English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
in and in U رو بدرون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
indrawn U جذب شده بدرون محتاط
adduct U بدرون کشیدن
aduncate U بدرون کج شدن
aduncous U بدرون کج شده
delay line storage U یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
entropion U برگشتگی پلک بدرون چشم
exoterical U خارجی جهری بدرون راه نیافته
incurved U بدرون کج شده
inpour U بدرون ریختن
inrush U حمله بدرون ازدحام سوی درون
introversion U توجه بدرون
introversion U بدرون کشیدگی
introversive U بدرون کشنده
introvertive U بدرون کشنده
inturn U بدرون یکجور رقص گذاردن پادرمیان رانهای حریف
inwards or inward U بدرون
to bow in or out U با تکان سر کسیرا بدرون یابیرون راهنمایی کردن
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com