Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mask
U
زمین پوشیده از دید و تیر
masks
U
زمین پوشیده از دید و تیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scrub
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbed
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubbing
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
scrubs
U
زمین پوشیده ازخاروخاشاک وغیر قابل عبور خارستان تیغستان
cut and cover shelter
U
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
electrostatic
U
محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
rolling country
U
زمین پوشیده
muddy weather
U
هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود
[هوا و فضا]
Other Matches
of an unknown parentage
U
پوشیده تبار پوشیده گهر
snow capped
U
دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
impenetrable
U
پوشیده
recondite
U
پوشیده
florid
U
پوشیده از گل
occult
U
پوشیده
larvated
U
پوشیده
private
U
پوشیده
privates
U
پوشیده
overcast
U
پوشیده
crested
U
پوشیده
feathered
U
پوشیده
shaded
U
پوشیده
defilade
U
پوشیده
furriest
U
خز پوشیده
covert
U
پوشیده
furry
U
خز پوشیده
latent
U
پوشیده
dressed
U
پوشیده
veiled
U
پوشیده
inapparent
U
پوشیده
crypto
U
پوشیده
painted
U
پوشیده
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
covered approach
U
مسیر پوشیده
plumbeous
U
پوشیده از سرب
covert
U
پوشیده پوشپر
secrets
U
اسرارامیز پوشیده
snowy
U
پوشیده از برف
shod
U
کفش پوشیده
grassy
U
پوشیده از چمن
storehouse
U
انبار سر پوشیده
storehouses
U
انبار سر پوشیده
overgrown with plants
U
پوشیده از گیاه
panoplied
U
زره پوشیده از سر تا پا
snow clad
U
برف پوشیده
robed in bleck
U
سیاه پوشیده
icier
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
iciest
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
icy
U
پوشیده از یخ بسیارسرد
surmounted with snow
U
پوشیده از برف
secret
U
اسرارامیز پوشیده
verrucose
U
پوشیده از گندمه
verrucous
U
پوشیده از گندمه
uncovered
U
غیر پوشیده
stubbly
U
پوشیده از کاهبن
solvated
U
حلال پوشیده
sadly dressed
U
جامه غم پوشیده
scanned image
U
تصویر پوشیده
scurvy
U
پوشیده از شوره
shrubby
U
پوشیده از بوته
feathery
U
پوشیده ازپر
blotchy
U
پوشیده از لکه
concealed
U
پوشیده شده
indoor swimming pool
U
استخر سر پوشیده
defiladed area
U
منطقه پوشیده
cloudy
U
پوشیده از ابر
latent defect
U
نقض پوشیده
acloud
U
پوشیده از ابر
mystic sense
U
معنی پوشیده
armor basis
U
پوشیده با زره
covered space
U
فضای پوشیده
masked depression
U
افسردگی پوشیده
cryptonym
U
نام پوشیده
bosky
U
پوشیده از بوته
cryptonimous
U
پوشیده نام
cryptical
U
پوشیده مرموز
cryptogenous
U
پوشیده سبب
bosky
U
پوشیده ازبیشه
beetles
U
پوشیده شدن
kerchiefed or chift
U
بادستمال پوشیده
beetle
U
پوشیده شدن
masked epilepsy
U
صرع پوشیده
efflorescent
U
پوشیده ازگرداملاح
enclosed bridge
U
پل فرماندهی سر پوشیده
habilitate
U
لباس پوشیده
covered space
U
فضای سر پوشیده
glace
U
پوشیده ازشکر
ivied
U
پوشیده از پاپیتال
covered position
U
موضع پوشیده
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
tussocky
U
پوشیده ازکلاله مو یا علف
woolfell
U
پوست پوشیده ازپشم
there was no secrecy about it
مطلب پوشیده ای نبود
verdant
U
پوشیده از سبزه بی تجربه
dressed in scarlet
U
جامه سرخ پوشیده
woolskin
U
پوست پوشیده ازپشم
covered approach
U
راه نفوذی پوشیده
smudgier
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
he is thinly dressed
U
کم لباس پوشیده است
he wears black
U
سیاه پوشیده است
hiddenly
U
بطور پوشیده و مکتوم
dressed up to the nines
U
با دقت لباس پوشیده
in mourning
U
جامه ماتم پوشیده
incog
U
پوشیده بانام عوضی
gesso
U
سطح پوشیده از بتونه
culverts
U
مجرای سر پوشیده ابرو
heavily overcast
U
ابری پوشیده
[ هواشناسی]
woody
U
چوبی پوشیده از چوب
smudgy
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
ermined
U
جامه قاقم پوشیده
frosted
U
پوشیده ازشبنم یخ زده
stellular
U
پوشیده ازستارگان کوچک
squamose
U
پوشیده از فلس یاپولک
dressed inred
U
جامه سرخ پوشیده
solvated proton
U
پروتون حلال پوشیده
reconditely
U
بطور پوشیده یا عمیق
rich clad
U
جامه فاخر پوشیده
occultly
U
بطور پوشیده یا پنهان
scutate
U
پوشیده از فلسهای بزرگ
clarence
U
درشکه چهارچرخه پوشیده
bushed
U
ازبوته پوشیده شده
pruinose
U
پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
culvert
U
مجرای سر پوشیده ابرو
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
defilade
U
گودال پوشیده از دید و تیر
spiny
U
پوشیده شده ازخارهای زیاد
She was dressed in the latest fashion .
U
آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
hidden
U
پنهان کرده شده پوشیده
ceil
U
[پوشیده شده با روکوب چوبی]
acinarious
U
پوشیده شده از حفرههای کروی
snow-capped
U
دارای قله پوشیده از برف
pollinose
U
پوشیده ازگردههای زرد رنگ
she was prettily dressed
U
جامه قشنگ پوشیده بود
smoggy
U
پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
candy apple
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
radar clutter
U
منطقه پوشیده از دید رادار
he is thinly dressed
U
لباس نازک پوشیده است
occultist
U
جستجو کننده علوم پوشیده
puberulent
U
پوشیده شده از موهای ریز
soddy
U
پوشیده ازریشه یاکلوخ چمنی
spinose
U
پوشیده شده ازخارهای زیاد
lepidote
U
پوشیده از شوره یا پولکهای شورهای
covered approach
U
پیشروی پوشیده معابر مخفی
toffie apple
[British English]
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
the matter was kept private
U
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
turfy
U
پوشیده از ریشه یا کلوخ چمنی
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
to read between the lines
U
معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
wooded
U
پوشیده شده از درخت خیلی انبوه
slushy
<adj.>
U
پوشیده ازبرف آب دار با گل
[اصطلاح روزمره]
under pledge of secrecy
U
با این قول که راز پوشیده بماند
pilose
U
پوشیده از موی ریز یا کرک مودار
she wears a shirt
U
پیراهن پوشیده است برتن دارد
slipcover
U
پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
They were all dreesd in black.
U
تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
frosts
U
سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
thicketed
U
پوشیده شده بوسیله جنگل ودرخت زار
frost
U
سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
encapsulated
U
فایل حاوی دستورات پوشیده Post Script
tundra
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
tundras
U
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
disks
U
صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
disk
U
صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
grandstand
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands
U
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
slipper bath
U
یکجور فرف تن شویی که روی ان نیمه پوشیده است
They were dressed all in black.
U
همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com