Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grounding brush
U
زغال زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
huckleberry
U
درخت زغال اخته زغال اخته
charr
U
زغال
charry
U
زغال
coal heaver
U
زغال کش
coal
U
زغال
brushes
U
زغال
litho crayon
U
زغال
brush
U
زغال
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
lag of brush
U
پس رفتن زغال
brush pig tail
U
سیم زغال
pig tail of brush
U
سیم زغال
negative brush
U
زغال منفی
lignite
U
زغال قهوهای
brush ring
U
حلقه زغال
brush rocker
U
فنر زغال
brush lag
U
پس رفتن زغال
pilot brush
U
زغال راهنما
battery carbon
U
زغال باتری
charred
U
زغال مانند
collector brush
U
زغال گرداور
bituminous coal
U
زغال قیری
charwomen
U
زغال فروش
whortle
U
زغال اخته
whort
U
زغال اخته
dogberry
U
زغال اخته
brush contact loss
U
افت زغال
brush holder
U
پایه زغال
charwoman
U
زغال فروش
positive brush
U
زغال مثبت
brush yoke
U
یوغ زغال
charcoal
U
زغال چوب
coal hole
U
زغال دان
coal
U
زغال سنگ
coke
U
زغال کوک
clutch pilot bearing
U
زغال کلاچ
cokes
U
زغال کوک
sugar carbon
U
زغال قند
brush pressure
U
فشار زغال
coal
U
زغال کردن
coal bed
U
رگه زغال
coal whipper
U
زغال کش کشتی
carbon brush
U
زغال کربنی
lead of brush
U
پیشرفتن زغال
powdered charcoal
U
خاکه زغال
charry
U
زغال مانند
coaler
U
زغال سنگ کش
gleed
U
زغال سرخ
coal dust
U
خاکه زغال
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
zinc carbon cell
U
پیل روی- زغال
char
U
نیمسوز شدن زغال
char
U
جسم زغال برگشتن
charring
U
نیمسوز شدن زغال
embers
U
خاکه زغال نیمسوز
ember
U
خاکه زغال نیمسوز
charring
U
جسم زغال برگشتن
blind coal
U
زغال سنگ بی شعله
briquette
U
خاک زغال قالبی
coaly
U
زغال سنگ دار
third brush regulation
U
تنظیم با زغال اضافی
brush lead
U
پیش رفتن زغال
coald pit
U
کود زغال سنگ
coal pit
U
محل زغال سازی
coal measures
U
طبقات زغال خیز
brush friction loss
U
اتلاف مالشی زغال
charr
U
تبدیل به زغال کردن
cokes
U
تبدیل به زغال کردن
red coals
U
زغال سرخ یا تابیده
third brush generator
U
دینام با زغال اضافی
coal field
U
کان زغال سنگ
briquet
U
خاک زغال قالبی
coal field
U
ناحیه زغال خیز
chars
U
نیمسوز شدن زغال
peatery
U
معدن زغال سنگ
coal gas
U
گاز زغال سنگ
cinder
U
زغال نیم سوز
coal tar
U
قطران زغال سنگ
cinders
U
زغال نیم سوز
decarbonate
U
زغال چیزی را گرفتن
bituminous coal
U
زغال سنگ چاق
decarbonize
U
زغال چیزی را گرفتن
gauze brush
U
زغال توری شکل
coke
U
زغال سنگ سوخته
coke
U
تبدیل به زغال کردن
cornel tree
U
درخت زغال اخته
chars
U
جسم زغال برگشتن
cokes
U
زغال سنگ سوخته
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
chauldron
U
پیمانه زغال برابر1296 لیتر
blueberries
U
قره قاط زغال اخته
blueberry
U
قره قاط زغال اخته
flyash
U
خاکستر حاصل از زغال سنگ
fat coal
U
زغال سنگ قیرداریاچربی دار
coaler
U
وسیله حمل زغال سنگ
stone coal
U
زغال سنگ خشک یا خالص
cornaceous
U
وابسته بخانواده زغال اخته
hewer
U
کارگر معدن زغال سنگ
lignite
U
زغال سنگ چوب نما
dogwood
U
زغال اخته سیاه توسه
goal predicates blackness
U
زغال از سیاهی خبر میدهد
benzole
U
فراورده قیر زغال سنگ
keels
U
کشتی زغال کش عوارض بندری
keel
U
کشتی زغال کش عوارض بندری
breeze-block
U
خاکه زغال نیمه سوز
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
poudrette
U
کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
cornelian
U
عقیق جگری درخت زغال اخته
he had a good supply of coal
U
زغال سنگ کافی ذخیره کرده
exhaustable resources
U
زغال سنگ و سایر مواد کانی
hutches
U
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutch
U
نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
duff
U
سبزیهای فاسد جنگل خاکه زغال سنگ
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
anthracite
U
زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
peaty
U
دارای زغال سنگ نارس مانندزغال نارس
charring
U
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
chars
U
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
char
U
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
surface to surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
U
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface missile
U
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
fields
U
زمین
earthing
U
زمین
acres
U
زمین
acre
U
زمین
land n
U
زمین
floor
U
کف زمین
lackland
U
بی زمین
extra terrestrial
U
زمین
norland
U
زمین
grazes
U
زمین
ground
U
زمین
terrain
U
زمین
grass roots
U
کف زمین
ground
U
: زمین
this earthly round
U
زمین
graze
U
زمین
grazed
U
زمین
ground
[British]
[floor]
U
کف زمین
soil
U
زمین
floored
U
کف زمین
floors
U
کف زمین
land
U
زمین
ground surface
U
کف زمین
geodetically
U
زمین
ground line
U
خط زمین
fielded
U
زمین
field
U
زمین
domain
U
زمین
soiling
U
زمین
soils
U
زمین
floor
U
کف زمین
domains
U
زمین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com