English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plating U روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
galvanizes U ابکاری فلزی کردن
galvanize U ابکاری فلزی کردن
galvanised U ابکاری فلزی کردن
galvanising U ابکاری فلزی کردن
galvanises U ابکاری فلزی کردن
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
gauges U ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauge U ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauged U ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
cross-banded U [روکشی با تارهای عمود]
cladding U روکشی که روی سطح موادقرارگرفته و معمولا با انهاپیوند ایجاد میکند
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter U پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
electroplating U ابکاری
plating U ابکاری
copper plate U ابکاری مس
bath U حمام ابکاری
bathed U حمام ابکاری
plating dynamo U دینام ابکاری
bonderize U ابکاری کردن
electric steel U فولاد ابکاری
electroplating U ابکاری الکتریکی
nickel plating U ابکاری نیکل
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
braid shield U روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
cadminum plate U ابکاری کادمیومی کردن
electro plating U ابکاری فلزات به کمک برق
electroplates U فلز اب داده ابکاری کردن
electroplate U فلز اب داده ابکاری کردن
electroplated U فلز اب داده ابکاری کردن
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
exoskeleton U مو و غیره
whatnot U غیره
etcetera U و غیره
grainer U و غیره
queued U صف اتوبوس و غیره
track and field U دیسک و غیره
collective goods U پارک و غیره
fallow U غیره مزروع
queue U صف اتوبوس و غیره
queues U صف اتوبوس و غیره
queueing U صف اتوبوس و غیره
etc U مخفف و غیره
webby U پر ازتار عنکبوت و غیره
odometer U کیلومتر شماراتومبیل و غیره
kymograph U انقباض عضلات و غیره
smudgier U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
unexpected U غیره مترقبه غیرمنتظره
smudgy U پوشیده از کثافت یا گل و غیره
infrastucture U راه اهن و غیره
pitter-patter U چک چک باران و غیره ضربان
to draw up U نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
to make out U نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
nieces U دختربرادر یا خواهر و غیره
pitter patter U چک چک باران و غیره ضربان
niece U دختربرادر یا خواهر و غیره
take-home pay U مزد پس از کسر مالیات و غیره
dial U گرفتن تلفن یارادیو و غیره
usher U راهنمایا کنترل سینماو غیره
debacle U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
ushering U راهنمایا کنترل سینماو غیره
debacles U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dTbGcles U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
silo U مخزن زیرزمینی غلات و غیره
dialed U گرفتن تلفن یارادیو و غیره
venom U زهر مار و عقرب و غیره
whippletree U تیر مال بنددرشکه و غیره
wheal U ورم جای شلاق و غیره
dials U گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialled U گرفتن تلفن یارادیو و غیره
upholsterer U خیاط رومبلی و پرده و غیره
ushers U راهنمایا کنترل سینماو غیره
inner tubes U لاستیک تویی اتومبیل و غیره
needling U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
clogging U گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
ushered U راهنمایا کنترل سینماو غیره
needle U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles U سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
keratosis U شاخی شدن پوست و غیره
Do not admit any outsiders. U افراد غیره را راه ندهید
exofficio U از لحاظ تصدی مقام و غیره
inner tube U لاستیک تویی اتومبیل و غیره
eviscerate U روده یا چشم و غیره رادراوردن
bake U پختن [نان و کیک غیره]
metallic U فلزی
monometallism U یک فلزی
bimetallic U دو فلزی
metal rule U خط کش فلزی
metalloid U فلزی
cladding U اب فلزی
rack U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
grillage U زمینه و طرح مشبک توری و غیره
goody U چیز خوردنی مغز گردو و غیره
goodies U چیز خوردنی مغز گردو و غیره
gigot U ران گوسفند و غیره که پخته باشد
reest U دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
play U نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
battering rams U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
malfunction U [ اندام یا ماشین و غیره ] درست کار نکردن
deferred maintenance U قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
depigmentation U کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
racks U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
canvasser U پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
subsidized accommodation U منزل با کمک هزینه [کرایه و غیره]
nutshell U پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
battering ram U میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
main motion [at a party conference etc.] U دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
emergencies U امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency U امر فوق العاده و غیره منتظره
wracks U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racked U روی چنگک گذاردن لباس و غیره
played U نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
wheeler-dealer U دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
plays U نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
emergence U امر فوق العاده و غیره منتظره
ghost U چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
playing U نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
wheeler-dealers U دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
blimey U حرف ندا به نشان تعجب و غیره
vol-au-vent U نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
wreckage piece U تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
ghosts U چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
vol-au-vents U نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
cellulose U الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
veneer U چوب مخصوص روکش مبل و غیره
metallic electrode U الکترود فلزی
metallic currency U پول فلزی
metallic conduction U رسانش فلزی
metallic circuit U مدار فلزی
metallic luster U جلای فلزی
metallic filament U افروزه فلزی
minted money U پول فلزی
metallizo U فلزی کردن
thimble U چشمی فلزی
metal ornament پولک فلزی
metallic soap U صابون فلزی
metallic paints U رنگهای فلزی
metallic packing U پوشش فلزی
thimbles U چشمی فلزی
metallic packing U لایی فلزی
cabled U طناب فلزی
metallic bond U پیوند فلزی
metallic arc U قوس فلزی
metal type tube U لامپ فلزی
aneroid U جوسنج فلزی
aneroid barometer U جوسنج فلزی
carcase U اسکلت فلزی
metal lath U شبکه فلزی
metal lamp U لامپ فلزی
armature U میله فلزی
metal industries U صنایع فلزی
bimetalism U سیستم دو فلزی
all metal type tube U لامپ فلزی
bimetallic wire U سیم دو فلزی
marlinspike U پاروی فلزی
brummagem U مسکوک فلزی
metal ware آلات فلزی
metal ware ضرف فلزی
ladder scaffold U داربست فلزی
metal spraying تزریق فلزی
ribbons U نوار فلزی
ribbon U نوار فلزی
cable U طناب فلزی
metal rod میله فلزی
lapping head U سمبه فلزی
metal coat U روکش فلزی
metal جسم فلزی
clasps U گره فلزی
shim U لایی فلزی
sheet piling U سپر فلزی
flitter U پولک فلزی
galvanised U اب فلزی دادن
wire mesh U شبکه فلزی
galvanising U اب فلزی دادن
galvanize U اب فلزی دادن
sheets U ورق فلزی
galvanizes U اب فلزی دادن
sheet U ورق فلزی
galvanises U اب فلزی دادن
strategic concentration by rail U نشرمسکوکات فلزی
tip staff U عصای سر فلزی
thimble eye U چشمی فلزی
clasping U گره فلزی
clasped U گره فلزی
clasp U گره فلزی
elephant shelter U پناهگاه فلزی
truss bridge U پل اسکلت فلزی
cleat U تسمه فلزی
titanium U عنصر فلزی
try square U گونیای فلزی
straps U تسمه فلزی
strap U تسمه فلزی
lockers U کابینت فلزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com