English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the rose of tehran U زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reigining beauty U ملکه وجاهت
the inhabitants of tehran U ساکنان یا اهالی تهران زیستوران تهران
residents of tehran U سکنه تهران اهالی تهران
domiciled in tehran U ساکن تهران
on the skirts of tehran U د رحومه تهران
w.no of tehran U بخش 2 تهران
Tehran U شهر تهران
residents of tehran U ساکنین تهران
the inhabitants of tehran U سکنه تهران
From Thehran to Shiraz. U از تهران به شیراز
the water supply of tehran U تهیه اب تهران
domiciled in tehran U مقیم تهران
Foreign residents in tehran. U خارجیان مقیم تهران
In busy (crowded) streets of Tehran . U درخیابانهای شلوغ تهران
Tehran- paris and return ( vice –versa) . U تهران ـ پاریس وبالعکس
proceed at once to tehran U بی درنگ به تهران رهسپارشوید
the road to tehran U راه یا جاده تهران
to live outside Tehran U بیرون از تهران زندگی کردن
I know Tehran like the back of my hand . U تهران رامثل کف دستم می شناسم
to live outside Tehran U در حومه تهران زندگی کردن
Which is the best way to Tehran ? U بهترین راه به تهران کدام است ؟
the strangers in tehran U بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند
I know Tehran like the palm of my hand. U تمام سوراخ سنبه های تهران رابلدم
After his discharge from the army, he came to Tehran . پس از اینکه از خدمت ارتش مرخص شد آمد تهران.
constitutional monarch U ملکه
queens U ملکه
queen U ملکه
queens U ملکه شدن
rial U پادشاه ملکه
empresses U ملکه امپراتریس
empress U ملکه امپراتریس
queen U ملکه شدن
monarchs U ملکه شهریار
monarch U ملکه شهریار
reginal U لایق ملکه
reginal U در خور ملکه
lady-in-waiting U ندیمه ملکه
her majesty U در گفتگوی ملکه
lady in waiting U ندیمه ملکه
ladies-in-waiting U ندیمه ملکه
queenvictoria U ملکه ویکتوریا
queen dowager U ملکه بیوه
queenly U درخور ملکه
queendom U قلمرو ملکه
queenhood U سمت ملکه
queenlike U ملکه وار
queenliness U ملکه منشی
queens bench division U دادگاه ملکه
reginal U ملکه منش
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
dido U ملکه افسانهای کارتاژ
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
styled queen U ملقب یا موسوم به ملکه
regina U ملکه سلطنت کننده
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
to queen it U ملکه وار رفتارکردن
tzarina U ملکه روسیه تزاری
Victoriana U وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
queen can do no wrong U ملکه نمیتواند خطا کند
Elizabethan U مربوط به بدوره ملکه الیزابت
Elizabethan architecture U معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
Victorian U مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
queen's bounty U دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
infanta U دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
infante U جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
victorianism U سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
queen of U دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
queen can do no wrong U بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
Aesthetic Movement U [جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com