Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
palpus
U
زائده بند بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
processes
U
زائده
process
U
زائده
dowel
U
زائده
excrescent
U
زائده
measurement of air pressure
U
زائده
apophysis
U
زائده
tab
U
زائده
tabs
U
زائده
run-off
U
زائده
run off
U
زائده
run-offs
U
زائده
anlage
U
زائده
uncus
U
زائده
appendixes
U
زائده کوچک
trimming
U
قطع زائده ها
appendix
U
زائده کوچک
gland
U
زبانه زائده
styloid process
U
زائده سهمی
ears
U
خوشه زائده
glands
U
زبانه زائده
uncinus
U
زائده قلابی
ear
U
خوشه زائده
coronoid process
U
زائده منقاری
trimmings
U
قطع زائده ها
thistledwon
U
زائده پر مانند خار
sanse serif
U
حروف بدون زائده
mouthpart
U
زائده نزدیک دهان
mastoditis
U
اماس زائده پستانی
cirrate
U
دارای زائده و ضمیمه
odontoid
U
وابسته به زائده دندانی
trimming cutter
U
قطع کننده زائده ها
winglet
U
زائده بال مانند
lobulate
U
دارای زائده کوچک
trimming blade
U
تیغه قطع کننده زائده ها
adnexa
U
قسمتهای متصل بهم زائده
transverse process
U
زائده جانبی ستون فقرات
pterygoid process
U
زائده نازله استخوان شب پرهای
pterygoid process
U
زائده نازله عظم وتدی
metopon
U
قسمت جلوی زائده جلومغز
appendectomy
U
برداشتن زائده اپاندیس یا اویزه
wing
U
بال مانند زائده حبابی
winging
U
بال مانند زائده حبابی
trimming tool
U
ابزار ویژه قطع کردن زائده ها
pentadactylate
U
دارای پنج زائده شبیه پنجه
ligule
U
زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
papilla
U
زائده بافتی ریشه پرو موی سر و بدن و امثال ان
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
epididymis
U
زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification
U
طبقه بندی رده بندی
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
winging
U
پره زائده پره دار
wing
U
پره زائده پره دار
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load
U
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept
U
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
queuing
U
صف بندی
striation
U
خط بندی
vanation
U
رگ بندی
trimerous
U
سه بندی
taping
U
ته بندی
patching
U
سر هم بندی
waterproofing
U
اب بندی
sealing off
U
اب بندی
nailed up
U
سر هم بندی
lapping
U
اب بندی
queing
U
صف بندی
neuration
U
رگ بندی
snacks
U
ته بندی
snack
U
ته بندی
mud sill
U
ته بندی
humidity insulation
U
نم بندی
funicular
U
بندی
humidity insulation
U
اب بندی
hermetic sealing
U
اب بندی
articular
U
بندی
funiculars
U
بندی
seals
U
اب بندی
laced
U
بندی
alignments
U
صف بندی
seal
U
اب بندی
commisural
U
بندی
alignment
U
صف بندی
commissural
U
بندی
scheme of colour
U
رنگ بندی
electrical insulation
U
برق بندی
scheduling queue
U
صف زمان بندی
sealing liquid
U
مایع اب بندی
sealing joint
U
اتصال اب بندی
seal bars
U
میلههای اب بندی
grades
U
درجه بندی
sealings
U
بتونه اب بندی
grade
U
درجه بندی
skelton
U
استخوان بندی
earing
U
خوشه بندی
single sling
U
باربردار یک بندی
shuttering
U
تخته بندی
shoring
U
شمع بندی
self dramatization
U
بخود بندی
sealing screw
U
پیچ اب بندی
segmentation
U
قطعه بندی
eaves flashing
U
اب بندی لب بند
calibration
U
زینه بندی
calibration
U
درجه بندی
regimentalation
U
گروه بندی
ranks
U
رتبه بندی
taxonomies
U
طبقه بندی
totalization
U
جمع بندی
taxonomy
U
طبقه بندی
bone setting
U
شکسته بندی
queuing theory
U
نظریه صف بندی
factorization
U
عامل بندی
fasciate
U
کمر بندی
ranked
U
رتبه بندی
rank
U
رتبه بندی
reticulation
U
شبکه بندی
paging
U
صفحه بندی
package
U
عدل بندی
rootage
U
ریشه بندی
package
U
بسته بندی
packaged
U
عدل بندی
packaged
U
بسته بندی
packages
U
عدل بندی
ring clossure
U
حلقه بندی
packages
U
بسته بندی
rhyme scheme
U
قافیه بندی
premunition
U
پیش بندی
gambles
U
شرط بندی
trelliswork
U
داربست بندی
toe protection
U
پاشنه بندی
to take a snack
U
ته بندی کردن
to pin up
U
بی بندی کردن
classification chart
U
نموداررده بندی
to nails up
U
سر هم بندی کردن
to mull a mull of
U
سر هم بندی کردن
to make a muddle of
U
سر هم بندی کردن
to make a mess of
U
سر هم بندی کردن
cingulate
U
کمر بندی
couponing
U
کوپن بندی
triangularization
U
مثلث بندی
triangulation
U
مثلث بندی
underpin
U
پی بندی کردن
underpinned
U
پی بندی کردن
underpins
U
پی بندی کردن
typification
U
طبقه بندی
typification
U
سنخ بندی
columniation
U
ستون بندی
coring
U
مغزه بندی
couponing
U
جیره بندی
sealing
U
اب بندی کردن
partitioning
U
جزء بندی
cerebral localization
U
منطقه بندی مخ
terracing
U
تراس بندی
dimensioning
U
کادر بندی
stratification
U
چینه بندی
stratification
U
لایه بندی
stratification
U
قشر بندی
steining
U
طوقه بندی
staping
U
مرحله بندی
gamble
U
شرط بندی
gambled
U
شرط بندی
somatotyping
U
سنخ بندی تن
dunnage
U
بسته بندی
stratification
U
طبقه بندی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com