Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
The earth moves round the sun .
U
زمین بدور خورشید می گردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heliocentric
U
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
The earth moves round the sun.
U
زمین دوز خورشید می چرخد
polder
U
زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
that
U
اشاره بدور
circumambient
U
گردنده بدور
rotation
U
دوران گردش بدور
rotational
U
دوران گردش بدور
orb
U
بدور چیزی گشتن
orbs
U
بدور چیزی گشتن
slue
U
بدور محورثابتی گشتن
enwind
U
بدور چیزی پیچیدن
vertigo
U
دوار سر چرخش بدور
coil
U
بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
Make a journey round the world.
U
بدور دنیا سفر کردن
coiled
U
بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
orb
U
بدور مدار معینی گشتن
coils
U
بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
orbs
U
بدور مدار معینی گشتن
swinge
U
تلوتلو خوردن بدور چیزی چرخیدن
paraboloid
U
سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
saree
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
saris
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
sari
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
distaff
U
التی که گلوله پشم نریشته راروی ان نگاه داشته و پس ازریشتن بدور دوک می پیچند
S-twist
[S-spun]
U
نخ چپ تاب
[جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
daystar
U
خورشید
the greater lumen
U
خورشید
day star
U
خورشید
sun
U
خورشید
sunning
U
خورشید
suns
U
خورشید
phoebus
U
خورشید
sunned
U
خورشید
sol
U
خورشید
unsettling
U
آنچهباعثعصبانیتوخشمشما گردد
He is looking for trouble.
U
دنبال شر می گردد
parhelion
U
عکس خورشید
heliometer
U
خورشید سنج
perihelion
U
حضیض خورشید
air thread
U
لعاب خورشید
helium
U
گاز خورشید
d. of the sun
U
انحراف خورشید
coronas
U
خرمن خورشید
corona
U
خرمن خورشید
titans
U
خدای خورشید
titan
U
خدای خورشید
actinometer
U
پرتوسنج خورشید
eclipse of the sun
U
خورشید گرفتگی
solar eclipse
U
گرفت خورشید
mock sun
U
عکس خورشید
sunlight
U
نور خورشید
parhelion
U
خورشید کاذب
samson
U
اهل خورشید
sun's disk
U
قرص خورشید
macule
U
لکه خورشید
actinometre
U
پرتوسنج خورشید
declination
U
میل خورشید
sol
U
الهه خورشید
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
spectrohelioscope
U
طیف بین خورشید
coronel
U
هاله خورشید وغیره
coronal
U
هاله خورشید وغیره
first light
U
اولین طلیعه خورشید
heliocentric system
U
دستگاه خورشید مرکزی
helios
U
دارگونه خورشید خورشیدخدا
sunspot
U
لکه روی خورشید
chromatosphere
U
هاله سرخ خورشید
sunglow
U
فلق و شفق خورشید
hour angle
U
زاویه ساعتی خورشید
anthelion
U
هاله رو به روی خورشید
opposition jupiter to the sun
U
تقابل بر جیس با خورشید
the setting of the sun
U
غروب کردن خورشید
parheliacal
U
مانند عکس خورشید
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
reductase
U
دیاستازی که موجب تقلیل و حل گردد
He wont be back for another six months.
U
رفته که تا 6 ماه دیگه بر گردد
covenants
U
که بین طرفین مبادله می گردد
covenant
U
که بین طرفین مبادله می گردد
Spint not against heaven,it will fall back in thy .
<proverb>
U
بر آسمان تف مکن,که به صورتت بر مى گردد .
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
Spanish knot
U
گره اسپانیایی
[این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
burl
[nep]
U
گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
berber knot
U
گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
sunrises
U
طلوع خورشید تیغ افتاب
photoheliograph
U
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
solar flare
U
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
gossamery
U
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
perihelion
U
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
heliometer
U
الت پیمایش قطر خورشید
pyrheliometer
U
گرماسنج ونیرو سنج خورشید
sunrise
U
طلوع خورشید تیغ افتاب
dedication
U
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dedications
U
قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
Everything goes back to its origin .
<proverb>
U
باز گردد به اصل خود هر چیز .
actinogram
U
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
aureole
U
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
to screen one's eyes from the sun
U
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
aureola
U
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
snowblink
U
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
midnight sun
U
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
solunar
U
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
spectroheliograph
U
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliogram
U
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
sunlight
U
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
delaying
U
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
bargain hunter
U
کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
proteranthous
U
دارای گلهاییکه قبل از برگ فاهر گردد
registering
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registers
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
Unless otherwise stated .
U
مگر اینکه خلاف ( عکس ) آن اظهار گردد
riffling
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
save all
U
چیزی که مانع زیان گردد پایه شمعدان
riffles
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
register
U
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
riffled
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffle
U
کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
delay
U
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
It was inappropriate to make such a remark .
U
مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
delays
U
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
metallic thread
U
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
reversing layer
U
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
shoots
U
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
flocculus
U
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
shoot
U
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
actinochemistry
U
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
parhelic
U
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
force
U
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
When one door shuts another opens.
<proverb>
U
وقتى درى بسته مى شود در دیگرى باز مى گردد .
forces
U
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing
U
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
out and in
U
گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
camera lucida
U
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
actinograph
U
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
heliometry
U
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
mithra
U
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
autumnal equinox
U
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
closed back
U
بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
circulating
U
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
eds
U
وسیلهای که بطور الکترویکی میتواندپاک شده و برنامه ریزی گردد
asset
U
جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
curved weft
U
[انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
annulus
U
دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
in irons
U
نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
progressive rebate
U
تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
noise
U
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noises
U
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
hitched
U
نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
hitch
U
نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
hitches
U
نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
hitching
U
نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
document
U
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
perfect participle
U
وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد
documented
U
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documenting
U
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
typematic
U
هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
eerom
U
دستگاهی که به طور الکتریکی پاک شده و مجددا" برنامه ریزی می گردد
alumetize
U
الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
debt limit
U
حداکثر مبلغی که یک واحددولتی میتواند مدیون گردد وبیش از ان مجاز نیست
observation pipe
U
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
helical
U
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
hard hyphen
U
خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
eyestrings
U
ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
postal match
U
مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
supernovas
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com