English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
taproot U ریشه عمودی اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tap root U ریشه عمودی
tap root U ریشه اصلی
orthotropic U دارای محور اصلی عمودی
kepse motife U [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
transylvania U فرش ترانسیلوانیا [ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.]
madder U گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
Ghiordes [Gordes] U شهر گردیز [جوردیز در آسیای صغیر که ریشه اصلی طرح های محرابی را به این شهر نسبت می دهند و تاریخ آن به دویست سال پیش باز می گردد.]
rhizogenetic U تولید کننده ریشه ریشه اور
rhizogenic U تولید کننده ریشه ریشه اور
radicate U ریشه گرفتن ریشه دار شدن
to take root U ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
to strike root U ریشه گرفتن ریشه دواندن
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
plaiting U [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
straightest U عمودی
erects U عمودی
upright U عمودی
othogonal U عمودی
lineal U عمودی
perpendecular U عمودی
erected U عمودی
erecting U عمودی
erect U عمودی
right U حق عمودی
vertical U عمودی
straighter U عمودی
plumb line U خط عمودی
straight U عمودی
righting U حق عمودی
on end U عمودی
plumb lines U خط عمودی
righted U حق عمودی
perpendicular U عمودی
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
profiling U برش عمودی
orthogonality U حالت عمودی
whip stall U حرکت عمودی
perpendicularity U حالت عمودی
profile U برش عمودی
profiled U برش عمودی
profiles U برش عمودی
lineal U عمودی اجدادی
vertical justification U تنظیم عمودی
aplomb U حالت عمودی
plumb U شاقول عمودی
vertical justification U تطابق عمودی
vertical scrolling U چرخش عمودی
vertical interval U فاصله عمودی
nosediving U فرود عمودی
nosedives U فرود عمودی
nosedived U فرود عمودی
nosedive U فرود عمودی
vertical synchronizing U همزمانساز عمودی
vertical merger U ادغام عمودی
verticality U حالت عمودی
vertical mobility U تحرک عمودی
Y direction U حرکت عمودی
y axis U محور عمودی
vertical recording U ضبق عمودی
out of plumb U غیر عمودی
vertical equity U برابرسازی عمودی
booms U ستون عمودی
booming U ستون عمودی
boomed U ستون عمودی
boom U ستون عمودی
vertical expansion U گسترش عمودی
near vertical U تقریبا عمودی
cliffs U صخره عمودی
orthogonal rotation U چرخش عمودی
orthotropism U رویش عمودی
out of the perpendicular U غیر عمودی
cliff U صخره عمودی
vertical force U نیروی عمودی
hammer-post U تیر عمودی
vertical growth U رشد عمودی
angle socket سرپیچ عمودی
apeak U عمودی قائم
apeak U بحالت عمودی
vertical U عمودی [ریاضی]
vertical adjustment U تنظیم عمودی
vertical antenna U انتن عمودی
vertical axis U محور عمودی
vertical combines U ترکیب عمودی
stringer U تراورس عمودی
stringers U تراورس عمودی
normal acceleration U شتاب عمودی
normal axis U محور عمودی
normal force U تلاش عمودی
normal force U نیروی عمودی
off plmb U غیر عمودی
vertical integration U ادغام عمودی
perpendecular U خط عمودی یا قائم
erectness U حالت عمودی
portraint orientation U تمایل عمودی
crown-post U تیرک عمودی
vertical equity U عدالت عمودی
plumbness U حالت عمودی
door-post U [تیر عمودی در]
riser U سیم عمودی
linal descent U وارث خط عمودی
joint drain U زهکش عمودی
brise-soleil U پرده عمودی
brise-soleil U کرکره عمودی
jambs U تیر عمودی چارچوپ
profiling U نیمرخ برش عمودی
rudder U مکان عمودی متحرک
profiles U نیمرخ برش عمودی
jamb U تیر عمودی چارچوپ
serrated vertical pulse U ضربه عمودی دندانهای
vertical tab U جدول بندی عمودی
munting U الت عمودی پنجره
stanchion U میلههای عمودی ناو
vrc U بررسی افزایش عمودی
plumb U : راست بطور عمودی
vertical application U برنامه کاربردی عمودی
rudders U مکان عمودی متحرک
y axis U بردار عمودی گراف
vertical cliffs U صخره های عمودی
Y coordinate U مختصات بردار عمودی
profiled U نیمرخ برش عمودی
vertically adjustable قابلیت تنظیم عمودی
hoops U میله عمودی کروکه
goalposts U تیرک عمودی دروازه
hoop U میله عمودی کروکه
gules U خطوط موازی عمودی
anchor at short stay U لنگر طولی عمودی
lucarne U پنجره عمودی خوابگاه
crown-strut U [شمع پشتبند عمودی]
door-jamb U [تیر عمودی چارچوب در]
stairwells U پله کان عمودی
profile U نیمرخ برش عمودی
upright U تیرک عمودی دروازه
stairwell U پله کان عمودی
goalpost U تیرک عمودی دروازه
erectly U بطور ایستاده یا عمودی
vertical stabilizer U تیغه یا باله عمودی
bulkhead U دیواره عمودی روی قایق
axis U برای مختصات عمودی در گراف
stump U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
profile U برش عمودی تصویر جانبی
profiling U برش عمودی تصویر جانبی
flute U [شیار عمودی روی ستون]
king-pendant U [تیر عمودی در خرپای میانی]
chimney-jamb U [تیر عمودی چارچوب دودکش]
stumps U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
escoinson U [گوشه تیر عمودی چارچوب]
pitches U چرخش عمودی وعرضی ناو
bulkheads U دیواره عمودی روی قایق
adjustment for vertical-circle image تنظیم عمودی مرکز تصویر
stumping U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
sternpost U تیر عمودی عقب کشتی
slash pocket U جیب عمودی درجهت درزلباس
pitch U چرخش عمودی وعرضی ناو
profiled U برش عمودی تصویر جانبی
vertical events numbering U شماره گذاری عمودی وقایع
stumped U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
vertical speed U سرعت صعود عمودی هواپیما
profiles U برش عمودی تصویر جانبی
stumping U ریشه
stumps U ریشه
stump U ریشه
thrum U ریشه
stumped U ریشه
frange U ریشه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com