Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
loft
U
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
lofts
U
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aft flap
آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
hard spun
U
[نخ با تاب زیاد با زاویه ای معادل سی تا چهل و پنج درجه نسبت به محور عمودی]
cross-window
U
[پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
trey
U
پیشوندیست بمعنی دارای سه قسمت وسه قسمتی وسه تایی وهرسه واحد یکبار
faces
U
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
face
U
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
lollypop
U
اب نبات یا شیرینی که در سرچوب نصب شده وبچه ها انرامیمکند
lollipops
U
اب نبات یا شیرینی که در سرچوب نصب شده وبچه ها انرامیمکند
lollipop
U
اب نبات یا شیرینی که در سرچوب نصب شده وبچه ها انرامیمکند
an fitting
U
رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
graduated circle of an alidade
U
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral
U
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
standard
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
loss angle
U
زاویه تلف زاویه تلفات
declination
U
زاویه انحراف زاویه میل
angle of rotation
U
زاویه دوران زاویه چرخش
entering angle
U
زاویه ورودی زاویه دخول
angle of convergence
U
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of repose
U
زاویه تعادل زاویه ارامش
vertical redundancy check
U
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
bombing angle
U
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
constant angle arch dam
U
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
angle offset method
U
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation
U
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle
U
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
apogee
U
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle
U
زاویه راسی هدف زاویه راسی
portions
U
قسمتی
triploidy
U
سه قسمتی
portion
U
قسمتی
triplex
U
سه قسمتی
partite
U
قسمتی
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
spirit de corps
U
حمیت قسمتی
sectors
U
قسمتی ازجبهه
plank
U
قسمتی ازبرنامه
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
sector
U
قسمتی ازجبهه
partial
U
بخشی قسمتی
esprit
U
حمیت قسمتی
legs
U
قسمتی از مسابقه
spirit de corps
U
روحیه قسمتی
another guess
U
قسمتی دیگر
spirit
U
حمیت قسمتی
leg
U
قسمتی از مسابقه
split second
U
قسمتی از ثانیه
spiriting
U
حمیت قسمتی
double cloister
U
راهرو دو قسمتی
pate
U
سر یا قسمتی از سرانسان
triploid
U
سه قسمتی سه بخشی
flattest
U
قسمتی از یک عمارت
esprit de corps
U
روحیه قسمتی
flat
U
قسمتی از یک عمارت
tripartition
U
سه قسمتی کردن
esprit de corps
U
حمیت قسمتی
righting
U
حق عمودی
perpendicular
U
عمودی
plumb lines
U
خط عمودی
righted
U
حق عمودی
plumb line
U
خط عمودی
straightest
U
عمودی
perpendecular
U
عمودی
upright
U
عمودی
straighter
U
عمودی
right
U
حق عمودی
vertical
U
عمودی
erected
U
عمودی
straight
U
عمودی
erect
U
عمودی
on end
U
عمودی
erecting
U
عمودی
lineal
U
عمودی
erects
U
عمودی
othogonal
U
عمودی
fractions
U
کسر درصدی از قسمتی از
fraction
U
کسر درصدی از قسمتی از
modules
U
قسمتی از سفینه فضایی
module
U
قسمتی از سفینه فضایی
neck of the woods
<idiom>
U
ناحیه یا قسمتی از کشور
lobotomy
U
برش قسمتی از مغز
striking out pleading
U
حذف قسمتی از مدافعات
section charge
U
خرج چند قسمتی
creasing
U
قسمتی از زمین کریکت
creases
U
قسمتی از زمین کریکت
march unit
U
قسمتی ازستون راهپیمایی
crease
U
قسمتی از زمین کریکت
ram's horn
U
قسمتی ازاستحکامات خندق
lobotomies
U
برش قسمتی از مغز
helmeted
U
دارای قسمتی که مانندخودباشد
expansion joint
U
اتصال چند قسمتی
rebates
U
پرداخت قسمتی از بدهی
creased
U
قسمتی از زمین کریکت
part
[ial]
payment of a fine
U
پرداخت قسمتی از جریمه
rebate
U
پرداخت قسمتی از بدهی
aliquot part charge
U
خرج چند قسمتی
winging
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
aliquot propelling charge
U
خرج پرتاب چند قسمتی
whipped
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whip
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
displacement hull
U
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
lobectomy
U
برداشتن قسمتی ازیک عضو
zap
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
pneumonectomy
U
قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
whips
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
barons
U
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zapped
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
zaps
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
necks
U
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
zapping
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
freeboard
U
قسمتی از قایق که بیرون اب است
group rendezvous
U
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
slot charter
U
اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
fractional damage
U
خسارت وارده به قسمتی از وسیله
hash mark
U
قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
neck
U
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
baron
U
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
vertical equity
U
عدالت عمودی
linal descent
U
وارث خط عمودی
orthogonality
U
حالت عمودی
off plmb
U
غیر عمودی
out of plumb
U
غیر عمودی
orthogonal rotation
U
چرخش عمودی
normal force
U
نیروی عمودی
vertical growth
U
رشد عمودی
vertical force
U
نیروی عمودی
aplomb
U
حالت عمودی
normal acceleration
U
شتاب عمودی
normal axis
U
محور عمودی
normal force
U
تلاش عمودی
vertical expansion
U
گسترش عمودی
vertical equity
U
برابرسازی عمودی
vertical combines
U
ترکیب عمودی
vertical axis
U
محور عمودی
plumbness
U
حالت عمودی
joint drain
U
زهکش عمودی
vertical scrolling
U
چرخش عمودی
tap root
U
ریشه عمودی
perpendicularity
U
حالت عمودی
perpendecular
U
خط عمودی یا قائم
boom
U
ستون عمودی
vertical adjustment
U
تنظیم عمودی
vertical antenna
U
انتن عمودی
boomed
U
ستون عمودی
booming
U
ستون عمودی
booms
U
ستون عمودی
lineal
U
عمودی اجدادی
erectness
U
حالت عمودی
out of the perpendicular
U
غیر عمودی
orthotropism
U
رویش عمودی
portraint orientation
U
تمایل عمودی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com