Perdic | رویه بندی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	encrustation U	رویه بندی
	encrustations U	رویه بندی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	cataloged procedure U	رویه فهرست بندی شده
Other Matches

	evaluation rating U	درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
	word warp U	فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
	ratings U	طبقه بندی کردن درجه بندی
	carpet classification U	طبقه بندی [درجه بندی] فرش
	rating U	طبقه بندی کردن درجه بندی
	surfaced U	رویه
	upper U	رویه
	praxis U	رویه
	facet U	رویه
	uppers U	رویه
	procedure U	رویه
	encrustations U	رویه
	tenor U	رویه
	encrustation U	رویه
	facets U	رویه
	outsides U	رویه
	policies U	رویه
	outside U	رویه
	policy U	رویه
	tenors U	رویه
	vamp U	رویه
	irregular U	بی رویه
	surface U	رویه
	water surface U	رویه اب
	these t. were not U	رویه
	mTtiers U	رویه
	insteps U	رویه
	instep U	رویه
	upper crust U	رویه
	metiers U	رویه
	metier U	رویه
	tactics U	رویه
	surfaces U	رویه
	immethodical U	بی رویه
	practice U	رویه
	facings U	رویه
	facing U	رویه
	ism U	رویه
	comportment U	رویه
	planing U	رویه هموار
	hard soil U	رویه محکم
	surface-to-air U	رویه به هوا
	scheme U	ترتیب رویه
	schemed U	ترتیب رویه
	schemes U	ترتیب رویه
	judicial precedent U	رویه قضایی
	surfaced U	رویه دادن
	surface U	رویه فاهر
	the policy of the government U	رویه دولت
	in stream procedure U	رویه با مسیل
	surface U	رویه دادن
	impolicy U	رویه غلط
	pentahedral U	پنج رویه
	top milk U	رویه شیر
	triacontahedral U	سی رویه سی طرفی
	dummy module U	رویه ساختگی
	finishing coat U	اندود رویه
	top U	رویه عالی
	cover U	رویه لفاف
	facet theory U	نظریه رویه ها
	coverings U	رویه لفاف
	exfoliation U	رویه سابی
	flippy U	فلاپی دو رویه
	tack U	پونز رویه
	planed U	رویه هموار
	precedent U	رویه قضایی
	precedents U	رویه قضایی
	planes U	رویه هموار
	cross section U	رویه برش
	tacks U	پونز رویه
	tacking U	پونز رویه
	tacked U	پونز رویه
	covers U	رویه لفاف
	control procedure U	رویه کنترل
	systems U	قاعده رویه
	system U	قاعده رویه
	ostrich policy U	رویه کبک
	card face U	رویه کارت
	pure procedure U	رویه جامع
	road surface U	رویه راه
	sandals U	کفش بی رویه
	rough surface U	رویه زبر
	rubbed surface U	رویه صاف
	ism U	اعتقاد رویه
	smooth surface U	رویه صاف
	cant U	رویه اریب
	single sided disk U	دیسک یک رویه
	code page U	رویه رمز
	scheme of life U	رویه زندگی
	planimeter U	رویه پیما
	procedure oriented U	رویه گرا
	pillow case U	رویه بالش
	procedure declaration U	اعلان رویه
	surfaced U	رویه فاهر
	plane U	رویه هموار
	lines U	حدود رویه
	line U	حدود رویه
	surfaces U	رویه دادن
	practice U	رویه پیشه
	sandal U	کفش بی رویه
	surfaces U	رویه فاهر
	recovery procedure U	رویه ترمیمی
	recursive procedure U	رویه بازگشتی
	telescopic U	دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
	packaging U	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
	defense classification U	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
	classifications U	طبقه بندی رده بندی
	classification U	طبقه بندی رده بندی
	lineament U	طرح بندی صورت بندی
	lineaments U	طرح بندی صورت بندی
	laggin U	اب بندی کردن اب بندی ناوها
	wording U	جمله بندی کلمه بندی
	procedure oriented language U	زبان رویه گرا
	international practice U	رویه بین المللی
	irregular act U	عمل خلاف رویه
	procedure U	رویه طریقه فرایند
	surface treatment U	عملیات سطح رویه
	input output procedure U	رویه ورودی- خروجی
	to change the tack U	تغییر رویه دادن
	to explain oneself U	رویه یاقصدخودراشرح دادن
	binder course U	قشر زیرین رویه
	impolitic U	مخالف رویه صحیح
	slope weir U	بندسرریز با رویه شیبدار
	slope weir U	شادروان با رویه شیبدار
	new departure U	اغاز رویه تازه
	bristle U	رویه تجاوزکارانه داشتن
	bristled U	رویه تجاوزکارانه داشتن
	revamps U	دوباره رویه انداختن
	revamped U	دوباره رویه انداختن
	revamp U	دوباره رویه انداختن
	revamping U	دوباره رویه انداختن
	overgrown U	دارای رشد بی رویه
	low key posture U	رویه محافظه کارانه
	downgrade U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgraded U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgrades U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	regrade U	تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
	downgrading U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	to take a course U	رویه ایی را اتخاذ کردن
	to pull in U	دست از کار یا رویه خودکشیدن
	to change one's course U	خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
	the old p should be continued U	رویه پیش بایدادامه یابد
	tambour U	رویه یادیواره متحرک چوبی
	honesty is the best policy U	راستی ودرستی بهترین رویه
	altar-slad U	[سنگ رویه فوقانی محراب]
	altar-stone U	[سنگ رویه فوقانی محراب]
	frosting U	رویه خامهای کیک یا شیرینی
	deck board U	کف یا رویه پالت حمل مهمات
	one time pad U	صفحات کلید رمز یک رویه
	flippy diskette U	دیسکت با دو رویه قابل ضبط
	one time tape U	نوار یک رویه کلید رمز
	to mark out one's course U	طرحی برای رویه خود ریختن
	rolltop desk U	میز تحریر دارای رویه کشودار
	resurfacing U	شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
	sop U	رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
	sops U	رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
	gift wrap U	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
	spas U	Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
	spa U	Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
	planometer U	صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
	moquette U	پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
	scrap heap policy U	رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
	hol U	Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
	declassification U	از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
	security classification U	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
	line astern U	صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
	black designation U	علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
	newton raphson U	اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
	prunella U	پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
	transparently U	نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
	transparent U	نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
	grade U	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
	grade U	درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
	grades U	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
	group U	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
	grades U	درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
	groups U	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	tactics U	دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
	unitized load U	بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
	face U	قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
	faces U	قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
	approach formation U	صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
	army class manager activity U	سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
	classifications U	طبقه بندی کردن طبقه بندی
	classification U	طبقه بندی کردن طبقه بندی
	phasing U	مرحله بندی مرحله بندی عملیات
	black concept U	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
	change over U	تغییر روش تغییر رویه
	phased attack U	تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
	counter march U	تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
	seal U	اب بندی
	seals U	اب بندی
	queing U	صف بندی
	patching U	سر هم بندی
	mud sill U	ته بندی
	nailed up U	سر هم بندی
	laced U	بندی
	commissural U	بندی
	articular U	بندی