English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vocabular U زبانی شفاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ldl U یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
nuncupative U شفاهی
orals U شفاهی
viva voce U شفاهی
by word of mouth U شفاهی
verbal U شفاهی
nuncupatory U شفاهی
parol U شفاهی
oral U شفاهی
vivas voce U شفاهی
voices U شفاهی صوتی
gentlemen's agreement U قرارداد شفاهی
parol promise U قرارداد شفاهی
simple contract U قرارداد شفاهی
interlocutory decree U حکم شفاهی
oral evidence U دلیل شفاهی
voice U شفاهی صوتی
voicing U شفاهی صوتی
parol arrest U توقیف شفاهی
parol arrest U جلب شفاهی
oral test U ازمون شفاهی
parol evidence U شهادت شفاهی
viva voting U گزارش شفاهی
unwritten U بطور شفاهی
interpreter U مترجم شفاهی
interpreters U مترجم شفاهی
nonverbal U غیر شفاهی
nuncupative will U وصیت شفاهی
viva report U گزارش شفاهی
verbalization U بیان شفاهی
unwritten U غیرکتبی شفاهی
oral evidence U شهادت شفاهی
verbal agreement U موافقت شفاهی
vivas voce U امتحان شفاهی
viva voting U رای شفاهی
word of mouth U صدای کلمه شفاهی
replied U جواب شفاهی دفاعیه
replies U جواب شفاهی دفاعیه
reply U جواب شفاهی دفاعیه
replying U جواب شفاهی دفاعیه
oral information U اطلاعات گفتاری [شفاهی]
catechesis U تعالیم مذهبی شفاهی
viva voce U شفاها امتحان شفاهی
abusiveness U بد زبانی
glossal U زبانی
orals U زبانی
lingual U زبانی
linguiform U زبانی
by word of mouth U زبانی
nuncupative U زبانی
by word of mounth U زبانی
by parol U زبانی
lip deep U زبانی
monnolingual U یک زبانی
monolingual U یک زبانی
verbal U زبانی
oral U زبانی
trilingual U سه زبانی
viva voce U زبانی
vivas voce U زبانی
orally U زبانی
glottic U زبانی
linguistic U زبانی
linguistically U زبانی
nuncupatory U زبانی
bilingual U دو زبانی
cabbalah U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
cabbala U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
cabala U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
simple content debt U دین ناشی از قرارداد شفاهی
verbalises U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalizing U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalizes U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalized U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalised U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalize U بصورت شفاهی بیان کردن
verbalising U بصورت شفاهی بیان کردن
volubility U چرب زبانی
professed love U دوستی زبانی
knowledge of a language U دانستن زبانی
spiel U چرب زبانی
lapsus linguae U لغزش زبانی
vivas voce U زبانی شفاها`
unction U چرب زبانی
zubenelgenubi U زبانی جنوبی
to fling d. U بد زبانی کردن
lingulate U زبانی شکل
sublingual U زیر زبانی
to fix a language U زبانی که ازتغییریارشدبازداشتن
dumb language U زبان بی زبانی
polyglots U چند زبانی
bradyglossia U کندگویی زبانی
chattiness U بلبل زبانی
aphthongia U لالی زبانی
polyglot U چند زبانی
nuncupate U زبانی گفتن
glossopharyngeal U زبانی حلقی
oral trade test U ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
acclamation U اخذ رای زبانی
spiel U چرب زبانی کردن
tongu praxia U کنش پریشی زبانی
flippancy U بی ملاحظگی چرب زبانی
glibly U ازروی چرب زبانی
glibness U چرب و نرم تر زبانی
to nuncupate a will U زبانی وصیت کردن
abusive U بد زبانی تجاوز به عصمت
lingual letters or linguals U حروف زبانی یا ذولقی
lispling U تکلم نوک زبانی
nervus glossopharyngeus U عصب زبانی- حلقی
grammatical error U اشتباه دستور زبانی
lingual U حرف زبانی یا ذو لفی
glossopharyngeal nerve U عصب زبانی- حلقی
talk out U بوسیله بحث شفاهی موضوعی را روشن کردن
lisped U نوک زبانی صحبت کردن
lisp U نوک زبانی صحبت کردن
retrolingual U واقع در پشت زبان پس زبانی
hard sell U فروشندگی باچرب زبانی وفشار
lard U ارایش دادن چرب زبانی
lisps U نوک زبانی صحبت کردن
lisping U نوک زبانی صحبت کردن
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to interpret [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] U ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to butter somebody up U برای کسی چرب زبانی کردن
to schmooze somebody U برای کسی چرب زبانی کردن
to translate something [from/into a language] U برگرداندن [نوشتنی] چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
illinois test of psycholinguistic U ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
barrister U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barristers U وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
diachronic U تحمولات زبانی یک ملت درادوار مختلف تاریخ
lingua U زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
natural U زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود
naturals U زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
to translate something [from/into a language] U ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
metalanguage U زبانی که یک زبان برنامه نویسی را شرح میدهد
slandered U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slanders U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slander U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
vdl U زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
transliteration U نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
native U زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
natives U زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
a dead language <idiom> U زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
source language U 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
interpreted U ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreting U ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interprets U ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpret U ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
coaxes U نوازش کردن چرب زبانی کردن
coax U نوازش کردن چرب زبانی کردن
coaxed U نوازش کردن چرب زبانی کردن
coaxing U نوازش کردن چرب زبانی کردن
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
query U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
language U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
querying U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
languages U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
queried U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
alpha librae U زبانی جنوبی کفه جنوبی
beta librae U کفه شمالی زبانی شمالی
to pick up a language. <idiom> U زبانی را مثل آب خوردن یاد گرفتن. [از روش های غیر رسمی مثل گوش کردن به حرف بومی های آن زبان]
interpreting U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpret U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreted U ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com