front axle housing
U
پوسته اکسل جلو
furnace shell
U
قشر یا پوسته کوره
gear case
U
پوسته جعبه دنده
graben
U
فرورفتگی در پوسته زمین
half shell mold
U
قالب نیم پوسته
gas case hardening
U
سخت گردانی پوسته گازی
lorica
U
پوسته سخت حافظ جانوران
soft shell
U
دارای پوسته ترد وشکننده
interchangeable bearing shells
U
پوسته قابل تعویض یاطاقان
insulated bearing housing
U
پوسته یاطاقان عایق شده
helicoid
U
بشکل پوسته حلزون مارپیچ
to crust
[snow]
U
تشکیل دادن به پوسته سخت
[برف]
proctodaeum
U
قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
spaced armor
U
دو پوسته کردن زره برای تقویت ان
epicarp
U
پوسته خارجی قسمت نرم میوه
splinter screen
U
پوسته زره پوش اطراف پل فرماندهی ناو
syenite
U
نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
endodermis
U
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
geotectonic
U
مربوط به مبحث ساختمان وتشکیلات صخرههای پوسته زمین
integral tank
U
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
plutonism
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
geochemistry
U
علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
volumetric loading/density
U
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
plutonic theory
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
neptunist
U
کسیکه عقیده داردکه خارههای پی در پی پوسته زمین بوسیله اب درست شده اند
lobster thermidor
U
مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com