English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mulatto U زاده اروپایی وزنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
africander U اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
cousinry U عموزاده هاودایی زاده هاوعمه زاده هاوخاله زاده ها
nepotism U انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
blue blood U نجیب زاده اشراف زاده
nepew U پسر خواهر برادر زاده یا خواهر زاده
cousinly U دایی زاده وار خاله زاده وار
European U اروپایی
Europeans U اروپایی
continental code U مورس اروپایی
larches U کاج اروپایی
aberdevine U سهره اروپایی
nightjar U بوف اروپایی
saker U شاهین اروپایی
indo uropean U هند و اروپایی
sweetbrier U گل سرخ اروپایی
eruropean community U جامعه اروپایی
it had a europeanlook U اروپایی می نمود
yellowhammer U سهره اروپایی
Indo- U هند و اروپایی
Eurasian U اروپایی و اسیایی
Eurasians U اروپایی و اسیایی
international morse code U مورس اروپایی
larch U کاج اروپایی
indo germanic U هند و اروپایی
eurodollars U دلار اروپایی
greenfinch U سهره اروپایی
redwing U باسترک اروپایی
cushat U طوقی اروپایی
indo european U هند و اروپایی
fieldfare U باسترک اروپایی
European Currency Unit U واحد پول اروپایی
copper beech [Fagus sylvatica] U درخت راش اروپایی
brock U گورکن اروپایی شغاره
european committee for standardization U کمیته اروپایی استاندار
martlet U پرستوی معمولی اروپایی
european monetary system U سیستم پولی اروپایی
marron U شاه بلوط اروپایی
redstart U بلبل دم قرمز اروپایی
toper U کوسه ماهی اروپایی
moly U سیر زرد اروپایی
merlin U قوش کوچک اروپایی
it had a europeanlook U نمود اروپایی داشت
greylag U غاز وحشی اروپایی
mew U مرغ نوروزی اروپایی
mewed U مرغ نوروزی اروپایی
mewing U مرغ نوروزی اروپایی
woodcock U خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
ring snake U مار حلقه دار اروپایی
ruddock U مرغ سینه سرخ اروپایی
larch U درخت صنوبرآراسته [کاج اروپایی]
Eurasians U از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
Eurasian U از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
polecats U موش خرمای وحشی اروپایی
polecat U موش خرمای وحشی اروپایی
woodwaxen U طاوسی پا کوتاه اسیایی و اروپایی
fitz U زاده
descendent U زاده
nee U زاده
frying U زاده
progeniture U زاده
fry U زاده
fries U زاده
descendant U زاده
descended U زاده
half caste U دارای پدر اروپایی ومادر هندوستانی
a comparison between European and Japanese schools U مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
whiting U ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
The town has a European look. U این شهر قیافه اروپایی دارد
high born U نجیب زاده
firstling U نخست زاده
freeborn U ازاد زاده
noblewomen U نجیب زاده
grandee U اصیل زاده
levite U زاده لاوی
sea born U زاده دریا
thane U نجیب زاده
hagseed U زاده عجوزه
noblewoman U نجیب زاده
hamite U زاده حام
firstborn U نخست زاده
blue blooded U نجیب زاده
cousins U عمه زاده
cousins U خاله زاده
cousins U عمو زاده
cousins U دایی زاده
aristocrat U نجیب زاده
aristocrat U اشراف زاده
aristocrats U نجیب زاده
aristocrats U اشراف زاده
legitimating U حلال زاده
cousin U دایی زاده
blue-blooded U نجیب زاده
childe U نجیب زاده
cousin U عمه زاده
patricians U اعیان زاده
patricians U نجیب زاده
cousin U خاله زاده
cousin U عمو زاده
patrician U اعیان زاده
patrician U نجیب زاده
legitimates U حلال زاده
legitimated U حلال زاده
bashaw U نجیب زاده
knighting U نجیب زاده
coz U خاله زاده
knighted U نجیب زاده
knight U نجیب زاده
first-born U نخست زاده
first born U نخست زاده
earth born U زاده خاک
noblemen U نجیب زاده
nobleman U نجیب زاده
evite U زاده حوا
illegitimate U زنا زاده
first begotten U نخست زاده
first ling U نخست زاده
coz U دایی زاده
coz U عمه زاده
born in the purple U غنی زاده
magnates U نجیب زاده
magnate U نجیب زاده
legitimate U حلال زاده
born in lawful wedding U حلال زاده
chevalier U نجیب زاده
cousin german U عمو زاده
cousin german U عمه زاده
knights U نجیب زاده
born in the purple U دارا زاده
old master U هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
old masters U هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
serin U سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
nut cracker U یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
dun bird U یکجوراردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ است)
feringhee U پرتغالی زاده هند
donned U لرد یا نجیب زاده
donning U لرد یا نجیب زاده
dons U لرد یا نجیب زاده
don U لرد یا نجیب زاده
speak of the devil and he appears <idiom> U حلال زاده بودن
cousinly U عمه زاده وار
underbred U نااصل زاده بی تربیت
well born U اصیل نجیب زاده
gentleman of fortune U نجیب زاده حادثه جو
junker U اصیل زاده المانی
European rose U طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
eurocheque U چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
pochard U یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
junker U جوان نجیب زاده المانی
hagborn U شیطان زاده فرزند ساحره
true born U حلال زاده اصیل اصل
e r p U برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
household troops U هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
milord U مرد اشرافی ونجیب زاده انگلیسی
wellborn U نجیب زاده دارای خصوصیات نجابت
balto slavic U شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
mestiza U کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
mestizo U کسیکه زاده اسپتنیولی و هندی و امریکایی باشد
knickerbocker U زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
Cinoiserie U [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
maroon U شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
grand tour U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tours U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
mag U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mags U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
pythogenic U پیدا شده از چرک یا گندیدگی زاده چرک
cabbage rose U طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
what is bred in the bone will come out in the flesh <proverb> U عاقبت گرگ زاده گرگ شود
yonker U نجیب زاده جوان جوان سلحشور
younker U نجیب زاده جوان جوان سلحشور
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
dangerous goods by road agreement U موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
gold washing U شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
room-sized rug U فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com