English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prone float U روی شکم با دستهای کشیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drawl U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawled U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawling U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawls U کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
batch U دستهای
bunchy U دستهای
claque U دستهای که
congregational U دستهای
fascicular U دستهای
fascicled U دستهای
batches U دستهای
denominational U دستهای
party line U خط دستهای
party lines U خط دستهای
processionary U دستهای
gregarious U اجتماعی دستهای
batch compiler U همگردان دستهای
block copolymer U همبسپار دستهای
batch processing U پردازش دستهای
batch mode U باب دستهای
batch file U فایل دستهای
productions U تولید دستهای
group flashing light U چشمک زن دستهای
multiple contact U کنتاکت دستهای
poppyhead U گل اذین دستهای
pentadelphous U پنج دستهای
production U تولید دستهای
gallowglass U دستهای سرباز مزدور
wash your hands U دستهای خود را بشویید
asterism U برج دستهای از ستارگان
splitting U چند دستهای شدن
dinosaurs U دستهای ازسوسماران دوره تریاسیک
feverweed U دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
squadrons U دستهای از مردم گروه هواپیما
squadron U دستهای از مردم گروه هواپیما
vespiary U اجتماع زنبوران دستهای زنبور
deadman's float U شناور بودن با دستهای باز
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
wide arm handstand U بالانس ژاپنی با دستهای فاصله دار
deme U دستهای از موجودات زنده مرتبط با یکدیگر
batches U سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
batch U سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
threaded U نخ کشیده
tensest U کشیده
tenses U کشیده
tenser U کشیده
tensed U کشیده
posttensioning U پس کشیده
tensing U کشیده
tense U کشیده
indrawn U تو کشیده
oblongated U کشیده
oblonated U کشیده
deep drawn U از ته دل کشیده
ectomorph U کشیده تن
drawlingly U کشیده
drew U کشیده شد
longed U کشیده
longer U کشیده
longest U کشیده
longs U کشیده
leptosome U کشیده تن
drawn U کشیده
long U کشیده
leptokurtic U کشیده
long- U کشیده
someone's hands are tied <idiom> U دستهای کسی بسته بودن [اصطلاح مجازی]
fasciculus U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicle U دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicule U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
hard handed U دارای دستهای پینه خورده سخت گیر
chain gang U دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
strappado U مچ دستهای مجرم را بر پشت او بستن واویختن وی ازطناب
maharaja U لقب دستهای ازراجه ها یا شاهزادگان بزرگ در هند
maharajas U لقب دستهای ازراجه ها یا شاهزادگان بزرگ در هند
bursts U انتقال دستهای از داده در یک باس بدون وقفه
burst U انتقال دستهای از داده در یک باس بدون وقفه
maharajah U لقب دستهای ازراجه ها یا شاهزادگان بزرگ در هند
indrawn U بداخل کشیده
flat fire U تیر کشیده
linear U باریک کشیده
drag U کشیده شدن
tensive U کشیده شدنی
prolate U کشیده شده
flares U زبانه کشیده
couchant U دراز کشیده
pinxit U کشیده است
dragged U کشیده شدن
leptomorph U کشیده ریخت
threaded U بند کشیده
at full length U دراز کشیده
long robe U صورت کشیده
flat trajectory U خط سیر کشیده
low angle U مسیر کشیده
low angle fire U تیر کشیده
flare U زبانه کشیده
drags U کشیده شدن
intractile U کشیده نشدنی
chock-a-block U کاملا کشیده
elongate U کشیده کردن
deprived U محرومیت کشیده
chock-a-block U بالا کشیده
sapped U شیره کشیده از
sap U شیره کشیده از
drawable U کشیده شدنی
vellum paper U کاغذمهره کشیده
ectomorphy U کشیده تنی
elongates U کشیده کردن
elongating U کشیده کردن
ectomorphic type U سنخ کشیده تن
in tow <idiom> U کشیده شده
deer neck U گردن کشیده
deep fetched U از ته دل کشیده شده
saps U شیره کشیده از
tractile U کشیده شدنی
touse U کشیده شدن
extensive U بسیط کشیده
monoprogramming system U سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
hurdy gurdy U نوعی الت موسیقی که باگرداندن دستهای کار میکند
drawn on U کشیده شدن عهده
taut U محکم کشیدن کشیده
extendible U کشیده شدنی امتدادپذیر
pencilled U با مداد کشیده شده
deep fetched U از ته سینه کشیده شده
if you please U بیزحمت زحمت کشیده
draw U کشیده شدن عهده
pulled muscle U عضله کشیده شده
satined paper U گاغذ مهره کشیده
chant U اهنگ ساده و کشیده
chants U اهنگ ساده و کشیده
chanting U اهنگ ساده و کشیده
chanted U اهنگ ساده و کشیده
underdraw U کشیده نشدن زه تا اخر
draws U کشیده شدن عهده
oblong U دوک مانند کشیده
oblongs U دوک مانند کشیده
hell bent U به بیراهه کشیده شده
lanternjaws U صورت لاغر و کشیده
hell-bent U به بیراهه کشیده شده
passionist U عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
windrow U دستهای علف که برای خشک کردن جمع شده است
queued U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
queue U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queueing U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
forlorn hope U دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
queues U تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
batches U فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
chains U لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain U لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
batch U فضای حافظه که سیستم عامل برنامههای دستهای را اجرا میکند
He has suffered a great deal at the hands of his wife . U از دست زنش خیلی کشیده
conducting U اداره کردن کشیده شدن
open U وضع زه هنگام کشیده شدن
conducts U اداره کردن کشیده شدن
hard drawn copper wire U سیم مسی کشیده شده
conducted U اداره کردن کشیده شدن
conduct U اداره کردن کشیده شدن
wired U سیم کشیده مفتول دار
opened U وضع زه هنگام کشیده شدن
opens U وضع زه هنگام کشیده شدن
streams U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
rje U سیم پردازش دستهای که دستورات ازترمینال راه دور به کامپیوترارسال می شوند
stream U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
streamed U تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
job U تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
capitulary U عضو دستهای درکلیسا مجموعه دستورهاوایین نامههای اداری وشرعی سرلوحه
Jehovah's Witnesses U دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
jobs U تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
come home U کشیده شدن لنگر به طرف ناو
wirespun U زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
infill U نقاط کشیده شده روی نقشه
flat trajectory U سهم تیرکشیده مسیر کشیده گلوله
ends U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
ended U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
end U کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
sequential U خاتمه دادن یک کار در سیستم دستهای پیش از اینکه بعدی شروع شود
drags U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
to be at full stretch U تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن
drag U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
She has long and shapely legs . U ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
he is at the end of his tether U چنته اش خالی شده یا قوایش ته کشیده است
capriole U پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
in perspective U کشیده شده ازروی علم منافرو مرایا
dragged U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
script U مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود
stillage U چارچوب یاچارپایهای که چیزیرا روی ان می گذارندتاابش کشیده شود
haul U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
jinrikisha U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
hauled U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
jinriki U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
hauling U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
hauls U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
AUTOEXEC.BAT U فایل دستهای که شامل دستوراتی است که وقتی کامپیوتر شروع به کار میکند اجرا می شوند
logs U مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
log U مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
extending U وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
perspective grid U خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com