Perdic | روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	ideologies U	روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
	ideology U	روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	ultraist U	کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
	sociopolitical U	اجتماعی وسیاسی
	socioeconomic U	اجتماعی واقتصادی
	underprivileged U	محروم از مزایای اجتماعی واقتصادی
	shavian U	پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
	lumpen U	محروم شده از حقوق اجتماعی وسیاسی وغیره
	economic determinism U	یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
	legalism U	اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
	strategic U	استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
	neo keynesians U	اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
	ideology U	بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
	ideologies U	بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
	radicalism U	اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
	humanism U	دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
	historcicism U	فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
	escapism U	هر روش فکری که متضمن عزلت و گوشه گیری و فرار از فعالیتهای اجتماعی باشد
	watershed management U	کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
	internal telecommunications unions U	یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
	prize courts U	دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
	action agent U	مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
	attainder U	سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
	the concert of europe U	منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
	nephrogenic U	ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
	hotter U	کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
	hot U	کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
	hottest U	کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
	Freudian U	وابسته به نظریات زیگموندفروید
	sane views U	نظریات معقولانه یا معتدل
	depression U	کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
	depressions U	کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
	I foud myself in opposition to my friends on this question . U	در مورد این موضوع نظریات مخالفی با دوستانم داشتم
	economic and social council U	شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
	doctrinaire U	کسی که می خواهد نظریات و اصول خودرا بدون توجه به مقتضیات اجرا کند
	doctrinaire U	کسیکه نظریات واصول خود رابدون توجه به مقتضیات میخواهد اجرا کند
	target system U	سیستم هدفها
	program of targets U	برنامه هدفها
	group of targets U	گروه هدفها
	schedule of targets U	برنامه هدفها
	target overlay U	کالک هدفها
	target list U	لیست هدفها
	target dossiers U	پرونده هدفها
	list of targets U	لیست هدفها
	replot data U	عناصر دوباره بردن هدفها
	acoustical surveillance U	اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
	target information center U	مرکز جمع اوری اطلاعات هدفها
	burn through range U	مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
	flash ranging location U	تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
	armistise U	متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
	trap U	سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
	target offset methode U	روش نشان دادن هدفها روی نقشه ها یا طرحهای عملیاتی
	radio range U	ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
	weapon selector U	مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
	operational problems U	مسائل عملیاتی
	religious matters U	مسائل مذهبی
	economic problems U	مسائل اقتصادی
	business matters U	مسائل کسبی
	political matters U	مسائل سیاسی
	battle problems U	مسائل جنگی
	beside the point <idiom> U	مسائل حاشیهای
	matters of great moment U	مسائل مهم
	tax administration U	مسائل اجرایی مالیات
	macroeconomic issues U	مسائل اقتصاد کلان
	adopting the opinion U	تقلید در مسائل شرعی
	program loans U	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
	tactically U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	tactical U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	indifferentism U	لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
	conventions U	باره مسائل حزبی ناحیهای
	Take things as you find them. <proverb> U	مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
	sensationalism U	پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
	convention U	باره مسائل حزبی ناحیهای
	inference U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	inferences U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	elevation guidance U	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
	victual U	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
	bioclimatic U	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
	separate opinion U	رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
	glasnost U	سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
	endogenous U	مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
	omnibus bill U	لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
	urbiculture U	مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
	genital U	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
	auditory U	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
	irrigationist U	کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
	casuistry U	حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
	redundancy U	در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
	redundancies U	در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
	supervisory U	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
	stresses U	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
	stress U	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
	computer literacy U	دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
	cogo U	یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
	concert of europe U	اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی
	mysticism U	توجیه مسائل سیاسی به مدد الهام واشراق عرفان
	stressing U	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
	pornography U	نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
	econometrics U	استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
	target selector U	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
	reins U	کلیه ها
	all- U	کلیه
	kidneys U	کلیه
	kidney U	کلیه
	all U	کلیه
	White Paper U	کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
	White Papers U	کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
	nephralgia U	قولنج کلیه
	floating kidney U	کلیه متحرک
	paranephric U	مجاور کلیه
	all arms U	کلیه نیروها
	all hands U	کلیه پرسنل
	renal U	وابسته به کلیه ها
	entireforce U	کلیه قوا
	entireforce U	کلیه نیرو
	renal gravel U	ریک کلیه
	nephroptosis U	کلیه متحرک
	renal gravel U	حصات کلیه
	reniform U	کلیه مانند
	all men U	کلیه مردم
	reniform U	شبیه کلیه
	renal calculus U	ریگ کلیه
	relative U	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
	acoustic U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	acoustical U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	ornis U	کلیه مرغان یک سرزمین
	reins U	محل کلیه در بدن
	paranephros U	غده روی کلیه
	tenantary U	کلیه مستاجرین یک ملک
	azoth U	علاج کلیه دردها
	against all risks U	در براب کلیه خطرات
	reflectional U	فکری
	mental U	فکری
	braininess U	فکری
	intellectuals U	فکری
	cerebral U	فکری
	intellectual U	فکری
	incogitancy U	بی فکری
	notional U	فکری
	conceptual U	فکری
	inconsiderateness U	بی فکری
	incogitance U	بی فکری
	irreflection U	بی فکری
	excogitative U	فکری
	the total population U	تمامی نفوس کلیه جمعیت
	disclaim all liability U	کلیه بدهیها را انکار کردن
	demesne U	کلیه زمین مایملک یک شخص
	The ship and all its crew were lost . U	کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
	chronic renal failure [CRF] U	نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
	chronic kidney failure [CKF] U	نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
	the t. population U	کلیه جمعیت همه مردم
	Chronic kidney disease [CKD] U	نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
	chronic renal disease [CRD] U	نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
	all available U	کلیه توپخانه حاضر به تیر
	renal calculus [Calculus renalis] U	سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
	syngraph U	سندی که به مهر و امضا کلیه
	kidney stone [Calculus renalis] U	سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
	nephrolith U	سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
	algol U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
	ideological war U	جنگ فکری
	notion U	ادراک فکری
	intellectual capital U	سرمایه فکری
	ideo motor U	فکری- حرکتی
	insularism U	کوته فکری
	enlightenment U	روشن فکری
	notions U	ادراک فکری
	reflective U	فکری بازتابی
	heartsease U	اسایش فکری
	infantilism of thought U	کوته فکری
	provincialism U	کوته فکری
	prudery U	کوته فکری
	provinciality U	کوته فکری
	dyslogia U	گفتارپریشی فکری
	ideational shield U	سپر فکری
	obsession U	وسواس فکری
	indoctrination U	تلقین فکری
	narrow minddedness U	کوتع فکری
	obsessive rumination U	نشخوار فکری
	brain work U	کار فکری
	obsessions U	وسواس فکری
	caprices U	تمایل فکری
	caprice U	تمایل فکری
	mechanical U	غیر فکری
	head work U	کار فکری
	perspective U	جنبه فکری
	perspectives U	جنبه فکری
	captivity U	گفتاری فکری
	mental work U	کار فکری
	perspicuity U	روش فکری
	fanaticism U	کوته فکری
	visualization U	تجسم فکری
	sentience U	زندگی فکری
	nephrosis U	بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
	adrenocortical U	وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
	fauna U	کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
	flora U	کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
	To sweep the board . U	کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
	avifauna U	کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
	adrenal U	مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
	tenantry U	اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
	brainstorms U	اشفتگی فکری موقتی
	thoughtless U	لاقید ناشی از بی فکری