Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
throe
U
زایمان رنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
farrow
U
زایمان بچه خوک زایمان خوک
farrowed
U
زایمان بچه خوک زایمان خوک
farrowing
U
زایمان بچه خوک زایمان خوک
farrows
U
زایمان بچه خوک زایمان خوک
stillbirth
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
labored
U
درد زایمان
labors
U
درد زایمان
labour
U
درد زایمان
litter
U
زایمان ریخته وپاشیده
littered
U
زایمان ریخته وپاشیده
littering
U
زایمان ریخته وپاشیده
litters
U
زایمان ریخته وپاشیده
lying-in
U
زایمان
childbirth
U
زایمان
obstetrician
U
متخصص زایمان قابله
obstetrician
U
پزشک متخصص زایمان
obstetricians
U
متخصص زایمان قابله
obstetricians
U
پزشک متخصص زایمان
maternity
U
وابسته به زایمان
lie in
U
در بستر زایمان بودن ارزیدن
lie-in
U
در بستر زایمان بودن ارزیدن
confinement
U
زایمان بستری
stillborn
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
accouchement
U
زایمان
cesarean
U
زایمان از راه پاره کردن شکم مادر
childbed
U
بستر زایمان
down lying
U
زایمان
in child birth
U
درحال زایمان
in labour
U
در حال زایمان
labor
U
درد زایمان
labor pain
U
درد زایمان
lucina
U
الهه زایمان
lying in
U
دوران استراحت ونقاهت بعداز زایمان
milk leg
U
ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
parturition
U
زایمان
puerperium
U
مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
tocology
U
علم مامایی مبحث زایمان ومامایی
tokology
U
علم مامایی مبحث زایمان ومامایی
travail
U
درد زایمان
natural childbirth
U
زایمان طبیعی
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com