English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
key pattern U زنجیره یونانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grecism U طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenism U یونانی مابی اداب یونانی
hellenize U یونانی کردن یونانی ماب کردن
chains U زنجیره
sequences U زنجیره
sequence U زنجیره
chain U زنجیره
series U زنجیره
food chains U زنجیره غذایی
backward chaining U زنجیره پسرو
developmental sequence U زنجیره رشدی
food chain U زنجیره غذایی
mountain ranges U کوه زنجیره
jassid U زنجیره کوچک
lost chain U زنجیره گم شده
markov chain U زنجیره مارکف
milling U زنجیره سکه
continuum U مستمر زنجیره
grazing food chain U زنجیره غذایی چرندگان
linkwork U هر چیز زنجیره دار
chinese fret U [زنجیره ی هندسی چینی]
chainstiteh U دوجفت زنجیره ایی
lost chain U زنجیره از دست رفته
multi-chain necklaces U گردن بند چند زنجیره
chaining U اتصال اجزا با استفاده از روش زنجیره سرگردان
chaining U جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
nil pointer U نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
card-cut U [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
terminator U ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
forward chaining U روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
Greeks U یونانی
pythagorean U یونانی
grecian U یونانی
Greek U یونانی
hellene U یونانی خالص
greek text U متن یونانی
hellenism U اصطلاح یونانی
labyrinthine fret U نقش یونانی
aphrodite U ونوس یونانی
hellenization U یونانی شدن
key pattern U زبانه یونانی
Greek architecture U معماری یونانی
larchagaric U اگاریکون یونانی
phihellenic U یونانی دوست
poison hemlock U شوکران یونانی
pyrrhonism U فلسفه یونانی
greek gift U هدیه یونانی
grecism U اصطلاح یونانی
graecism U اصطلاح یونانی
graecism U فرهنگ یونانی
grecize U یونانی وارکردن
lambdoidal U حرف لام در یونانی
planform U قهرمان یونانی جنگ تروا
solon U سولن مقنن یونانی
crepidoma U سکو [در ساختمان یونانی]
acephalo U پیشوندیست یونانی بمعنی
mu U نام حرف یونانی
greed orthodox U کلیسای ارتدکس یونانی
phi U حرف ف درالفبا یونانی
he is of greek origin U اصلش یونانی است
he is of greek origin U اصلا یونانی است
he has small greek U کمی یونانی میداند
grecize U یونانی ماب کردن
alphas U حرف اول الفبای یونانی
sapphic U وابسته بشاعره یونانی "سافو"
tenuis U علامت مکث و وقفه در یونانی
omega U اخرین حرف الفبای یونانی
theseus U قهرمان یونانی فاتح امازون ها
zeus U زاوش رئیس خدایان یونانی
betas U دومین حرف الفبای یونانی
delta U حرف چهارم زبان یونانی
deltas U حرف چهارم زبان یونانی
hippodrome U [میدان اسب دوانی یونانی]
gamma U حرف سوم الفبای یونانی
choragic U [مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
gammas U حرف سوم الفبای یونانی
alpha U حرف اول الفبای یونانی
nu U سیزدهمین حرف الفبای یونانی
ajax U قهرمان یونانی جنگ تروا
lambda U یازدهمین حرف الفبای یونانی
ihs U مخفف کلمه یونانی عیسی
epsilon U پنجمین حرف الفبای یونانی
erato U غزل و شعر عشقی یونانی
epicurus U نام فیلسوف یونانی که معتقد
beta U دومین حرف الفبای یونانی
mu U حرف دوازدهم الفبای یونانی
hellenistic U وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
greco U پیشوند بمعنی یونان و یونانی
grecize U یونانی ماب یایونانی وارشدن
etacism U تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
eros U نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
greek cross U صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
Deinocrates U [معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
iota U حرف نهم الفبای یونانی نقطه
ulysses U اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
post classical U در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
pi U حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
klepht U یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
AC U و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
septuagint U ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
ionian U وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
upsilon U نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
Oedipus U ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
tetra U پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
achromat U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
Chrismon U [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
achromato U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
tetr U پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
u U جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
prostyle U ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
chain stitch U گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
gradus U فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
logographer U مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Greek Revival U [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
Symbol font U نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
odysseys U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odyssey U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
kappa U حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
pleiades U هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
Anatolia U منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com