English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sling U زنجیردار پرتاب کردن
slinging U زنجیردار پرتاب کردن
slings U زنجیردار پرتاب کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
milled U زنجیردار
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throw U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics U مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
shoot U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoots U زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
ejection U خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
pitches U پرتاب کردن
pitch U پرتاب کردن
unsling U پرتاب کردن
pelt U پرتاب کردن
pelted U پرتاب کردن
shoots U پرتاب کردن
thrusting U پرتاب کردن
pelts U پرتاب کردن
skeet U پرتاب کردن
jettison U پرتاب کردن
let fly U پرتاب کردن
thrust U پرتاب کردن
jettisoning U پرتاب کردن
thrusts U پرتاب کردن
projects U پرتاب کردن
jettisons U پرتاب کردن
projected U پرتاب کردن
foin U پرتاب کردن
jettisoned U پرتاب کردن
shoot U پرتاب کردن
project U پرتاب کردن
jaculate U پرتاب کردن
lob U باهستگی پرتاب کردن
spit U اب دهان پرتاب کردن
shoot U پرتاب کردن گلوله
castaway U پرتاب کردن وزنه
to fire a torpedo U اژدری پرتاب کردن
jettisoning U پرتاب کردن به بیرون
jettisons U پرتاب کردن به بیرون
jettisoned U پرتاب کردن به بیرون
spits U اب دهان پرتاب کردن
to launch a torpedo U اژدری پرتاب کردن
jettison U پرتاب کردن به بیرون
castaways U پرتاب کردن وزنه
unsling U از فلاخن پرتاب کردن
lobbing U باهستگی پرتاب کردن
jet U بخارج پرتاب کردن
triggers U پرتاب کردن فشنگ
jetted U بخارج پرتاب کردن
lobs U باهستگی پرتاب کردن
shoots U پرتاب کردن گلوله
jets U بخارج پرتاب کردن
projectable U قابل پرتاب کردن
jetting U بخارج پرتاب کردن
launch a missile U موشک پرتاب کردن
lobbed U باهستگی پرتاب کردن
triggered U پرتاب کردن فشنگ
trigger U پرتاب کردن فشنگ
command ejection U پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
pash U بازور پرتاب کردن کوبیدن
upthrust U بطرف بالا پرتاب کردن
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
shoving U با زور پیش بردن پرتاب کردن
slogged U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogs U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogging U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
shoves U با زور پیش بردن پرتاب کردن
squish U صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
shove U با زور پیش بردن پرتاب کردن
shoved U با زور پیش بردن پرتاب کردن
skyrocket U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
slog U ضربت سخت زدن پرتاب کردن
skyrocketed U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrocketing U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrockets U مثل موشک بهوا پرتاب کردن
send down U پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
pitch U توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
pitches U توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
pitches U پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
pitch U پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
hurls U پرتاب کردن پرت کردن
hurled U پرتاب کردن پرت کردن
hurl U پرتاب کردن پرت کردن
run-up [start-up] U نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
weapon delivery U پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
bombing angle U زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
density of loading U تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
throwing U پرتاب
shove U پرتاب
jet U پرتاب
shoved U پرتاب
shying U پرتاب
detrusion U پرتاب
jetting U پرتاب
shoves U پرتاب
jetted U پرتاب
jets U پرتاب
shoving U پرتاب
putting U پرتاب
jaculation U پرتاب
throw U پرتاب
pitch U پرتاب
launched U پرتاب
launching U پرتاب
puts U پرتاب
hurled U پرتاب
tossing U پرتاب
tosses U پرتاب
hurl U پرتاب
tossed U پرتاب
toss U پرتاب
pitches U پرتاب
launch U پرتاب
shied U پرتاب
throws U پرتاب
shyest U پرتاب
launches U پرتاب
shyer U پرتاب
put U پرتاب
shy U پرتاب
shies U پرتاب
hurls U پرتاب
delivery U پرتاب گلوله
deliveries U پرتاب توپ
javelin throw U پرتاب نیزه
delivery U پرتاب توپ
throwing the hammer U پرتاب چکش
tilts U شتاب پرتاب
upthrow U پرتاب ببالا
base ejection U پرتاب شونده از ته
chuck U پرتاب نادرست
throwing the javelin U پرتاب نیزه
rocketry U فن پرتاب موشک
small ball U پرتاب بی حالت
throw-ins U پرتاب اوت
putting U پرتاب وزنه
over U 6 یا 8 پرتاب توپ
over- U 6 یا 8 پرتاب توپ
chucks U پرتاب توپ
air extraction U پرتاب بار
fire U پرتاب راکت
chucked U پرتاب نادرست
arm thrust U پرتاب دست
chucked U پرتاب توپ
paradrop U پرتاب با چتر
chuck U پرتاب توپ
throw-in U پرتاب اوت
throwing apparatus U لوازم پرتاب
chucks U پرتاب نادرست
propelling charge U خرج پرتاب
propellant charge U خرج پرتاب
puts U پرتاب وزنه
discus throw U پرتاب دیسک
put U پرتاب وزنه
hot hand U پرتاب موفق
discus throwing U پرتاب دیسک
deliveries U پرتاب گلوله
fires U پرتاب راکت
fired U پرتاب راکت
airball U پرتاب خطا
hammer throw U پرتاب چکش
launching angle U زاویه پرتاب
launcher U پرتاب کننده
foul line U خط پرتاب ازاد
fling U افکندن پرتاب
forward cast U پرتاب نخ ماهیگیری
shoving U پرتاب شدن
flinging U افکندن پرتاب
weight throw U پرتاب وزنه
shot put U پرتاب وزنه
threw U پرتاب کرد
caster U پرتاب کننده
flings U افکندن پرتاب
shoves U پرتاب شدن
pounce U پرتاب استامپ
launching site U محل پرتاب
propellant U خرج پرتاب
throw in U پرتاب اوت
slung U پرتاب شده
propellants U خرج پرتاب
pounces U پرتاب استامپ
referee throw U پرتاب داور
free throw U پرتاب ازاد
launcher U سکوی پرتاب
pouncing U پرتاب استامپ
aerial delivery U پرتاب هوایی
torpedo launch U پرتاب اژدر
sharity stripe U خط پرتاب ازاد
lunger U پرتاب کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com