Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
low dutch
U
زبان شمال المان و هلندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Dutch
U
زبان هلندی
laplander
U
اهل در شمال اسکاندیناوی زبان لایلاندی
locarno treaty
U
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
rhaeto romanic
U
زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
northing
U
عرض شمالی انحراف به سوی شمال شمال شبکه
north-west
U
شمال غربی در شمال غرب
north by cast
U
میان شمال و شمال شرقی
north north east
U
میان شمال و شمال خاور
north west
U
شمال غرب شمال غربی
north-east
U
شمال شرقی در شمال شرق
north east
U
شمال شرق شمال شرقی
northeast
U
شمال شرقی شمال شرق
northwest
U
شمال غرب شمال غربی
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
holarctic
U
وابسته به ناحیه قطب شمال منطقه قطب شمال
netherlandish
U
هلندی
dutchman
U
هلندی
dutchwoman
U
زن هلندی
netherlander
U
هلندی
hollander
U
هلندی
Holland
U
هلندی
Dutch
U
: هلندی
flemish brick
U
اجر هلندی
dutch auction
U
حراج هلندی
narcis
U
گلنرگس هلندی
dutch attack
U
حمله هلندی
myhheer
U
مرد هلندی
dutchman
U
بازیگر بولینگ هلندی
dutch stonewall
U
دیوار سنگی هلندی
hollands
U
جین یا مشروب هلندی
dutch apple pie
U
پای سیب هلندی
elements
U
المان
element
U
المان
cell
U
المان
cells
U
المان
Germany
U
المان
guilders
U
نام سکه سیمین هلندی
dutch 00
U
بولینگ هلندی با حساب 002
guilder
U
نام سکه سیمین هلندی
schnapps
U
مشروب جین قوی هلندی
staunton gambit
U
گامبی استاونتن در دفاع هلندی
germanism
U
المان گرایی
germanism
U
طرفداری از المان
germanophil
U
المان دوست
galiot
U
کرجی باری یاماهی گیری هلندی
bladel variation
U
واریاسیون بلادل در دفاع هلندی شطرنج
leningrad variation
U
واریاسیون لنینگراد در دفاع هلندی شطرنج
locarno treaty
U
پیمان منعقدبین المان
Germanic
U
توتونیک وابسته به المان
germanomania
U
جنون المان مابی
reich
U
کشور و امپراطوری المان
teutonize
U
ساکن المان کردن
siegfried
U
پهلوان افسانهای المان
finite element method
U
روش المان محدود
heating element
U
المان یا عنصر حرارتی
london system
U
سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
knickerbocker
U
زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
storm trooper
U
گارد حمله المان نازی
teutonism
U
عقیده برتری نژادی المان
reichstay
U
نام مجلس قانونی المان
jute
U
طایفهای از مردم سفلای المان
swastika
U
صلیب شکسته المان نازی
qualities
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
nazi
U
عضو حزب نازی المان هیتلری
e c s c (european coal & steel commissio
U
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
quality
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
singspiel
U
نمایش کمدی موزیکال قرن 81 المان
flying dutchman
U
ملوان هلندی که محکوم شد تا روز قیامت روی دریا بماند
sturm und drang
U
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
translators
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly
U
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language
U
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
U
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
herr
U
اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
snobol
U
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
U
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
rontgen
U
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
Dutch barn
U
[انباری به شکل سه گوش در قرن هفدهم و هجدهم میلادی که اولین بار توسط هلندی ها استفاده شد.]
landwehr
U
بخشی از ارتش المان وکشورهای دیگر که خدمت زیرپرچم را انجام دادند
author language
U
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
He is speechless (inarticulate).
U
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
U
زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang
U
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed
U
ادم چرب زبان شیرین زبان
western european union
U
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
language
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic
U
زبان تازی زبان عربی
interprets
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib
U
چرب زبان زبان دار
interpreted
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic
U
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
north
U
در شمال
north
U
شمال
north
<adj.>
U
شمال
northerly
U
شمال
rapallo treaty
U
قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
northeast
U
شمال خاوری
north-westerly
U
شمال غربی
north easterly
U
شمال شرقی
north-easterly
U
شمال شرقی
the north pole
U
قطب شمال
northeastward
U
شمال شرقی
northerly
U
به سمت شمال
north east
U
شمال خاور
arctic
U
قطب شمال
northeastern
U
شمال شرقی
north
U
باد شمال
north wind
U
باد شمال
north east
U
در شمال خاور
north westerly
U
شمال غربی
northbound
U
عازم شمال
northerners
U
اهل شمال
northerner
U
اهل شمال
north west
U
شمال باختر
northwest
U
شمال باختری
north westerly
U
در شمال باختر
north
U
روبه شمال
north-westerly
U
در شمال باختر
northwardly
U
سوی شمال
north-east
U
شمال شرق
north-eastern
U
از شمال خاوری
true north
U
شمال واقعی
north-eastern
U
رو به شمال شرق
arcturus
U
نگهبان شمال
epsilon bootis
U
رایت شمال
NW
U
شمال غربی
true north
U
شمال حقیقی
true north
U
شمال جغرافیایی
compass rose
U
شمال نما
compass north
U
شمال مغناطیسی
northern
U
ساکن شمال
northwestern
U
شمال غربی
ina northerly direction
U
سوی شمال
magnetic north
U
شمال مغناطیسی
north western
U
شمال غربی
grid north
U
شمال شبکه
north-west
U
شمال غرب
north-western
U
شمال غربی
Libya
U
شمال افریقا
North Pole
U
قطب شمال
celestial north pole
U
قطب شمال عالم
compass north
U
شمال قطب نما
ina northerly direction
U
بطرف شمال شمالا
northwardly
U
بطرف شمال شمالی
NW
U
مخفف شمال غرب
upstater
U
اهل شمال استان
magnetic north pole
U
قطب شمال مغناطیسی
Flemish Mannerism
U
انقلاب شمال اروپا
northwards
U
بسوی شمال شمالا
northwester
U
باد شمال غربی
smew
U
مرغابی شمال اروپاواسیا
northeastern
U
مربوط به شمال شرقی
ice foot
U
دیواره یخ درنواحی شمال
northernmost
U
دورترین محل در شمال
north light roof
U
بام شمال نور
Arctic Circle
U
مدار قطب شمال
north-eastern
U
به سوی شمال شرق
northwestwards
U
بطرف شمال غربی
northwester
U
طوفان شمال غربی
Nordic
U
وابسته به شمال اروپا
north wester
U
باد شمال باختر
northward
U
بسوی شمال شمالا
northeaster
U
باد شمال خاوری
northeaster
U
نسیم شمال شرقی
norther
U
بیشتر بطرف شمال
rubicon
U
رودی در شمال ایتالیا
north easter
U
باد شمال خاور
northeastward
U
بطرف شمال شرقی
uptown
U
واقع در محلات شمال شهر
steelhead
U
ماهی ازاد شمال امریکا
arctic
U
وابسته بقطب شمال سرد
lemming
U
موش صحرایی قطب شمال
lemmings
U
موش صحرایی قطب شمال
euroclidon
U
بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
moorish
U
وابسته به اهالی شمال افریقا
narwal
U
نهنگ دریایی قطب شمال
barbary
U
کشوران اسلامی شمال افریقا
narwhal
U
نهنگ دریایی قطب شمال
polar
U
وابسته به قطب شمال وجنوب
narwhale
U
نهنگ دریایی قطب شمال
moor
U
اهل شمال افریقا مسلمان
moored
U
اهل شمال افریقا مسلمان
moors
U
اهل شمال افریقا مسلمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com