Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
coach and pupil method
U
روش مربی و شاگرد دراموزش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
instructor
U
مربی
trainer
U
مربی
trainers
U
مربی
corrector
U
مربی
skippers
U
مربی
skippering
U
مربی
instructors
U
مربی
coached
U
مربی
coach
U
مربی
coaches
U
مربی
pedagogues
U
مربی
pedagogue
U
مربی
skippered
U
مربی
skipper
U
مربی
playing coach
U
مربی
preceptor
U
مربی
preceptress
U
مربی زن
mentors
U
مربی
mentor
U
مربی
player coach
U
مربی
educators
U
مربی
educator
U
مربی
assistant coach
U
کمک مربی
coaches
U
مربی ورزش
teacher
U
معلم مربی
buckeroo
U
مربی اسب
buckaroo
U
مربی اسب
sensei
U
مربی جودو
saboum
U
مربی تکواندو
exercise boy
U
مربی اسب
preceptorship
U
مربی گری
breeder
U
مربی اسب
assistant trainer
U
کمک مربی
jumpmaster
U
مربی پرش
coached
U
مربی ورزش
coach
U
مربی ورزش
teachers
U
معلم مربی
apprentices
U
شاگرد
schoolgirl
U
شاگرد
buttons
U
شاگرد
condisciple
U
هم شاگرد
trainee
U
شاگرد
mates
U
شاگرد
mated
U
شاگرد
shop boy
U
شاگرد
errand boy
U
شاگرد
trainees
U
شاگرد
footboy
U
شاگرد
follwer
U
شاگرد
famulus
U
شاگرد
mate
U
شاگرد
votary
U
شاگرد
students
U
شاگرد
pupil
U
شاگرد
disciple
U
شاگرد
pupils
U
شاگرد
disciples
U
شاگرد
schoolgirls
U
شاگرد
apprentice
U
شاگرد
student
U
شاگرد
handler
U
رسیدگی کننده مربی
handlers
U
رسیدگی کننده مربی
pit detail
U
کمک مربی تیراندازی
jumpmaster
U
مربی یا سرپرست چتربازان
contract technical instructor
U
مربی فنی پیمانی
houseboys
U
خانه شاگرد
shop boy
U
شاگرد دکان
shop girl
U
شاگرد پادو
scholastic agent
U
شاگرد پیدا کن
houseboy
U
خانه شاگرد
grummet
U
شاگرد خانه
helper
U
شاگرد قالیباف
boots
U
شاگرد مهمانخانه
boys
U
خانه شاگرد
cook's mate
U
شاگرد اشپز
counter jumper
U
شاگرد دکان
driver's mate
U
شاگرد راننده
shop girl
U
شاگرد دکان
horseboy
U
شاگرد مهتر
boy
U
خانه شاگرد
loblolly boy or man
U
شاگرد جراح
assistant driver
U
شاگرد شوفر
mentoring
U
مربی بودن
[تجارت و بازرگانی]
horsewomen
U
مربی اسب سوار و اسبداری
horsewoman
U
مربی اسب سوار و اسبداری
string
U
مربی خم کردن کمان و بستن زه
coach and pupil method
U
روش استفاده ازکمک مربی
protege
U
حمایت شده شاگرد
boarders
U
شاگرد شبانه روزی
journey man
U
شاگرد یا کارگر روزمزد
student of law
U
شاگرد دانشکده حقوق
an idle pupil
U
شاگرد بیکار یا تنبل
student
U
شاگرد اهل تحقیق
boarder
U
شاگرد شبانه روزی
students
U
شاگرد اهل تحقیق
assignment
U
تکلیف درسی و مشق شاگرد
pages
U
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
paged
U
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
page
U
خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
to be at the foot of any one
پیرو یا شاگرد کسی بودن
assignments
U
تکلیف درسی و مشق شاگرد
coach's box
U
محل ایستادن مربی در پایگاه 1 و 3 بیس بال
underclassman
U
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
truant
U
شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
undergrad u te
U
شاگرد درجه نگرفته شاگردپایین رتبه
truants
U
شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
call time
U
تام یک دقیقهای مربی برای راهنمایی کردن بازیگران
grader
U
جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
gentleman commoner
U
شاگرد ممتازدانشگاه اکسفوردو کمبریج که شهریهای بیشترازشاگردان عادی میپردازد
resident school
U
مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
combat developer
U
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
coached
U
کمک مربی کمک استاد
coaches
U
کمک مربی کمک استاد
coach
U
کمک مربی کمک استاد
parlour boarder
U
شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com