English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he is no linguist U زبان بیگانه نمیداند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
he does not know french U او زبان فرانسه نمیداند فرانسه بلد نیست
to purify the person language U زبان فارسی را از واژه هاوتعبیرات بیگانه یا غیرمصطلح پیراستن
foreignism U رسم بیگانه بیگانه پرستی
he knows no pain U درد نمیداند چیست
he has no manners U ایین معاشرت نمیداند
he could read the future U خواندن ونوشتن نمیداند سوادندارد
he cannot read or write U خواندن ونوشتن نمیداند سوادندارد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
demurrer U ایراد میکند که ادله ابرازی برای اقامه دعوی کافی نیست و بالنتیجه خود را به پاسخگویی دادخواست ملزم نمیداند
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic U زبان تازی زبان عربی
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib U چرب زبان زبان دار
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
aliens U بیگانه
alien U بیگانه
outsiders U بیگانه
outsider U بیگانه
peregrin or rine U بیگانه
strange U بیگانه
peregrine U بیگانه
strangest U بیگانه
foreigner U بیگانه
foreigners U بیگانه
stranger U بیگانه
abroad U بیگانه
barbarians U بیگانه
exotic U بیگانه
foreign U بیگانه
only U بس بیگانه
oversea U بیگانه
xenophobe U بیگانه
barbarian U بیگانه
barbarous U بیگانه
xenophobe U دشمن بیگانه
abroad U ممالک بیگانه
xenophile U بیگانه پرست
overseas U کشورهای بیگانه
xenophilism U بیگانه پرستی
xenophilous U بیگانه پرست
xenophobe U بیگانه ترس
estrangements U بیگانه کردن
stranger U بیگانه کردن
phagocytosis U بیگانه خواری
xenoplastic U همزیست با بیگانه
foreing currency U پول بیگانه
estrangement U بیگانه کردن
foreignlegion U هنگ بیگانه
foreignism U اصطلاح بیگانه
holozoic U بیگانه خوار
foreign subjects U اتباع بیگانه
xenophobia U بیگانه هراسی
xenophobia U بیگانه ترسی
xenocentrism U بیگانه محوری
loanword U واژه بیگانه
xenophile U بیگانه دوست
outlandish U بیگانه وار
publicans U بیگانه صاحب میخانه
currency U ارز پول بیگانه
phagocyte U سلول بیگانه خوار
currencies U ارز پول بیگانه
xenoglossophilia U عشق به زبانهای بیگانه
publican U بیگانه صاحب میخانه
foreign value system U نظام ارزشی بیگانه
non-resident alien [NRA] U بیگانه غیر مقیم
macrophage U یاخته بیگانه خواردرشت
estrange U بیگانه کردن دورکردن
strangers U بطور غریب یا بیگانه
strangely U بطور غریب یا بیگانه
foreignize U بیگانه کردن یاشدن
barbarize U بیگانه یا وحشی شدن
overseas agent U نماینده درکشور بیگانه
xenoglossophobia U هراس از زبانهای بیگانه
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
phagotroph U ریزه پرواره بیگانه خوار
the a.of boreign words U اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
foreignize U حالت بیگانه دادن یایافتن
alien species U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
invasive exotic U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
invasive species U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
gringo U بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
gringos U بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
neophyte U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
indenting U سفارش خرید از کشور بیگانه
exotic U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
indents U سفارش خرید از کشور بیگانه
indent U سفارش خرید از کشور بیگانه
he dose not know how to write U نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
barbarize U با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
disunites U باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunite U باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunited U باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disuniting U باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
tramontane U واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
phagocytize U در اثر بیگانه خواری تحلیل رفتن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
enclaves U ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
enclave U ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
alienability U قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
exclave U ناحیهای که ازکشوری جداشده وخاک بیگانه انرافراگرفته باشد
adoption اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
short haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
enclave U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
short-haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
ablegate U مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
enclaves U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
haulage U پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
foreign attachment U توقیف دارایی شخص بیگانه یاغائب ازمحل دارایی
oxtongue U گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
xenophile U بیگانه پرست اجنبی پرست
alienating U بیگانه کردن منحرف کردن
alienates U بیگانه کردن منحرف کردن
alienate U بیگانه کردن منحرف کردن
averts U بیزار کردن بیگانه کردن
averting U بیزار کردن بیگانه کردن
averted U بیزار کردن بیگانه کردن
avert U بیزار کردن بیگانه کردن
c++ U زبان ++C
glossa U زبان
abusers U بد زبان
languages U زبان ها
abuser U بد زبان
languages U زبان
tongue U زبان
report progarm generator U زبان ار- پی- جی
hound's tongue U سگ زبان
language U زبان
two tongued U زبان
tongue [language] U زبان
grss language U زبان جی پی اس اس
tongueless U بی زبان
language U زبان
apl language U زبان ای پی ال
apt language U زبان ای پی تی
as one man U با یک زبان
rpg language U زبان ار پی جی
language lab U زبان
tongues U زبان
mother tongues U زبان مادری
control language U زبان کنترل
welcher U زبان ولز
command language U زبان فرماندهی
welsher U زبان ولز
Celtic U زبان سلتی
dactylology U زبان انگشتی
British U زبان انگلیسی
tartars U زبان تاتاری
slavic U زبان اسلاوی
tartar U زبان تاتاری
glibness U طلاقت زبان
declarative language U زبان اعلانی
declarative language U زبان تشریحی
vulgate U زبان عامیانه
decompilation U به زبان اصلی
glossal U مربوط به زبان
simula language U زبان سیمیولا
tongue-tied U زبان بسته
Hebrew U زبان عبری
dancing language U زبان رقص
mother tongue U زبان مادری
welch U زبان ولز
comit language U زبان کامیت
czech U زبان چکوسلواکی
cypriot U زبان قبرس
compiler language U زبان همگردانی
silver tongued U چرب زبان
linguistics U زبان شناسی
linguistics U علم زبان
philology U علم زبان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com