Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parsee
U
زرتشتی زبان پارسی دوره ساسانیان
parsi
U
زرتشتی زبان پارسی دوره ساسانیان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to speak fluent Farsi
U
روان صحبت کردن زبان پارسی
for a language course
U
برای یک دوره زبان
A crash language course .
U
دوره فشرده آموزش زبان
sassanidae
U
ساسانیان
zoroastrian
U
زرتشتی
parseeism
U
ایین زرتشتی
pareseeism
U
ائین زرتشتی
parsee
U
پارسی
parsi
U
پارسی
mazdaism
U
دین مزدینی یا زرتشتی
penny cress
U
خردل پارسی
I am here for a language course
U
من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
translators
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly
U
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language
U
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
U
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
U
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
U
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
target
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
U
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
He is speechless (inarticulate).
U
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang
U
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal
U
زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed
U
ادم چرب زبان شیرین زبان
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
interpret
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic
U
زبان تازی زبان عربی
interpreted
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib
U
چرب زبان زبان دار
languages
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
khatayi
U
طرح یا گل های ختائی
[این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
scottish gaelic
U
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
U
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
circuits
U
دوره
course
U
: دوره
periodicity
U
دوره
circuit
U
دوره
cycle
U
دوره
epochs
U
دوره
coursed
U
: دوره
contemporary
U
هم دوره
epoch
U
دوره
courses
U
: دوره
Ice Age
U
دوره یخ
outline
U
دوره
perimeter
U
دوره
term
U
دوره
perimeters
U
دوره
outlined
U
دوره
phase
U
دوره
rhythm
U
دوره
phased
U
دوره
he has run his race
U
دوره
outlines
U
دوره
phases
U
دوره
rhythms
U
دوره
rim
U
دوره
rims
U
دوره
edges
U
دوره
edge
U
دوره
to have ones fling
U
دوره
era
U
دوره
eras
U
دوره
terming
U
دوره
termed
U
دوره
outlining
U
دوره
career
U
دوره
stadium
U
دوره
cycles
U
دوره
pool
U
دوره
periphery
U
دوره
pooled
U
دوره
felloe
U
دوره
felly
U
دوره
pools
U
دوره
sessions
U
دوره
one's d.
U
دوره
stadia
U
دوره
reviewal
U
دوره
period
U
دوره
bordering
U
دوره
instar
U
دوره
border
U
دوره
periods
U
دوره
bordered
U
دوره
careered
U
دوره
sets
U
دوره
contemporaries
U
هم دوره
set
U
دوره
careers
U
دوره
cycled
U
دوره
session
U
دوره
careering
U
دوره
setting up
U
دوره
peripheries
U
دوره
stadiums
U
دوره
compass
U
دوره
rimless
U
بی دوره
tip circle
U
دوره نوک
term of maintenance
U
دوره نگاهداری
pedlar
U
دوره گرد
tyros
U
دوره چرخ
tyres
U
دوره چرخ
termtime
U
دوره تصدی
cycled
U
دوره گردش
course
U
دوره مسیرتیراندازی
life cycle
U
دوره عمر
coursed
U
دوره مسیرتیراندازی
the rim of a wheel
U
دوره چرخ
heats
U
دوره فحل
the iron age
U
دوره بی رحمی
the a of infancy
U
دوره بچگی
testing time
U
دوره ازمون
refractory period
U
دوره بی پاسخی
termtime
U
دوره تحصیلی
heat
U
دوره فحل
refersher course
U
دوره استثنایی
pedlars
U
دوره گرد
to serve apprenticeship
U
دوره شاگردی
the iron age
U
دوره ستمگری
courses
U
دوره مسیرتیراندازی
to run over
U
دوره کردن
cycle
U
دوره گردش
hucksters
U
دوره گرد
stretch
U
خط ممتد دوره
puerperium
U
دوره نفاس
age
U
دوره عصر.
encompass
U
دوره کردن
encompassed
U
دوره کردن
ages
U
دوره عصر.
encompassing
U
دوره کردن
sexennium
U
دوره شش ساله
short period
U
دوره کوتاه
short term
U
دوره کوتاه
blocking period
U
دوره وقفه
huckster
U
دوره گرد
latency
U
دوره کمون
latency period
U
دوره نهفتگی
return interval
U
دوره بازگشت
stretched
U
خط ممتد دوره
stretches
U
خط ممتد دوره
recurrence interval
U
دوره تناوب
basic course
U
دوره مقدماتی
period of incubation
U
دوره نهفتگی
infection period
U
دوره نهفتگی
internship
U
دوره انترنی
induction period
U
دوره انگیزش
schooltime
U
دوره تحصیلی
quadrentnium
U
دوره چهارساله
quadrennium
U
دوره چهارساله
retrace period
U
دوره بازگشت
incunabula
U
نخستین دوره
senescence
U
دوره سالخوردگی
retrace interval
U
دوره بازگشت
biennium
U
دوره دوساله
idle time
U
دوره عطالت
idle period
U
دوره استراحت
rimmed
U
دوره دار
itinerant
U
دوره گرد
strolling
U
دوره گرد
innings
U
دوره تصدی
practice period
U
دوره تمرین
encompasses
U
دوره کردن
terming
U
دوره انتصاب
termed
U
دوره انتصاب
term
U
دوره انتصاب
cheap jack
U
دوره گرد
life cycle
U
دوره زندگی
pliocene
U
دوره پلیوسن
tempering cycle
U
دوره بازپخت
Ice Age
U
دوره یخبندان
retrace time
U
دوره بازگشت
preparatory interval
U
دوره امادگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com