English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
beneath U زیرین پایینی
underneath U زیرین پایینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lower deck U پل پایینی
lower limit U حد پایینی
foot U قسمت پایینی
underside U سطح پایینی
undersides U سطح پایینی
lower egypt U مصر پایینی
lower flammability limit U حد پایینی اشتعال پذیری
oil scraper U رینگی در پایین یا حاشیه پایینی پیستون
clip joint <idiom> U شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
tacking U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacks U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
reversing layer U لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
tack U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacked U گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
deceleron U شهپری که بصورت نیمه هی بالایی و پایینی جدا میشود
underlip U لب زیرین
underside U زیرین
undersides U زیرین
under U زیرین
under- U زیرین
after mentioned U زیرین
downstair U زیرین
following on U زیرین
underscore U زیرین خط
following <adj.> U زیرین
subjecent U زیرین
underlines U خط زیرین
following U زیرین
underscored U زیرین خط
underscores U زیرین خط
underscoring U زیرین خط
underline U خط زیرین
underlined U خط زیرین
inferior U زیرین
underlips U لب زیرین
inferiors U زیرین
possitive stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
nether millstone U اسیاسنگ زیرین
nether lip or jaw U لب یا ارواره زیرین
neath or neath U پایین زیرین
named here under U نامبرده زیرین
maxilla U ارواره زیرین
mandibular U ارواره زیرین
lower floor U اشکوب زیرین
labium U لب زیرین حشره
inferior planets U سیارات زیرین
inferior colliculus U برجستگی زیرین
troposphere U زیرین سپهر
downward U پایین زیرین
tropopause U زیرین مرز
the underwritten names U نامهای زیرین
true pelvis U لگن زیرین
the figure below U رقم زیرین
the f. words U کلمات زیرین
ulna U زند زیرین
undercoat U پشم زیرین
underpart U زیرین بخش
undercut U ببرش زیرین
undercuts U ببرش زیرین
sub grade U لایه زیرین
hypolimnion U اب سرد زیرین
hypodermis U پوست زیرین
limb U اندام زیرین
bottom line U طناب زیرین
base stone U سنگ زیرین
dewatering outlets U خروجی زیرین
cutis U پوست زیرین
culet U پخ زیرین برلیان
bedding U لایه زیرین
underworld U زیرین جهان
underpasses U زیرین راه
underpass U زیرین راه
subways U مجرای زیرین
bottom slide U لغزنده زیرین
limbs U اندام زیرین
subway U مجرای زیرین
negative stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
undergrowth U پشم یارویش زیرین
undersides U طرف یا سوی زیرین
binder course U قشر زیرین رویه
top lift U طبقه زیرین پاشنه پا
trismus U تشنج ارواره زیرین
coarse adjustment knob دکمه تنظیم زیرین
underside U طرف یا سوی زیرین
nether millstone U سنگ زیرین اسیاب
inframaxillary nerves U پیهای ارواره زیرین
inframaxillary U وابسته به ارواره زیرین
infra axillary U وابسته به ارواره زیرین
cutis U لایه زیرین پوست
press bed U بخش زیرین پرس
lower branch of meridian U نصف النهار زیرین
variable area wing U بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
calipee U کاسه زیرین لاک پشت
neck necessity U قسمت زیرین تاج ستون
stag evil U تشنج ارواره زیرین اسب
semibasement U نیم طبقه زیرین ساختمان
eupelagic environment U محیط زیر لایه زیرین
mandibular U اروارهای وابسته به ارواره زیرین
orlop U عرشه زیرین کشتی جنگی
orlop deck U عرشه زیرین کشتی جنگی
martingale U طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
jib U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbed U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibs U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbing U بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
diffusion U روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
labrum U لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
premaxilla U استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
rhizome U ساقههای زیر زمینی ریشه مانند ساقه زیرین
overshot jaw U ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
hard contact printing U چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
under weft U پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
overbite U پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
labral U وابسته به لب زیرین بندپائیان یا لبه صدف ه لبه بیرونی صدف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com