English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fog dog U روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phosphene U حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
jetties U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
jetty U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
corposant U گلولههای روشنایی که گاهی درهوای طوفانی بردکلهای کشتی دیده م
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
it is of frequent U بسیار دیده میشود
bird's eye view U منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye views U منظرهای که از بلندی دیده میشود
visually U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visuals U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
annunciator U ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
this word occurs in gulistan p U این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
lime light U روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
keloid or cheloid U یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
dual U دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
many U اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
iguanodon U سوسمار بزرگ گیاه خوار که اکنون بشکل سنگواره دیده میشود
addax U یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
rill erosion U این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
lags U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lagged U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
lag U زمانی که طول می کشد تا تصویر بهتر دیده میشود و پس از نمایش آن روی صففحه CRT
bleeder U توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
bleeders U توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
near side U سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
virus U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
jaggies U لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
viruses U هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
certificate of damage U تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
postscript U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscripts U زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
m day force U نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
sound off قدم شماری درهنگام رژه رفتن
pivot foot U پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
loyalists U کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
loyalist U کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
screening U پریدن جلو دید تیم حریف درهنگام سرو زدن
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
climber U پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
point bland U بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
haemospasia U کشیدن خون بقسمتی ازتن چون درهنگام خون گرفتن
run duration U نرم افزاری است که درحافظه اصلی لازم است درهنگام اجرای برنامه
refresh buffer U یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
inurement U خو گرفتگی
addicts U : خو گرفتگی
mud silting U گل گرفتگی
addict خو گرفتگی
congestion U گرفتگی
mugginess U گرفتگی
fouling U گرفتگی
blocking up U گرفتگی
mud filling U گل گرفتگی
decongestants U گرفتگی بر
haziness U مه گرفتگی
eclipsing U گرفتگی
sultriness U گرفتگی
mistiness U مه گرفتگی
melancholia U گرفتگی
eclipses U گرفتگی
eclipsed U گرفتگی
eclipse U گرفتگی
crick U گرفتگی
decongestant U گرفتگی بر
unstuck U بی گرفتگی
spasm U گرفتگی
spasms U گرفتگی
stasis U گرفتگی
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
cramps U گرفتگی عضلانی
lunar eclipse U ماه گرفتگی
coprostasis U شکم گرفتگی
cramp U گرفتگی عضله
incurrence U تعلق گرفتگی
birth mark U ماه گرفتگی
eclipse of sun U افتاب گرفتگی
eclipse of the sun U خورشید گرفتگی
dust laden U خاک گرفتگی
aggradation U شن گرفتگی برنهاد
cramp U گرفتگی عضلانی
myoclonus U گرفتگی عضلانی
inundation U سیل اب گرفتگی
sea sickness U دریا گرفتگی
fouling U جرم گرفتگی
fouling U لای گرفتگی
writer's cramp U دست گرفتگی
silting up U لای گرفتگی
roup U گرفتگی صدا
graphospasm U گرفتگی دست
grubbiness U گرم گرفتگی
cramps U گرفتگی عضله
sand filling U ماسه گرفتگی
morphiomania U خو گرفتگی به مرفین
mountain sickness U کوه گرفتگی
mant U زبان گرفتگی
mid wicket U توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
opiumism U خو گرفتگی بکشیدن افیون
cramp in the calf U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
aggradation U فراسازی ماسه گرفتگی
systremma [leg cramps] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
hoarseness U گرفتگی صدا یا سینه
eclipse of the moon U ماه گرفتگی انخساف
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
obstruction U جلو گیری گرفتگی
obstructions U جلو گیری گرفتگی
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
contretemps U بدشانسی گرفتگی حالت
archer's paralysis U گرفتگی عضله کمانگیر
vaginismus U گرفتگی عضلات مهبل
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
vaginism U گرفتگی عضلات مهبل
iodism U خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
birthmark U علامت ماه گرفتگی بر بدن
clogging U گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
birthmarks U علامت ماه گرفتگی بر بدن
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charley horse U کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
scaliness U پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
foghorn U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
foghorns U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
adenoid U عظم لوزهء حلقی گرفتگی بینی
charly horse U کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
cramps U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramp U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
blocking U گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
eyes U دیده
eye U دیده
eyeing U دیده
eying U دیده
eye water U اب دیده
peep U روشنایی کم
illuminations U روشنایی
night light U روشنایی شب
lightest U روشنایی
lighted U روشنایی
light U روشنایی
luminance U روشنایی
lightness U روشنایی
lighting U روشنایی
clearness U روشنایی
illumination U روشنایی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com