English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (27 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
snuffle U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffled U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffles U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffling U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
bistro U اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistros U اغذیه فروشی و مشروب فروشی
retail U خرده فروشی کردن
oversold U فزون فروشی کردن
to peacock oneself vref U خود فروشی کردن
to prank out oneself U خود فروشی کردن
overselling U فزون فروشی کردن
oversells U فزون فروشی کردن
oversell U فزون فروشی کردن
ware U کالای فروشی پرهیز کردن از
wares U کالای فروشی پرهیز کردن از
wholesale U بطور یکجا عمده فروشی کردن
pedantize U از روی خامی علم فروشی کردن
pontificate U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificated U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificating U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificates U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
to make a p of one's learing U دانش خودرا نمایش دادن علم فروشی کردن
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
septum U حفرههای بینی پره بینی
scheduled U برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
prediction U از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
schedule U برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
schedules U برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
predictions U از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
to read people's hands U کف بینی کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
forecasts U پیش بینی کردن
expect U پیش بینی کردن
plans U پیش بینی کردن
expecting U پیش بینی کردن
plan U پیش بینی کردن
expects U پیش بینی کردن
expected U پیش بینی کردن
previse U پیش بینی کردن
foresee U پیش بینی کردن
foresees U پیش بینی کردن
nose-picking U انگشت کردن در بینی
prevision U پیش بینی کردن
to make provision U پیش بینی کردن
to blow one's nose U بینی پاک کردن
anticipate U پیش بینی کردن
forecasted U پیش بینی کردن
augur U پیش بینی کردن
augured U پیش بینی کردن
auguring U پیش بینی کردن
augurs U پیش بینی کردن
forecast U پیش بینی کردن
miscalculated U بدپیش بینی کردن
dope U پیش بینی کردن
foreshow U پیش بینی کردن
miscalculate U بدپیش بینی کردن
miscalculating U بدپیش بینی کردن
dopes U پیش بینی کردن
second guess U پیش بینی کردن
second-guess U پیش بینی کردن
second-guesses U پیش بینی کردن
preparation U پیش بینی کردن
anticipated U پیش بینی کردن
preparations U پیش بینی کردن
anticipates U پیش بینی کردن
anticipating U پیش بینی کردن
miscalculates U بدپیش بینی کردن
second-guessing U پیش بینی کردن
second-guessed U پیش بینی کردن
prognosticate U پیش بینی کردن
miscalculating U پیش بینی غلط کردن
preselect U پیش بینی موضع کردن
antedate U پیش بینی کردن جلوانداختن
antedated U پیش بینی کردن جلوانداختن
look forward to something <idiom> U را لذت پیش بینی کردن
miscalculates U پیش بینی غلط کردن
miscalculated U پیش بینی غلط کردن
predicts U قبلا پیش بینی کردن
predicting U قبلا پیش بینی کردن
predict U قبلا پیش بینی کردن
miscalculate U پیش بینی غلط کردن
antedates U پیش بینی کردن جلوانداختن
provide for in the budget U در بودجه پیش بینی کردن
to provide for old age U پیش بینی روزگارپیری را کردن
forecasted U براورد کردن از قبل پیش بینی
forecasts U براورد کردن از قبل پیش بینی
to p for a sum in the budget U مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
foretaste U ازمایش قبلی پیش بینی کردن
forecast U براورد کردن از قبل پیش بینی
swish U صدای فش فش کردن
swishing U صدای فش فش کردن
swishes U صدای فش فش کردن
swished U صدای فش فش کردن
crepitate U صدای خش خش کردن
plink U صدای دق دق کردن
to blate U مع مع کردن [صدای بز]
swoosh U صدای خش خش کردن
extrapolates U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolated U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolate U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolating U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
bleat U صدای بزغاله کردن
whooshing U صدای صفیرایجاد کردن
gee U صدای هی و هین کردن
bleats U صدای بزغاله کردن
bleating U صدای بزغاله کردن
bleated U صدای بزغاله کردن
turn down <idiom> U کم کردن صدای بلند
sizzles U صدای هیس کردن
bellow U صدای گاو کردن
bellow U صدای غرش کردن
bellowed U صدای گاو کردن
chirr U صدای ملخ کردن
bellowed U صدای غرش کردن
bellowing U صدای گاو کردن
bellowing U صدای غرش کردن
sizzle U صدای هیس کردن
sizzled U صدای هیس کردن
whoosh U صدای صفیرایجاد کردن
whooshed U صدای صفیرایجاد کردن
whooshes U صدای صفیرایجاد کردن
pings U صدای غژایجاد کردن
keck U صدای قی کردن دراوردن
pinging U صدای غژایجاد کردن
pinged U صدای غژایجاد کردن
ping U صدای غژایجاد کردن
sizzling U صدای هیس کردن
squeak U با صدای جیغ صحبت کردن
stridulate U تولید صدای گوشخراش کردن
zoomed U با صدای وزوز حرکت کردن
bellowing U صدای شبیه نعره کردن
zoom U با صدای وزوز حرکت کردن
screak U صدای گوشخراش ایجاد کردن
screeck U صدای گوشخراش ایجاد کردن
bellow U صدای شبیه نعره کردن
vociferate U با صدای بلند ادا کردن
squeaks U با صدای جیغ صحبت کردن
bellowed U صدای شبیه نعره کردن
squeaking U با صدای جیغ صحبت کردن
squeaked U با صدای جیغ صحبت کردن
zooms U با صدای وزوز حرکت کردن
emunctory U مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
plodding U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
distorts U صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
plod U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plash U صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
whish U : صدای حرف "سین " ایجاد کردن
plodded U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
squish U صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
diphthongize U تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
distort U صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
plods U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
plegaphonia U گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای
quacks U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
To speak in a low voice. U آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
quack U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
crackle U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackles U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
quacking U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
boos U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
booing U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
crackled U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
quacked U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
snaps U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapping U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapped U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snap U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
boo U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
booed U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
boh U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com