Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gall
U
زخم پوست رفتگی ساییدگی
galls
U
زخم پوست رفتگی ساییدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chafe of hands
U
ساییدگی پوست دست ها
excoriation
U
پوست رفتگی
chafe
U
پوست رفتگی
chafes
U
پوست رفتگی
chafing
U
پوست رفتگی
chafes
U
ساییدگی
detrition
U
ساییدگی
ablation
U
ساییدگی
erosion
U
ساییدگی
precession
U
ساییدگی
attrition
U
ساییدگی
chafe
U
ساییدگی
chafing
U
ساییدگی
frazzle
U
ساییدگی
abrasions
U
ساییدگی
abrasion
U
ساییدگی
chaffing gear
U
وسایل ضد ساییدگی
abrasions
U
ساییدگی خراشیدگی
wind corrosion
U
ساییدگی بادی
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
paddywhack
U
از جا در رفتگی
indenting
U
تو رفتگی
intromission
U
تو رفتگی
shrinkage
U
اب رفتگی
depressions
U
تو رفتگی
depression
U
تو رفتگی
undermining by water
U
اب رفتگی کف
denting
U
تو رفتگی
dent
U
تو رفتگی
indents
U
تو رفتگی
erosion
U
رفتگی
dents
U
تو رفتگی
dented
U
تو رفتگی
indent
U
تو رفتگی
ingo
U
[تو رفتگی در و پنجره]
lie-by
U
تو رفتگی دیوار
dint
U
تو رفتگی گودی
loss
U
هدر رفتگی
ingoing
U
[تو رفتگی در و پنجره]
discoloration
U
رنگ رفتگی
dint
U
تور رفتگی
juts
U
پیش رفتگی
jutted
U
پیش رفتگی
protrusions
U
پیش رفتگی
fluxion
U
خون رفتگی
protrusion
U
پیش رفتگی
jut
U
پیش رفتگی
luxation
U
در رفتگی استخوان
ire
U
از جادر رفتگی
niche
U
تو رفتگی در دیوار
niches
U
تو رفتگی در دیوار
franticness
U
ازجادر رفتگی
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
atrophy
U
تحلیل رفتگی اتروفی
pockets
U
پیش رفتگی خط جبهه
submersion
U
فرو رفتگی در زیر اب
depression
U
فرو رفتگی موضعی
pocket
U
پیش رفتگی خط جبهه
depressions
U
فرو رفتگی موضعی
to push out
U
پیش رفتگی داشتن
sinkage
U
درجه فرو رفتگی
corrosion
U
رفتگی زنگ زدگی
atrophying
U
تحلیل رفتگی اتروفی
luxation
U
در رفتگی مفصل استخوان
atrophies
U
تحلیل رفتگی اتروفی
atrophied
U
تحلیل رفتگی اتروفی
depigmentation
U
بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
jogs
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
sag
U
فرو رفتگی شکم دادگی
jogging
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
sags
U
فرو رفتگی شکم دادگی
sagged
U
فرو رفتگی شکم دادگی
jogged
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
jog
U
جلو امدگی یاعقب رفتگی
pins and needles
U
احساس مورمور در اثر خواب رفتگی
strains
U
در رفتگی یاضرب عضو یا استخوان اسیب
strain
U
در رفتگی یاضرب عضو یا استخوان اسیب
altar-niche
U
[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
peels
U
پوست انداختن پوست
peel
U
پوست انداختن پوست
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
I had pins and needles in my legs.
U
ساق پاهایم
[در اثر خواب رفتگی]
مور مور می کردند.
to have pins and needles
U
مور مور کردن
[در اثر خواب رفتگی]
ground section
U
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
scalp
U
پوست سر
skinner
U
پوست کن
goat
U
پوست بز
peeling
U
پوست
peel
پوست
skin
U
پوست
peels
U
پوست
skinless
U
بی پوست
shale
U
پوست
swanskin
U
پوست قو
shell
U
پوست
tunc
U
پوست
skins
U
پوست
shells
U
پوست
shelling
U
پوست
rind
U
پوست
hides
U
پوست
hide
U
پوست
tegmen
U
پوست
tegmentum
U
پوست
encrustation
U
پوست
skinned
U
پوست
goats
U
پوست بز
husk
U
پوست
husks
U
پوست
skinning
U
پوست
encrustations
U
پوست
rinds
U
پوست
barking
U
پوست
glume
U
پوست
goatskin
U
پوست بز
cortices
U
پوست
goatskins
U
پوست بز
cortex
U
پوست
bark
U
پوست
neurilemma or lema
U
پوست پی
dermis
U
پوست
flayer
U
پوست کن
peltry
U
پوست
barked
U
پوست
barks
U
پوست
parer
U
پوست کن
strippers
U
پوست کن
integument
U
پوست
crustal
U
پوست
hull
U
پوست
dermatalgia
U
پوست
stripper
U
پوست کن
cuticle
U
پوست
hulls
U
پوست
pelt
U
پوست کندن
papillose
U
مانندبرامدگی پوست
parachroma
U
بیرنگی پوست
flench
U
پوست کندن
flense
U
پوست کندن
ethiope
U
سیاه پوست
phyma
U
برامدگی پوست
parer
U
پوست تراش
peltmonger
U
پوست فروش
moleskin
U
پوست کورموش
excorticate
U
پوست کندن
unhusk
U
پوست کندن
periderm
U
پوست اطراف
ethiopian
U
سیاه پوست
percutaneous
U
از راه پوست
rhytidome
U
پوست درخت
exuviate
U
پوست انداختن
excoriate
U
پوست کندن از
fellmonger
U
پوست فروش
fellmonger
U
دلال پوست
periderm
U
پوست برونی
skins
U
پوست پوستی
mesoderm
U
میان پوست
hypodermis
U
پوست زیرین
impassiveness
U
پوست کلفتی
skin
U
پوست پوستی
in plain english
U
پوست کنده
melanotic
U
سیاه پوست
melanic
U
سیاه پوست
malicorium
U
پوست انار
malacodermous
U
نرم پوست
beavers
U
پوست سگ ابی
beaver
U
پوست سگ ابی
kid skin
U
پوست بزغاله
husked
U
پوست کنده
hulled
U
پوست کنده
negress
U
زن سیاه پوست
pachydrmatous
U
پوست کلفت
pachydermatous
U
پوست کلفت
scscalable
U
پوست کندنی
pachydermatous
U
ستبر پوست
skinning
U
پوست پوستی
oxhide
U
پوست گاو
glumaceous
U
پوست دار
molt
U
پوست اندازی
onionskin
U
پوست پیاز
skinned
U
پوست پوستی
hard shell
U
سخت پوست
hardshell
U
سخت پوست
crusted
U
پوست دار
cuticular
U
پوست مانند
dermatopathy
U
ناخوشی پوست
skinner
U
پوست فروش
dermatosis
U
اماس پوست
blach hulled
U
سیاه پوست
bast
U
پوست درخت
skiver
U
پوست تراش
slipe
U
پوست کندن از
corticated
U
پوست دار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com