English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
underdrain U زهکش زیرزمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
accross the slope system U شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
Other Matches
cut out U وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine U سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
drained U زهکش
drains U زهکش
draining U زهکش
drain U زهکش
gulleys U زهکش
collecting drain U زهکش
gully U زهکش
gullies U زهکش
drainage cut U زهکش میانبر
drainage gallery U دالان زهکش
tail drain U نهر زهکش
drainage gallery U گالری زهکش
drainage basin U حوزه زهکش
toe drain U زهکش پایه
drainage well U چاه زهکش
main drain U زهکش اصلی
drainage course U لایه زهکش
pervious blanket U لایه زهکش
drain embankment of dam U خاکریزی زهکش سد
collector drain U زهکش اصلی
collector ditch U راه اب زهکش
pervious blanket U فرش زهکش
collector U راه اب زهکش
collectors U راه اب زهکش
joint drain U زهکش عمودی
draining U کشیدن زهکش
drainpipes U زهکش ابگذر
drain U کشیدن زهکش
drain U زهکش فاضل اب
drainpipe U زهکش ابگذر
drained U زهکش فاضل اب
drained U کشیدن زهکش
draining U زهکش فاضل اب
waste pipe U لوله زهکش
drains U کشیدن زهکش
drains U زهکش فاضل اب
catch pit U مجرای روباز زهکش
french drain U زهکش خشکه چینی
dry stone drain U زهکش خشکه چینی
drain joints U فاصله بین تنبوشههای زهکش به منظور دخول اب به تنبوشه ها
cellar U زیرزمینی
cellars U زیرزمینی
underground water U اب زیرزمینی
ground water U اب زیرزمینی
underground U زیرزمینی
subsurface water U اب زیرزمینی
subterranean U زیرزمینی
subsurface ice U یخ زیرزمینی
subsoil drainage U زهکشی زیرزمینی
underground mine U معدم زیرزمینی
subsoil irrigation U ابیاری زیرزمینی
ground water trench U بریدگی اب زیرزمینی
kobold U غول زیرزمینی
ground water U ابهای زیرزمینی
under ground mining U استخراج زیرزمینی
subbing U ابیاری زیرزمینی
under ground working U استخراج زیرزمینی
ground water table U سفره اب زیرزمینی
underground cable U کابل زیرزمینی
ground water storage U اب انباشت زیرزمینی
underground furnace U کوره زیرزمینی
mattamore U انبار زیرزمینی
ground water runoff U جریان زیرزمینی
under ground survey U برداشت زیرزمینی
ground water table U سطح اب زیرزمینی
fixed ground water U اب زیرزمینی ماندگار
mine U راه زیرزمینی
mines U راه زیرزمینی
underground U شبکه زیرزمینی
grottos U غار زیرزمینی
grottoes U غار زیرزمینی
burrow U سوراخ زیرزمینی
grotto U غار زیرزمینی
tunnelled U دالان زیرزمینی
tunneling U دالان زیرزمینی
tunneled U دالان زیرزمینی
tunnel U دالان زیرزمینی
burrowed U سوراخ زیرزمینی
burrowing U سوراخ زیرزمینی
burrows U سوراخ زیرزمینی
caverns U حفره زیرزمینی
mined U راه زیرزمینی
camouflet U حفره زیرزمینی
tunnels U دالان زیرزمینی
cavern U حفره زیرزمینی
ground water basin U حوزه اب زیرزمینی
dug out U پناهگاه زیرزمینی
earth house U خانه زیرزمینی
under ground U راه اهن زیرزمینی
underground U راه اهن زیرزمینی
fluctutaion of water table U نوسان سفره اب زیرزمینی
underground railway U راه اهن زیرزمینی
metro U راه آهن زیرزمینی
metros U راه آهن زیرزمینی
rhizmatous U دارای ساقه زیرزمینی
hypogeum U قسمت زیرزمینی بنا
kanat U کانالهای زه کشی زیرزمینی
atomic underground burst U ترکش زیرزمینی اتمی
actual velocity of ground water U سرعت واقعی اب زیرزمینی
hydrogeology U بررسی ابهای زیرزمینی
silo U مخزن زیرزمینی غلات و غیره
endophagous U تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
magazine space U زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
culverts U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
culvert U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
retrench U دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
intrapermafrost water U ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
keyth rope system U شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
molehills U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
dowse U پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
molehill U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
suprapermafrost U ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
junction well U چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
observation pipe U لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
mole hill U توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
earths U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earth U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
vertical sand drainage U زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com