Perdic | روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (556 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	leg theory U	روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	leg hit U	ضربه بسمت محدوده توپزن
	popping crease U	خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
	blockages U	محاصره محاصره کردن
	blockage U	محاصره محاصره کردن
	beleaguered U	در محاصره یکان محاصره شده
	blockading U	محاصره کردن
	leaguer U	محاصره کردن
	encompass U	محاصره کردن
	blockades U	محاصره کردن
	besieging U	محاصره کردن
	blockaded U	محاصره کردن
	beseige U	محاصره کردن
	encircling U	محاصره کردن
	girt U	محاصره کردن
	encircles U	محاصره کردن
	encircled U	محاصره کردن
	encircle U	محاصره کردن
	sieges U	محاصره کردن
	siege U	محاصره کردن
	beleaguer U	محاصره کردن
	besieges U	محاصره کردن
	encompassed U	محاصره کردن
	besiege U	محاصره کردن
	envelops U	محاصره کردن
	besieged U	محاصره کردن
	to lay siege to U	محاصره کردن
	encompassing U	محاصره کردن
	enveloped U	محاصره کردن
	envelop U	محاصره کردن
	encompasses U	محاصره کردن
	blockade U	محاصره کردن
	enveloping U	محاصره کردن
	To rais ( lift, remove ) an embargo. U	رفع محاصره کردن
	To lay siege to a city . U	شهری را محاصره کردن
	surround U	محاصره کردن احاطه شدن
	surrounded U	محاصره کردن احاطه شدن
	surrounds U	محاصره کردن احاطه شدن
	gird U	احاطه کرده محاصره کردن نیرومندکردن
	seal off U	محاصره کردن ممنوع الورود کردن
	environ U	دورزدن دورکسی یا چیزی را گرفتن محاصره کردن
	send down U	پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
	steals U	از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
	steal U	از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
	surround U	احاطه کردن محاصره کردن
	surrounds U	احاطه کردن محاصره کردن
	surrounded U	احاطه کردن محاصره کردن
	adaptation U	توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
	adaptations U	توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
	pattern U	محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
	patterns U	محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
	innocent passage U	مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
	aggressive U	تهاجمی
	incursive U	تهاجمی
	offensive <adj.> U	تهاجمی
	attacking [style of play, player] <adj.> U	تهاجمی
	contained U	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
	contains U	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
	contain U	در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
	hard advertising U	تبلیغات تهاجمی
	furor U	خشم تهاجمی
	power struggle U	نقشه تهاجمی
	power play U	نقشه تهاجمی
	dashes U	کشتی تهاجمی
	play marking U	حرکات تهاجمی
	dashed U	کشتی تهاجمی
	dash U	کشتی تهاجمی
	offensive block U	دفاع تهاجمی
	offensive league U	اتحادیه تهاجمی
	offensive weapon U	سلاح تهاجمی
	offensive war U	جنگ تهاجمی
	skate U	بازی تهاجمی
	skated U	بازی تهاجمی
	skates U	بازی تهاجمی
	offensive alliance U	پیمان تهاجمی
	shock troops U	گروه تهاجمی
	slot formation U	نوعی طرح تهاجمی
	offensives U	اهانت امیز تهاجمی
	offensive U	اهانت امیز تهاجمی
	offensive movement U	حرکت تهاجمی شمشیرباز
	scrappier U	بازی تهاجمی سریع
	attack aircraft carrier U	ناو هواپیمابر تهاجمی
	slot t U	نوعی طرح تهاجمی
	simple wing U	طرح تهاجمی با خط نامتعادل
	attack cargo ship U	ناو باربری تهاجمی
	scrappy U	بازی تهاجمی سریع
	scrappiest U	بازی تهاجمی سریع
	look-in U	روش پاس تهاجمی
	personal U	محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
	flying wedge U	نوعی مانور تهاجمی قدیمی
	offensive U	تهاجم تهاجمی حمله عمومی
	offensives U	تهاجم تهاجمی حمله عمومی
	end run U	بازی تهاجمی با دور زدن دفاع
	split t U	نوعی طرح تهاجمی شبیه به جبهه تی
	progressive attack U	پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
	blockade U	محاصره
	block age U	محاصره
	blockaded U	محاصره
	siege U	محاصره
	encompassment U	محاصره
	blockading U	محاصره
	blockades U	محاصره
	sieges U	محاصره
	besiegement U	محاصره
	slants U	بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
	slant U	بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
	strong side U	سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
	statue of liberty play U	بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
	slanted U	بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
	beleaguered U	محاصره شده
	pockets U	محاصره شدن
	pocket U	محاصره شدن
	ambient U	محاصره شده
	blockading U	محاصره دریائیsortie
	blockades U	محاصره دریائیsortie
	blockades U	محاصره اقتصادی
	paper blockade U	محاصره کاغذی
	paper blockade U	محاصره بی حاصل
	blockading U	محاصره اقتصادی
	blockaded U	محاصره دریائیsortie
	blockaded U	محاصره اقتصادی
	blockade U	محاصره دریائیsortie
	blockade U	محاصره اقتصادی
	state of siege U	حالت محاصره
	battering train U	توپخانه محاصره
	Naval blockade . U	محاصره دریایی
	Economic enciclement ( blockade , embargo ) . U	محاصره اقتصادی
	enclaves U	تحت محاصره
	enclave U	تحت محاصره
	0To break thru a blockade ( siege ) . U	محاصره را شکستن
	blockages U	محاصره دریایی
	sieges U	محاصره حصار
	siege U	محاصره حصار
	blockage U	محاصره دریایی
	backstop U	توپزن
	batsmen U	توپزن
	batsman U	توپزن
	belts U	بستن محاصره ردن
	lift a blockade U	محاصره را پایان دادن
	leaguer U	محاصره عضو اتحادیه
	belt U	بستن محاصره ردن
	belted U	بستن محاصره ردن
	batteries U	توپزن و توپگیر
	battery U	توپزن و توپگیر
	baulked U	خطای توپزن
	balks U	خطای توپزن
	balked U	خطای توپزن
	control U	توپزن دقیق
	controlling U	توپزن دقیق
	controls U	توپزن دقیق
	balking U	خطای توپزن
	banjo hitter U	توپزن ضعیف
	stonewaller U	توپزن تدافعی
	balk U	خطای توپزن
	baulks U	خطای توپزن
	baulking U	خطای توپزن
	take a wicket U	سوزاندن توپزن کریکت
	count U	تعداد امتیاز توپزن
	ducked U	اخراج توپزن بی امتیاز
	counted U	تعداد امتیاز توپزن
	dismiss U	سوزاندن توپزن و اخراج او
	fine leg U	محل پشت سر توپزن
	on drive U	ضربه بسمت توپزن
	counts U	تعداد امتیاز توپزن
	counting U	تعداد امتیاز توپزن
	ducks U	اخراج توپزن بی امتیاز
	duckings U	اخراج توپزن بی امتیاز
	stump U	سوزاندن توپزن کریکت
	stumped U	سوزاندن توپزن کریکت
	stumping U	سوزاندن توپزن کریکت
	duck U	اخراج توپزن بی امتیاز
	stumps U	سوزاندن توپزن کریکت
	ground U	محل ایستادن توپزن
	double U	توپزن 0001امتیازی فصل
	defense U	دفاع توپزن از میله ها
	dismisses U	سوزاندن توپزن و اخراج او
	doubled up U	توپزن 0001امتیازی فصل
	catcher U	توپگیر پشت سر توپزن
	dismissing U	سوزاندن توپزن و اخراج او
	doubled U	توپزن 0001امتیازی فصل
	quick opener U	بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
	scope U	محدوده
	range U	محدوده
	spanned U	محدوده
	spanning U	محدوده
	confining U	محدوده
	spans U	محدوده
	confine U	محدوده
	ranges U	محدوده
	ranged U	محدوده
	span U	محدوده
	handle the ball U	دست زدن توپزن به توپ
	blooper U	پرتاب اهسته توپ به توپزن
	night watchman U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	night-watchman U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	night-watchmen U	توپزن پایان مسابقه کریکت
	out of one's ground U	تجاوز توپزن از محل ایستادن
	beanball U	توپی که هدف ان سر توپزن باشد
	ball U	توپ دور از دسترس توپزن
	complete game U	یک بازی کامل از طرف توپزن
	down U	میله افتاده واخراج توپزن