Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Gaelic
U
زبان بومی اسکاتلندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vernaculars
U
زبان بومی
vernacular
U
زبان بومی
native language
U
زبان بومی
romaic
U
زبان بومی یونان امروز
galicean
U
بومی یا زبان گالیس ولایتی از اسپانیا
scotch gambit
U
گامبی اسکاتلندی درگشایش اسکاتلندی شطرنج
to pick up a language.
<idiom>
U
زبانی را مثل آب خوردن یاد گرفتن.
[از روش های غیر رسمی مثل گوش کردن به حرف بومی های آن زبان]
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
scotchman
U
اسکاتلندی
scotching
U
اسکاتلندی
scotch
U
اسکاتلندی
scotches
U
اسکاتلندی
erse
U
اسکاتلندی
scotchwoman
U
زن اسکاتلندی
scotched
U
اسکاتلندی
Scottish
U
اسکاتلندی
scotish
U
اسکاتلندی
north briton
U
اسکاتلندی
Scot
U
اسکاتلندی
Scotsman
U
اسکاتلندی
Scotsmen
U
اسکاتلندی
Scots
U
اسکاتلندی
laird
U
ملاک اسکاتلندی
scotching
U
ویسکی اسکاتلندی
lairds
U
ملاک اسکاتلندی
scotched
U
ویسکی اسکاتلندی
scotches
U
ویسکی اسکاتلندی
scotch
U
ویسکی اسکاتلندی
scotch opening
U
گشایش اسکاتلندی
collies
U
سگ گله اسکاتلندی
scotticize
U
اسکاتلندی مه اب شدن
collie
U
سگ گله اسکاتلندی
kirkman
U
عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
writer to the signet
U
مشاور حقوقی اسکاتلندی
Scotticism
U
اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
aberdeen angus
U
گاو بی شاخ پرواری اسکاتلندی
Scotticisms
U
اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
scotch four knights' game
U
بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
skye terrier
U
سگ کوچک وپا کوتاه اسکاتلندی
cotter
U
روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
cottar
U
روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
gael
U
مردم کوهستانی اسکاتلند سلتهای اسکاتلندی
goring gambit
U
گامبی گورینگ در بازی شطرنج اسکاتلندی
garron
U
یکجور اسب کوچک اسکاتلندی وایرلندی
mountain dew
U
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
translator
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly
U
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language
U
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
U
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
Aborigine
بومی
autochthon
U
بومی
indigenous
U
بومی
vernaculars
U
بومی
aboriginals
U
بومی
vernacular
U
بومی
citizens
U
بومی
endemic
U
بومی
aboriginal
U
بومی
citizen
U
بومی
autochthonous
U
بومی
indigene
U
بومی
home born
U
بومی
sympatry
U
هم بومی
native
U
بومی
natives
U
بومی
domestic
U
بومی
snobol
U
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
U
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targets
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
nativism
U
بومی پرستی
naturalises
U
بومی شدن
indigenousness
U
بومی بودن
landsman
U
بومی هم میهن
plants indigenous to that soil
U
بومی ان خاک
autecology
U
تک شناسی بومی
home made
U
ساخت بومی
illyrian
U
بومی ایلیریا
naturalising
U
بومی شدن
blackfellow
U
بومی استرالیا
Aborigine
گیاه بومی
indigenous industries
U
صنایع بومی
naturalizing
U
بومی شدن
naturalizes
U
بومی شدن
domestic
U
رام بومی
naturalize
U
بومی شدن
indigenously
U
بطور بومی یا ذاتی
secundine naturam
U
بومی وار خودبخود
come from
<idiom>
U
بومی جایی بودن
sabra
U
اسرائیلی بومی فلسطین
to water
[horses, cattle, etc.]
U
آب دادن
[به جانوران بومی]
endemic wildlife
U
حیات وحش بومی
galloway
U
اسب مخصوص چهار نعل نوعی تاتوی اسکاتلندی ازنژاد گالووی
modula
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language
U
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
mealymouthed
U
ادم چرب زبان شیرین زبان
bal
U
زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang
U
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate).
U
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
ancillary
U
مستخدم بومی مربوط به کلفت
Coptic Church
U
کلیسای بومی مصر و اتیوپی
green mountain boy
U
مرد بومی یا ساکن ورمونت
vernacularism
U
کلمه یا اصطلاح بومی ومحلی
aardwolf
U
کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
walkabout
U
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
Aborigines
U
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
walkabouts
U
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
Arabic
U
زبان تازی زبان عربی
interpreted
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib
U
چرب زبان زبان دار
language
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Analogical architecture
U
[معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
arrdwolf
U
[حیوانی شبیه کفتار بومی جنوب و شرق آفریقا]
endemic
U
بومی بیماری همه گیربومی مخصوص اب و هوای یک شهر یا یک کشور
Italian Villa style
U
[سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا]
maud
U
یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
scottish gaelic
U
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
U
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
abuser
U
بد زبان
tongueless
U
بی زبان
glossa
U
زبان
tongues
U
زبان
report progarm generator
U
زبان ار- پی- جی
hound's tongue
U
سگ زبان
tongue
[language]
U
زبان
language
U
زبان
tongue
U
زبان
rpg language
U
زبان ار پی جی
grss language
U
زبان جی پی اس اس
abusers
U
بد زبان
two tongued
U
زبان
c++
U
زبان ++C
languages
U
زبان
language lab
U
زبان
as one man
U
با یک زبان
languages
U
زبان ها
apl language
U
زبان ای پی ال
language
U
زبان
apt language
U
زبان ای پی تی
cypriot
U
زبان قبرس
algorithmic language
U
زبان الگوریتمی
idiom
U
زبان ویژه
armenian
U
زبان ارمنی
artificial language
U
زبان مصنوعی
ambiguous language
U
زبان مبهم
aramaic
U
زبان ارامی
cryptologic
U
زبان رمز
czech
U
زبان چکوسلواکی
zibet
U
زبان هندی
zend
U
زبان زند
command language
U
زبان دستوری
jargon
U
زبان فنی
application oriented language
U
زبان کاربردی
jargon
U
زبان حرفهای
aphasia
U
زبان پریشی
an busive bellow
U
شخص بد زبان
source language
U
زبان اصلی
Chinese
U
زبان چینی
aramaean
U
زبان باستانی
design language
U
زبان طراحی
dactylology
U
زبان انگشتی
dancing language
U
زبان رقص
delphinium
U
گل زبان در قفا
charlatanism
U
زبان بازی
declarative language
U
زبان اعلانی
declarative language
U
زبان تشریحی
an abusive bellow
U
شخص بد زبان
decompilation
U
به زبان اصلی
Afrikaans
U
زبان آفریکانز
charlatanry
U
زبان بازی
baby-talk
U
زبان بچهگانه
She has a vicious tongue .
U
بد زبان است
algebraic language
U
زبان جبری
avestan
U
زبان اوستایی
algol
U
زبان الگول
assyrian
U
زبان اشوری
language laboratory
U
آزمایشگاه زبان
sign language
U
زبان اشاره
baluchi
U
زبان بلوچی
basic language
U
زبان بیسیک
cobol
U
زبان کوبول
Afghan
زبان افغانی
acrimoniousness
U
زخم زبان
brickbat
U
زخم زبان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com