Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
primary tenses
U
زمانها یاصلی و گذشته وماضی قریب و ماضی بعید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
past perfect tense
U
ماضی بعید
past perfect
U
ماضی بعید
present perfect tense
U
ماضی قریب
perfect tense
U
ماضی قریب
pluperfect
U
فعل ماضی بعید
present progressive
U
ماضی قریب استمراری
were
U
گذشته فعل be to و جمع فعل ماضی was
the past tense
U
زمان ماضی ماضی مطلق
sequence of tenses
U
مطابقه زمانها
present perfect
U
مربوط به ماضی نقلی ماضی نقلی
in a pig's eye
<idiom>
U
بعید
out of the way
<idiom>
U
بعید
unlikely
U
بعید
farfetched
U
بعید
far fetched
U
بعید
far-fetched
U
بعید
remoter
U
بعید
remotest
U
بعید
far
U
بعید
remote
U
بعید
nearer
U
قریب
neared
U
قریب
nears
U
قریب
near
U
قریب
nearest
U
قریب
about
U
قریب
near-
U
قریب
nigh
U
قریب
nearing
U
قریب
unseemly
U
بدمنظر بعید
farfetched
U
شبیه بعید
impending
U
قریب الوقوع
imminent
U
قریب الوقوع
approximation
U
قریب بصحت
phomenic
U
قریب التلفظ
impendent
U
قریب الوقوع
approximations
U
قریب بصحت
to stare at person in the face
U
قریب الوقوع بودن
imminent
U
قریب الوقوع خطرناک
paschal
U
وابسته بعید فصح یا عید فطیر
In all probability. Very likely.
U
به احتمال خیلی قوی ( قریب به یقین )
A further increase is considered unlikely
[regarded as unlikely]
.
U
افزایش بیشتری بعید در نظر گرفته می شود.
it is u.for him to tell a lie
دروغ گفتن برخلاف عادت اوست یا از او بعید است
past
U
ماضی
knew
U
ماضی فعل Know
preterit
U
زمان ماضی
present perfect tense
U
ماضی کامل
did not
U
ماضی منفی do
perfect tense
U
ماضی کامل
the preterite tense
U
ماضی مطلق
past or preterite d.
U
ماضی مطلق
hung
U
زمان ماضی فعل
preterit
U
وابسته بفعل ماضی
leant
U
ماضی فعل lean
aorist
U
ماضی غیر معین
felt
U
:زمان ماضی فعل feel
ran
U
زمان ماضی فعل run
led
U
زمان ماضی فعل lead
rang
U
زمان ماضی فعل ring
hove
U
زمان ماضی فعل heave
flew
U
زمان ماضی فعل fly
grew
U
زمان ماضی فعل grow
tore
U
زمان ماضی فعل tear
ground
U
زمان ماضی فعل grind
left
U
: زمان ماضی فعل leave
bade
U
زمان ماضی فعل bid
aoristic
U
وابسته به زمان ماضی غیر معین
bad
U
زمان ماضی قدیمی فعل bid
had
U
زمان ماضی واسم مفعول فعل have
i wish you would go
U
بجای ماضی استمراری در موردتمنی یا ارزو
found
U
زمان ماضی واسم فعول find
founds
U
زمان ماضی واسم فعول find
met
U
زمان ماضی واسم مفعول فعل meet
should
U
زمان ماضی واسم مفعول فعل معین shall
fought
U
زمان ماضی واسم مفعول فعل fight
due out
U
از وقت مصرف گذشته از وقت گذشته
perfect infinitive
U
مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
perfect participle
U
وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد
dying declarations
U
در CLافهاراتی را گویند که شخص مشرف به موت پس ازاطمینان از قریب الوقوع بودن مرگ خود که مالا" به راستگویی وادارش میکند بیان نماید
this story is improbable
U
این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
by gone
U
گذشته
aside from
U
گذشته از
to say nothing of
<conj.>
U
گذشته از
and certainly not
<conj.>
U
گذشته از
not to mention
<conj.>
U
گذشته از
let
[leave]
alone
<conj.>
U
گذشته از
not to speak of
<conj.>
U
گذشته از
agone
U
گذشته
What is past is past . what is gone is gone .
U
گذشته ها گذشته
over with
U
گذشته
last night
U
شب گذشته
last a
U
گذشته
foretime
U
گذشته
forepast
U
گذشته
forepassed
U
گذشته
foreby
U
گذشته
due out
U
گذشته
spun or span
U
گذشته
gone by
U
گذشته
bypast
U
گذشته
yesternight
U
شب گذشته
oldest
U
گذشته
older
U
گذشته
preceded
U
گذشته
past
U
گذشته
beyoned the pale
U
از حد گذشته
departed
U
گذشته
asides
U
گذشته از
aside
U
گذشته از
old
U
گذشته
bygone
U
گذشته
historical
U
گذشته
in addition
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
furthermore
U
از این گذشته
ultimo
U
ماه گذشته
moreover
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
further
[moreover]
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
ultimo
U
در ماه گذشته
whish
U
بسرعت گذشته
the year past
U
سال گذشته
furthermore
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
pt
U
زمان گذشته
bled
U
گذشته Bleed
outdid
U
گذشته outdo
upheld
U
گذشته uphold
forby
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
besides
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
aside from that
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
also
[moreover]
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
on top of this
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
over and above
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
the present and the past
U
گذشته و حال
the present and the past
U
حال و گذشته
the present and the past
U
اکنون و گذشته
the past tense
U
زمان گذشته
sware
U
گذشته swear
sup.latest or last
U
تازه گذشته
the preterite tense
U
زمان گذشته
what is more
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
beyond that
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
on top of that
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
on to
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
stale cheque
U
چک تاریخ گذشته
additionally
<adv.>
U
به جز آن
[گذشته از این]
what is more
<adv.>
U
گذشته از این
beyond that
<adv.>
U
گذشته از این
on top of that
<adv.>
U
گذشته از این
on to
<adv.>
U
گذشته از این
retrospective view
[on]
U
نگاه به گذشته
over and above
<adv.>
U
گذشته از این
additionally
<adv.>
U
گذشته از این
also
[moreover]
<adv.>
U
گذشته از این
aside from that
<adv.>
U
گذشته از این
forby
<adv.>
U
گذشته از این
in addition
<adv.>
U
گذشته از این
moreover
<adv.>
U
گذشته از این
further
[moreover]
<adv.>
U
گذشته از این
on top of this
<adv.>
U
گذشته از این
additionally
<adv.>
U
از این گذشته
also
[moreover]
<adv.>
U
از این گذشته
over and above
<adv.>
U
از این گذشته
what is more
<adv.>
U
از این گذشته
beyond that
<adv.>
U
از این گذشته
on top of that
<adv.>
U
از این گذشته
on to
<adv.>
U
از این گذشته
on top of this
<adv.>
U
از این گذشته
further on
U
از این گذشته
aside from that
<adv.>
U
از این گذشته
besides
<adv.>
U
از این گذشته
forby
<adv.>
U
از این گذشته
further
[moreover]
<adv.>
U
از این گذشته
in addition
<adv.>
U
از این گذشته
moreover
<adv.>
U
از این گذشته
swore
U
گذشته sweatr
yesterday
U
زمان گذشته
lastmonth
U
ماه گذشته
bygone
U
چیزهای گذشته
retroactive
U
معطوف به گذشته
regression
U
بازگشت به گذشته
past
U
گذشته از ماورای
sprang
U
گذشته gnirps
yesteryear
U
سال گذشته
besides
<adv.>
U
گذشته از این
backs
U
عقبی گذشته
in a. to this
U
گذشته ازاین
also
U
گذشته از این
past tense
U
زمان گذشته
last sunday
U
یکشنبه گذشته
last week
U
هفته گذشته
out of date
U
از تاریخ گذشته
nostalgia
U
حسرت گذشته
next week
U
هفته گذشته
belated
U
ازموقع گذشته
in the p
U
درزمان گذشته
last year
U
سال گذشته
rode
U
گذشته ride
belatedly
U
ازموقع گذشته
back
U
عقبی گذشته
exposed
U
سر راه گذشته
desperate
U
از جان گذشته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com