Total search result: 201 (12 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
approach time U |
زمان تقرب هواپیما |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
approach end U |
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما |
 |
 |
approach chart U |
نقشه تقرب هواپیما |
 |
 |
angle of approach U |
زاویه تقرب هواپیما |
 |
 |
initial approach U |
تقرب اولیه هواپیما |
 |
 |
turn in point U |
نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک |
 |
 |
automatic approach and landing U |
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب |
 |
 |
approach schedule U |
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند |
 |
 |
attitude director indicator U |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
 |
 |
time of flight U |
زمان پرواز هواپیما |
 |
 |
launch time U |
زمان پرواز هوایی هواپیما |
 |
 |
awaiting aircraft availability U |
زمان تحت تعمیر بودن هواپیما |
 |
 |
prudent limit of patrol U |
حداکثر زمان گشت مطمئن هواپیما از نظر سوخت |
 |
 |
prudent limit of endurance U |
حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت |
 |
 |
turnaround cycle U |
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی |
 |
 |
block time U |
زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف |
 |
 |
approach formation U |
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن |
 |
 |
station time U |
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز |
 |
 |
time over target U |
زمان رسیدن روی هدف زمانی که هواپیما روی هدف می رسد |
 |
 |
approachability U |
قابلیت تقرب |
 |
 |
landing approach U |
مسیر تقرب |
 |
 |
approach line U |
خط تقرب به باند |
 |
 |
approach lane U |
مسیر تقرب |
 |
 |
to gain a ccess U |
تقرب جستن |
 |
 |
accessing U |
تقرب به خدا |
 |
 |
approach clearance U |
اجازه تقرب |
 |
 |
accesses U |
تقرب به خدا |
 |
 |
accessed U |
تقرب به خدا |
 |
 |
access U |
تقرب به خدا |
 |
 |
landing gear U |
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند |
 |
 |
altitude sickness U |
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما |
 |
 |
touchdowns U |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
 |
 |
touchdown U |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
 |
 |
barometric leveling U |
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما |
 |
 |
radio approach U |
دستگاه تقرب رادیویی |
 |
 |
intermediate approach U |
مسیر تقرب فرعی |
 |
 |
ground controled approach U |
دستگاه تقرب خودکار |
 |
 |
initial approach U |
مسیر تقرب اصلی |
 |
 |
approach route U |
مسیر تقرب به باند |
 |
 |
line of approach U |
مسیر تقرب یا فرود |
 |
 |
he gained access to the king U |
بشاه تقرب جست |
 |
 |
line of approach U |
راه تقرب به دشمن |
 |
 |
aircraft scrambling U |
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف |
 |
 |
plane director U |
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما |
 |
 |
air mileage indicator U |
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما |
 |
 |
aircraft arresting barrier U |
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما |
 |
 |
aft U |
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما |
 |
 |
avenues of approach U |
راههای نفوذی مسیرهای تقرب |
 |
 |
approach sequence U |
ترتیب توالی تقرب هواپیماها |
 |
 |
line haul U |
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری |
 |
 |
spoiler U |
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود |
 |
 |
attitude indicator U |
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب |
 |
 |
space charter U |
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما |
 |
 |
screwpropeller U |
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما |
 |
 |
approach line U |
خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود |
 |
 |
cache memory U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
caches U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
cache U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
coordinated turn U |
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند |
 |
 |
power approach U |
تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی |
 |
 |
moments U |
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما |
 |
 |
moment U |
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما |
 |
 |
holding point U |
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار |
 |
 |
realtime U |
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها |
 |
 |
arresting gear U |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
 |
 |
transition altitude U |
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز |
 |
 |
roll in point U |
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما |
 |
 |
azimuth indicator U |
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما |
 |
 |
circuits U |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
 |
 |
circuit U |
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود |
 |
 |
road time U |
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون |
 |
 |
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U |
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود. |
 |
 |
apron U |
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما |
 |
 |
aprons U |
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما |
 |
 |
aircraft cross servicing U |
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما |
 |
 |
troop space U |
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما |
 |
 |
goldie U |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
 |
 |
clear way U |
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین |
 |
 |
access time U |
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده |
 |
 |
IAM U |
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد |
 |
 |
reference U |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
 |
 |
references U |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
 |
 |
presents U |
زمان حاضر زمان حال |
 |
 |
response time U |
زمان جواب زمان پاسخگویی |
 |
 |
seek time U |
زمان جستجو زمان طلب |
 |
 |
presented U |
زمان حاضر زمان حال |
 |
 |
presenting U |
زمان حاضر زمان حال |
 |
 |
arrivals U |
زمان حضور زمان رسیدن |
 |
 |
arrival U |
زمان حضور زمان رسیدن |
 |
 |
present U |
زمان حاضر زمان حال |
 |
 |
read time U |
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری |
 |
 |
angular parallax U |
تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور |
 |
 |
tour of duty U |
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت |
 |
 |
command speed U |
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما |
 |
 |
altitude height U |
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا |
 |
 |
go around mode U |
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما |
 |
 |
flight control U |
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما |
 |
 |
aircraft block speed U |
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی |
 |
 |
apparent altitude U |
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما |
 |
 |
close up U |
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن |
 |
 |
close-up U |
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن |
 |
 |
close-ups U |
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن |
 |
 |
point of no return U |
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما |
 |
 |
time U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
 |
 |
times U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
 |
 |
dive schedule U |
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص |
 |
 |
timed U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
 |
 |
imprescriptible U |
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده |
 |
 |
equation of time U |
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی |
 |
 |
unemployment compensation U |
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری |
 |
 |
execution U |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
 |
 |
angle of convergence U |
زاویه تقرب زاویه پارالاکس |
 |
 |
loom time U |
مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.] |
 |
 |
production cycle U |
زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.] |
 |
 |
interlook dormant period U |
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار |
 |
 |
ramp U |
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما |
 |
 |
ramps U |
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما |
 |
 |
frequency U |
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل |
 |
 |
frequencies U |
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل |
 |
 |
close in security U |
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن |
 |
 |
splits U |
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر |
 |
 |
altitude azimuth U |
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما |
 |
 |
azimuth guidance U |
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما |
 |
 |
short cycle annealing U |
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه |
 |
 |
early time U |
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی |
 |
 |
cryptoperiod U |
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز |
 |
 |
tenser U |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
 |
 |
tensed U |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
 |
 |
tensest U |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
 |
 |
tensing U |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
 |
 |
tense U |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
 |
 |
tenses U |
زمان فعل تصریف زمان فعل |
 |
 |
air transportable sonar U |
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی |
 |
 |
angular velocity sight U |
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب |
 |
 |
tailplane U |
دم هواپیما |
 |
 |
airplain U |
هواپیما |
 |
 |
air craft U |
هواپیما |
 |
 |
one aircraft was shot down U |
یک هواپیما |
 |
 |
air plane U |
هواپیما |
 |
 |
aircraft U |
هواپیما |
 |
 |
airplanes U |
هواپیما |
 |
 |
planed U |
هواپیما |
 |
 |
airplane U |
هواپیما |
 |
 |
flying machine U |
هواپیما |
 |
 |
anti-aircraft U |
ضد هواپیما |
 |
 |
flight U |
هواپیما |
 |
 |
planing U |
هواپیما |
 |
 |
planes U |
هواپیما |
 |
 |
escadrille U |
6 هواپیما |
 |
 |
plane U |
هواپیما |
 |
 |
aeroplane U |
هواپیما |
 |
 |
aeroplanes U |
هواپیما |
 |
 |
approach march U |
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن |
 |
 |
hangars U |
اشیانه هواپیما |
 |
 |
captaining U |
فرمانده هواپیما |
 |
 |
captains U |
فرمانده هواپیما |
 |
 |
rudder bar U |
فرمان هواپیما |
 |
 |
albatrose U |
یک نوع هواپیما |
 |
 |
hangar U |
اشیانه هواپیما |
 |
 |
captain U |
فرمانده هواپیما |
 |
 |
fuselages U |
دماغه هواپیما |
 |
 |
air hostess U |
مهماندار هواپیما |
 |
 |
captained U |
فرمانده هواپیما |
 |
 |
fuselage U |
دماغه هواپیما |
 |
 |
fuselage U |
بدنه هواپیما |
 |
 |
planing U |
صاف هواپیما |
 |
 |
airscrew U |
ملخ هواپیما |
 |
 |
crewed U |
خدمه هواپیما |
 |
 |
aircraft repair U |
تعمیر هواپیما |
 |
 |
aircraft records U |
اسناد هواپیما |
 |
 |
crewing U |
خدمه هواپیما |
 |
 |
crews U |
خدمه هواپیما |
 |
 |
aircraft inspection U |
بازرسی هواپیما |
 |
 |
aircraft engine U |
موتور هواپیما |
 |
 |
plane U |
صاف هواپیما |
 |
 |
hijackers U |
هواپیما ربا |
 |
 |
hijacker U |
هواپیما ربا |
 |
 |
aircraft arrestment U |
مهارکردن هواپیما |
 |
 |
flight manifest U |
بارنامه هواپیما |
 |
 |
crew U |
خدمه هواپیما |
 |
 |
planes U |
صاف هواپیما |
 |
 |
aerocommander U |
نوعی هواپیما |
 |
 |
aeromechanic U |
مکانیک هواپیما |
 |
 |
airframe U |
بدنه هواپیما |
 |
 |
planed U |
صاف هواپیما |
 |
 |
airframe U |
شاسی هواپیما |
 |
 |
airframe U |
اسکلت هواپیما |
 |
 |
airframe U |
بدنهء هواپیما |
 |
 |
agl U |
رادار هواپیما |
 |
 |
aircraft gun laying U |
رادار هواپیما |
 |
 |
screw U |
ملخ هواپیما |
 |
 |
screws U |
ملخ هواپیما |
 |
 |
aircraft structure U |
ساختمان هواپیما |
 |
 |
aircraft specification U |
خصوصیات هواپیما |
 |
 |
load U |
بارمهمات هواپیما |
 |
 |
path of flight U |
مسیر هواپیما |
 |
 |
axial of an aircraft U |
محور هواپیما |
 |
 |
axes of an airplane U |
محورهای هواپیما |
 |
 |
leading line U |
خط هدایت هواپیما |
 |
 |
avigation U |
فن هدایت هواپیما |
 |
 |
loads U |
بارمهمات هواپیما |
 |