Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
proceed time
U
زمان انتقال پرسنل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
transfer time
U
زمان انتقال
transition time
U
زمان انتقال
operating strenght
U
پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
transfers
U
زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transferring
U
زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfer
U
زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
data movement time
U
زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک
carry
U
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carrying
U
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carries
U
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carried
U
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
staffing guide
U
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
indeterminate change of station
U
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
U
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
transfer
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
upload
U
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
signalled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signaled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate
U
نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle
U
کفچه انتقال چمچمه انتقال
realtime
U
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
staffs
U
پرسنل
staffed
U
پرسنل
staff
U
پرسنل
personnel
U
پرسنل
complementing
U
پرسنل سازمانی
personnel officer
U
افسر پرسنل
complement
U
پرسنل سازمانی
complemented
U
پرسنل سازمانی
complements
U
پرسنل سازمانی
all hands
U
کلیه پرسنل
permanent party
U
پرسنل دایمی
troop
U
پرسنل دار
trooped
U
پرسنل دار
trooping
U
پرسنل دار
crewed
U
پرسنل ناو
ship's company
U
پرسنل ناو
cadre
U
پرسنل پیمانی
cadres
U
پرسنل پیمانی
shipmate
U
پرسنل هم ناو
crews
U
پرسنل ناو
intransit strenth
U
پرسنل سیال
crewing
U
پرسنل ناو
crew
U
پرسنل ناو
operating personnel
U
پرسنل فعال
operations personal
U
پرسنل عملیات
turout
U
تجمع پرسنل
adjutant general
U
دایره پرسنل
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
carreer personnel
U
پرسنل کادر ثابت
staffs
U
پرسنل ستاد ستادی
nonoperating strength
U
پرسنل غیر فعال
staffed
U
پرسنل ستاد ستادی
service number
U
شماره خدمتی پرسنل
military pay order
U
لیست حقوقی پرسنل
staff
U
پرسنل ستاد ستادی
manpower cieling
U
سطح استعداد پرسنل
administrative acceptees
U
پرسنل پذیرفته شده
evacuees
U
پرسنل تخلیه شده
ration method
U
روش تغذیه پرسنل
quarters
U
محل اسایشگاه پرسنل
evacuee
U
پرسنل تخلیه شده
lag rate
U
میزان کسری پرسنل
regulars
U
پرسنل کادر منظم
regular
U
پرسنل کادر منظم
station complement
U
پرسنل ثابت یک پایگاه
turout
U
جمع شدن پرسنل
station complement
U
پرسنل خدماتی پایگاه
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
release denial
U
جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
airmen
U
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airman
U
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
transport area
U
منطقه حمل و نقل پرسنل
safeguarding
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguards
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
registrant
U
پرسنل ثبت نام کننده
sending state
U
کشور اعزام کننده پرسنل
safeguarded
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard
U
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
debarkation net
U
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
debarkation net
U
تور پیاده شدن پرسنل
military pay order
U
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
replacement factor
U
ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
reimbursable personnel
U
پرسنل حقوق بگیر نظامی
overhead personnel
U
پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
blind
U
بدون دید مستقیم پرسنل
blinds
U
بدون دید مستقیم پرسنل
retrofit action
U
بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
blinded
U
بدون دید مستقیم پرسنل
enlisted personnel
U
پرسنل سرباز و درجه دار
battlefield evacuation
U
تخلیه پرسنل اسیب دیده
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrival
U
زمان حضور زمان رسیدن
response time
U
زمان جواب زمان پاسخگویی
seek time
U
زمان جستجو زمان طلب
arrivals
U
زمان حضور زمان رسیدن
present
U
زمان حاضر زمان حال
presenting
U
زمان حاضر زمان حال
presented
U
زمان حاضر زمان حال
presents
U
زمان حاضر زمان حال
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
army deposit fund
U
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
station bill
U
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
administrative acceptees
U
پرسنل قبول شده از نظر اداری
air tropping
U
ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
conus residents
U
پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
quarantined
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines
U
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
constructive school credit
U
بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
escape line
U
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
stage
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
rest and recuperation
U
عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
regulating station
U
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
triage
U
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
stages
U
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
manning the rail
U
گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
blockhouse
U
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
staged crews
U
پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
rail loading
U
سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
bareboat charter
U
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
timed
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dispatch route
U
جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
imprescriptible
U
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation
U
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
salvage group
U
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
technical escort
U
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
commitment board
U
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
transit area
U
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
combined staff
U
ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
staging
U
سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
service records
U
سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
manning table
U
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
active status
U
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
air force personnel with the army
U
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
complements
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
complemented
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
holdees
U
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
replacement demand
U
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
cryptoperiod
U
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
short cycle annealing
U
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
tense
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
location audit
U
تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
angular velocity sight
U
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
allotment advice
U
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
transportation
U
انتقال
transmission line
U
خط انتقال
downloading
U
انتقال
transmissions
U
انتقال
transfer check
U
انتقال
migration
U
انتقال
move
U
انتقال
displacement
U
انتقال
transfers
U
انتقال
transfer
U
انتقال
turn over
U
انتقال
transferring
U
انتقال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com