English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
armlet U زرهء مخصوص دست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
francs U حق مخصوص
franchise U حق مخصوص
extra special U مخصوص
specifics U مخصوص
specific U مخصوص
franchises U حق مخصوص
particulars U مخصوص
particular U مخصوص
especial U مخصوص
favorites U مخصوص
franc U حق مخصوص
favourite U مخصوص
favourites U مخصوص
special U مخصوص
vest pocket U مخصوص
densities U جرم مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
special session U جلسه مخصوص
unit weight U وزن مخصوص
special services U خدمات مخصوص
proper U مخصوص مقتضی
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
game U کامپیوتر مخصوص
specific resistivity U مقاومت مخصوص
specific energy U انرژی مخصوص
specific search U شناسایی مخصوص
specific capacity U فرفیت مخصوص
specific weight U وزن مخصوص
special troops U یکانهای مخصوص
special sheaf U مروحه مخصوص
special passport U پاسپورت مخصوص
special drawing right U حق برداشت مخصوص
habiliments U لباس مخصوص
idiosyncrasy U حال مخصوص
idiosyncrasies U حال مخصوص
parts peculiar U قطعات مخصوص
heavy-duty U مخصوص کارسنگین
heavy duty U مخصوص کارسنگین
special U مخصوص خاص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
idiocrasy U حالت مخصوص
idoneous U مختص مخصوص
marque U مدل مخصوص
marque U علامت مخصوص
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
g man U بازرس مخصوص
resistivity U مقاومت مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
special corrections U تصحیحات مخصوص
terminologies U اصطلاح مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
aides-de-camp U اجودان مخصوص
selective signalling U ارتباط مخصوص
specific U مخصوص معین
specifics U مخصوص معین
exempted station U یکان مخصوص
favorite U مخصوص سوگلی
favourite or vor U ویژه مخصوص
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
specific gravity U ورن مخصوص
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
specially U مخصوص خاص
specific gravities U ورن مخصوص
bluck density U وزن مخصوص
density U جرم مخصوص
chorea U تشنج مخصوص
specific gravity U وزن مخصوص
built in jack U جک مخصوص نصب
specific gravities U وزن مخصوص
general U معمولی و نه مخصوص
generals U معمولی و نه مخصوص
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
kitchen garden U باغ مخصوص سبزیکاری
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
kitchen gardens U باغ مخصوص سبزیکاری
freestone U سنگ مخصوص تراش
fisherman's bend U گره مخصوص قایقرانی
finishing limes U اهک مخصوص اندود
alemannic U لهجهء مخصوص المانی
canalboat U قایق مخصوص کانال
ducked U کد مخصوص درگیریهای هوایی
cargo liners U خط کشتیرانی مخصوص بار
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
roughshod U دارای میخ مخصوص
exception reporting U گزارش گیری مخصوص
respective U بترتیب مخصوص خود
podium U بالکن جایگاه مخصوص
sla U انجمن کتابخانههای مخصوص
slang U بزبان یا لهجه مخصوص
commandos U افراد نیروی مخصوص
built up edge U لبه مخصوص نصب
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
commando U افراد نیروی مخصوص
skeeter U قایق مخصوص روی یخ
podiums U بالکن جایگاه مخصوص
holler U صدای مخصوص هر حیوان
hollered U صدای مخصوص هر حیوان
hollering U صدای مخصوص هر حیوان
hollers U صدای مخصوص هر حیوان
ashpit U چاله مخصوص خاکستر
anvil block U سندان مخصوص اهنگری
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
one horse U مخصوص یک اسب بی مایه
oil color U روغن مخصوص نقاشی
jemmy U دیلم مخصوص دزدان
jemmies U دیلم مخصوص دزدان
insulativity U مقاومت ایزولاسیون مخصوص
jacklight U نورافکن مخصوص ماهیگیری
melinite U مخصوص تهیه چاشنی
klister U واکس مخصوص کف اسکی
all weather hood U کلاهک مخصوص هوا
lectern U میز مخصوص قرائت
opiumden U محل مخصوص تریاکها
attack cargo ship U ناوحمل و نقل مخصوص تک
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
g suit U لباس مخصوص هوانوردی
blower U ماشین مخصوص دمیدن
weightless U دارای وزن مخصوص کم
processor U پردازنده جانبی مخصوص
pricket U شمع مخصوص شمعدان
poolroom U اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
boot band U کش مخصوص گتر شلوارنظامی
phonograph connection U پریز مخصوص پیکاپ
harrier U تازی مخصوص شکارخرگوش
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
handrail U نرده مخصوص دستگیره
handrails U نرده مخصوص دستگیره
particle density U وزن مخصوص حقیقی
pack saddle U زین مخصوص بار
lecterns U میز مخصوص قرائت
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
chancels U جای مخصوص کشیش
tacamahaca U بلسان مخصوص بخورمعطر
register U 1-محل مخصوص درCPU
gaskets U نوعی ابزار مخصوص
tacamahac U بلسان مخصوص بخورمعطر
subcaliber range U میدان تیر مخصوص
boudoirs U اطاق کوچک مخصوص زن
dry density U وزن مخصوص خشک
spitton U فرف مخصوص تف کردن
spuds U تیشه مخصوص کندن یخ
ducks U کد مخصوص درگیریهای هوایی
spud U تیشه مخصوص کندن یخ
specific permeability U قابلیت نفوذ مخصوص
boudoir U اطاق کوچک مخصوص زن
specific electrical conductivity U هدایت الکتریکی مخصوص
valet U پیشخدمت مخصوص ملازم
chancel U جای مخصوص کشیش
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
conductibility U ضریب هدایت مخصوص
significance U معنای مخصوص دارد
gasket U نوعی ابزار مخصوص
tramlines U خط مخصوص واگن برقی
tramline U خط مخصوص واگن برقی
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
towline U طناب مخصوص صیدبالن
crewel U نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
cuish U زره مخصوص ران
teleplay U نمایشنامه مخصوص تلویزیون
cuisse U زره مخصوص ران
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
registers U 1-محل مخصوص درCPU
duck U کد مخصوص درگیریهای هوایی
registering U 1-محل مخصوص درCPU
duckings U کد مخصوص درگیریهای هوایی
valeted U پیشخدمت مخصوص ملازم
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
special operations U عملیات مخصوص یا ویژه
special libraries association U انجمن کتابخانههای مخصوص
harpoon U زوبین مخصوص صیدنهنگ
harpoons U زوبین مخصوص صیدنهنگ
special jury U هیئت منصفه مخصوص
sign language U زبان مخصوص کرها
sign languages U زبان مخصوص کرها
dump box U فرف مخصوص زباله
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com