English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 282 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to lay the track U ریل گذاری کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
deposit U سرمایه گذاری کردن
deposits U سرمایه گذاری کردن
mine U مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mined U مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mines U مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
charge U خرج گذاری کردن شارژ کردن
charges U خرج گذاری کردن شارژ کردن
paragraph U فاصله گذاری کردن
paragraphs U فاصله گذاری کردن
pool U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pooled U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pools U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
synthesised U هم گذاری کردن
synthesises U هم گذاری کردن
synthesising U هم گذاری کردن
synthesize U هم گذاری کردن
synthesized U هم گذاری کردن
synthesizes U هم گذاری کردن
synthesizing U هم گذاری کردن
punctuate U نقطه گذاری کردن
punctuate U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuated U نقطه گذاری کردن
punctuated U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuates U نقطه گذاری کردن
punctuates U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuating U نقطه گذاری کردن
punctuating U نشان گذاری کردن نقطه دار
loading U خرج گذاری کردن سلاح
stripping U نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
milestone U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
milestones U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
mark U نمره گذاری کردن علامت
mark U علامت گذاری کردن
marks U نمره گذاری کردن علامت
marks U علامت گذاری کردن
load U ذخیره گذاری کردن
load U خرج گذاری کردن
load U پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
loads U ذخیره گذاری کردن
loads U خرج گذاری کردن
loads U پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
fund U سرمایه گذاری کردن
funded U سرمایه گذاری کردن
invest U سرمایه گذاری کردن
invested U سرمایه گذاری کردن
investing U سرمایه گذاری کردن
invests U سرمایه گذاری کردن
christen U نام گذاری کردن
christened U نام گذاری کردن
christens U نام گذاری کردن
point U نقطه گذاری کردن ممیز
point U نقطه گذاری کردن
page U صفحات را نمره گذاری کردن
paged U صفحات را نمره گذاری کردن
pages U صفحات را نمره گذاری کردن
discrete U الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
crown U تاج گذاری کردن پوشاندن
crowns U تاج گذاری کردن پوشاندن
cost U قیمت گذاری کردن
mining U مین گذاری کردن
color codig U علامت گذاری کردن مهمات
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
mine watching U عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
misprision U گناه فرو گذاری از فاش کردن تبه کاری دیگران
overcapitalize U بیش از حد سرمایه گذاری کردن
paginate U صفحه گذاری کردن
primming U چاشنی گذاری کردن
recapitalize U سرمایه گذاری مجدد کردن
tetragraph U کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
tick mark U علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
to lodge a complaint U عرضحال گله گذاری تسلیم کردن
to sow mines U مین گذاری کردن
tracklaying U شنی گذاری کردن
wattle U نرده گذاری کردن بستن
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
To put money into somethings. U درکاری پول ریختن (سرمایه گذاری کردن )
to space out letters [text] U فاصله گذاری [بین حروف را بیشتر کردن] [رایانه شناسی ] [چاپ]
Other Matches
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
lineation U خط گذاری
indention U تو گذاری
coding U کد گذاری
inunction U مرهم گذاری
casing U لوله گذاری
trapping U تله گذاری
interposition U پا میان گذاری
marks U علامت گذاری
edging U لبه گذاری
wicking U فتیله گذاری
ingravescence U رو بشدت گذاری
legislation U قانون گذاری
casings U لوله گذاری
mark sensing U نشان گذاری
lable U جهت گذاری
edgings U لبه گذاری
valuation U ارزش گذاری
limit of load U حد بار گذاری
minelaying U مین گذاری
mark U علامت گذاری
valuations U ارزش گذاری
collocation U باهم گذاری
lodgement U ودیعه گذاری
lodgment U ودیعه گذاری
punctuation U نقطه گذاری
imposition of hands U دست گذاری
juxtaposition U پهلوی هم گذاری
numbering U شماره گذاری
fillings U لایی گذاری
pointing U نقطه گذاری
cupellation U قال گذاری
filling U لایی گذاری
dateline U تاریخ گذاری
demomination U نام گذاری
dimensioning U اندازه گذاری
indent U دندانه گذاری
disposure U درمعرض گذاری
indenting U دندانه گذاری
mining U مین گذاری
spacing U فاصله گذاری
setting U کار گذاری
settings U کار گذاری
insulation U عایق گذاری
impression U نشان گذاری
impressions U نشان گذاری
lettering U حروف گذاری
aggradation U ابرفت گذاری
devises U ارث گذاری
capitalization U سرمایه گذاری
codes and codification U علامت گذاری
exposure U درمعرض گذاری
exposures U درمعرض گذاری
syntheses U هم گذاری اختلاط
synthesis U هم گذاری اختلاط
loads U فشنگ گذاری
indentations U دندانه گذاری
indentation U دندانه گذاری
load U فشنگ گذاری
hyphenation U خط تیره گذاری
hypothecation U گرو گذاری
indents U دندانه گذاری
piping U لوله گذاری
hypothecation U رهن گذاری
coding U کد گذاری چیزی
iatraliptics U مرهم گذاری
indexing U شاخص گذاری
masking U نقاب گذاری
nomination U نام گذاری
nominations U نام گذاری
idegraphy U نشان گذاری
prefixture U پیش گذاری
prefixture U جلو گذاری
prefixture U سرواژه گذاری
preterition U فرو گذاری
coronation U تاج گذاری
coronations U تاج گذاری
policy making U سیاست گذاری
coding U علامت گذاری
policy-making U سیاست گذاری
denomination U نام گذاری
denominations U نام گذاری
prefixion U سرواژه گذاری
prefixion U جلو گذاری
prefixion U پیش گذاری
loading U بار گذاری
tubing U لوله گذاری
sedimentation U رسوب گذاری
sedimentation U لایه گذاری
petarder U مامورخرج گذاری پل
scale factor U مقیاس گذاری
padding U لایی گذاری
finances U سرمایه گذاری
encoding U رمز گذاری
pricing U قیمت گذاری
prochronism U جلوترتاریخ گذاری
investments U سرمایه گذاری
invests U سرمایه گذاری
costing U هزینه گذاری
investment U سرمایه گذاری
scaling U مقیاس گذاری
ovulation U تخمک گذاری
puncuation U نقطه گذاری
sanding U ماسه گذاری
invest U سرمایه گذاری
invested U سرمایه گذاری
costing U قیمت گذاری
investing U سرمایه گذاری
demarcation U علامت گذاری
financing U سرمایه گذاری
frustrations U عقیم گذاری
weft insertion U پود گذاری
notations U نشان گذاری
enterprises U سرمایه گذاری
enterprise U سرمایه گذاری
signallzation U علامت گذاری
nomography U فن قانون گذاری
nomenclauture U نام گذاری
scoring U نمره گذاری
earmarking U علامت گذاری
pagination U صفحه گذاری
grading U نمره گذاری
structuralization U بنیان گذاری
nomographer U قانون گذاری
undervaluation U کم ارزش گذاری
devise U ارث گذاری
insertion U جوف گذاری
frustration U عقیم گذاری
devising U ارث گذاری
financed U سرمایه گذاری
heading U عنوان گذاری
notation U نشان گذاری
finance U سرمایه گذاری
marking U علامت گذاری
markings U علامت گذاری
headings U عنوان گذاری
discrimination U فرق گذاری
sequencing U ترتیب گذاری
devised U ارث گذاری
ovulations U تخمک گذاری ها
reinvestment U سرمایه گذاری مجدد
capital investment U سرمایه گذاری ثابت
lettering U علامت گذاری باحروف
dateline U محل تاریخ گذاری
broody U قابل تخم گذاری
anticathexis U نیرو گذاری بازداشتی
iinfix notation U نشان گذاری میانوندی
subjective scoring U نمره گذاری ذهنی
undervalued U کم ارزش گذاری شده
valued U ارزش گذاری شده
tactical minning U مین گذاری تاکتیکی
reload U گلوله گذاری مجدد
adobe shooting U خرج گذاری مسدود
carboning a lamp U کربن گذاری لامپ
scientific notation U نشان گذاری علمی
scoring key کلید نمره گذاری
capital output ratio U ضریب سرمایه گذاری
capital outlay U ارزش سرمایه گذاری
disposal U مصرف درمعرض گذاری
binary notation U نشان گذاری دودوئی
automatic hyphenation U خط تیره گذاری خودکار
binary notation U نشان گذاری دودویی
bar coding U علامت گذاری ستونی
axial mining U مین گذاری طولی
axial mining U مین گذاری محوری
real investment U سرمایه گذاری واقعی
actual investment U سرمایه گذاری واقعی
stop watch U ساعت وقت گذاری
space mark U علامت فاصله گذاری
social investment U سرمایه گذاری اجتماعی
repagination U صفحه گذاری مجدد
configural scoring U نمره گذاری طرحی
share holding U سرمایه گذاری در سهام
replacement investment U سرمایه گذاری جانشینی
compulsury deduction U کسر گذاری اجباری
road marking U نشانه گذاری راه
reloads U گلوله گذاری مجدد
reloading U گلوله گذاری مجدد
reloaded U گلوله گذاری مجدد
accuracy to size U دقت اندازه گذاری
autonomous investment U سرمایه گذاری مستقل
decimal notation U نشان گذاری دهدهی
wadable U قابل لایه گذاری
loading speed U سرعت بار گذاری
loading duration U مدت بار گذاری
load test U ازمون بار گذاری
unction U مرهم گذاری تدهین
nitpicking U مته به خشخاش گذاری
leader pricing U پیشرو در قیمت گذاری
uncharged U چاشنی گذاری نشده
joint venture U سرمایه گذاری مشترک
joint adventure U سرمایه گذاری مشترک
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com