English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
compandor U رگولاتور دینامیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
regulator U رگولاتور
regulators U رگولاتور
controller U کنترولر رگولاتور
frequency regulator U رگولاتور فرکانس
gavernor shaft U محور رگولاتور
potential regulator U رگولاتور ولتاژ
voltage regulator U رگولاتور ولتاژ
controllers U کنترولر رگولاتور
line regulator U ولتاژ شبکه رگولاتور خط
governor balance weight U وزنه تعادل رگولاتور
frequency controller U رگولاتور یا نافم فرکانس
line drop compensator U تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
regenetative braking U ترمز دینامیکی
volume compressor U محدودکننده دینامیکی
dynamical variable U متغیر دینامیکی
dynamic strength U مقاومت دینامیکی
dynamic pressure U فشار دینامیکی
dynamic microphone U میکروفون دینامیکی
dynamic lift U برای دینامیکی
dynamic factor U ضریب دینامیکی
contract control U کنترل دینامیکی
dynamic braking U ترمز دینامیکی
dynamic equilibrium U تعادل دینامیکی
volume expander U منبسط کننده دینامیکی
dynamic damper U مستهلک کننده دینامیکی
dynamic expander U بسط دهنده دینامیکی
poise U واحد ویسکوزیته دینامیکی درسیستم غیر متریک
gust alleviation U سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
salomon damper U خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
boostrap operation U عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
load regulator U رگولاتور بار تنظیم کننده بار
throttling type governor U تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com