Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pubescence
U
رویش مو درپشت زهار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shoot
U
رویش انشعابی رویش شاخه
shoots
U
رویش انشعابی رویش شاخه
pubes
U
زهار
pediculus pubis
U
شپش زهار
pubes
U
موی زهار
crab louse
U
شپش زهار
pubic hair
U
موی زهار
arrear
U
درپشت
from f.to son
U
پشت درپشت
dead ahead
<idiom>
U
درست درپشت ،قبل
postaxial
U
درپشت محور بدن
endorsed
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorsing
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorses
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
hand down
U
پشت درپشت چیزی رارساندن
endorse
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
dress improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
nailed
U
حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
nail
U
حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
nails
U
حمله به توپ دار به ویژه درپشت خط تجمع
dress coat
U
جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
pubes
U
موی شرمگاه ناحیه زهار یا عانه شرمگاه
germination
U
رویش
excrescence
U
رویش ناهنجار
vegetive
U
رویش کننده
mushroom growth
U
رویش تند
orthotropism
U
رویش عمودی
ingrowth
U
رویش درونی
intergrowth
U
رویش توام
ovular growth
U
رویش تخمک
growing point
U
نقطه رویش
gigas
U
رویش بلند تر
excrescency
U
رویش ناهنجارنسوج
extroversion
U
رویش برونی
excrescences
U
رویش ناهنجار
extroverts
U
دارای رویش برونی
extrovert
U
دارای رویش برونی
herbicide
U
مواد ضد رویش گیاه
She is on familiar (intimate) terms with me.
U
با من رویش باز است
cockles
U
رویش زگیل مانند
vegetative
U
روینده رویش کننده
antiplant agent
U
عامل ضد رویش گیاهان
herbicides
U
مواد ضد رویش گیاه
germinative
U
وابسته به رویش تخم
cockle
U
رویش زگیل مانند
hyperostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان
his face is p with small pox
U
رویش ازابله پرازچاله است
endomorphy
U
رویش از روپوست درون دگرگونی
endomorphism
U
رویش از روپوست درون دگرگونی
You can bank on it!
<idiom>
U
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
You can take it to the bank.
<idiom>
U
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
monomorphic or phous
U
دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
unipotent
U
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
I cannot look him in the face again.
دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
half bound
U
درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prolotherapy
U
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
micronucleus
U
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
palimpsest
U
نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
ontogeny
U
رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
sarcoid
U
زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
beta software
U
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
in plant
U
درحال رویش درحال رشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com