Perdic | روشنایی اطراف هاله ماه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	paraselene U	روشنایی اطراف هاله ماه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	looming U	هاله روشنایی
	loomed U	هاله روشنایی
	looms U	هاله روشنایی
	loom U	هاله روشنایی
	aureola U	هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
	aureole U	هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
	it is insensitive to light U	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
	iceblink U	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
	areola U	هاله
	coronas U	هاله
	aura U	هاله
	auras U	هاله
	floats U	هاله
	floated U	هاله
	float U	هاله
	halation U	هاله
	effluvium U	هاله
	nimbus U	هاله
	nimbuses U	هاله
	corona U	هاله
	looms U	هاله فاردریایی
	looming U	هاله فاردریایی
	corona U	هاله بنفش
	loomed U	هاله فاردریایی
	loom U	هاله فاردریایی
	coronas U	هاله بنفش
	aureole U	هاله نور
	coronel U	هاله خورشید وغیره
	anthelion U	هاله رو به روی خورشید
	aureola U	هاله یا نور گرداگردسرمقدسین
	aureole U	هاله یا نور گرداگردسرمقدسین
	coronal U	هاله خورشید وغیره
	initial voltage U	ولتاژ هاله بنفش
	chromatosphere U	هاله سرخ خورشید
	parhelic circle U	هاله روشن بالای افق
	tint U	[هاله ای از رنگ که بیشتر به سمت سفید متمایل باشد.]
	coordinated illumination U	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
	environments U	اطراف
	milieux U	اطراف
	milieus U	اطراف
	milieu U	اطراف
	environment U	اطراف
	from the four winds U	از اطراف
	parties U	اطراف
	environs U	اطراف
	gravesides U	اطراف قبر
	mess around <idiom> U	دو رو اطراف بازیکردن
	edge zone U	اطراف لبه
	pappus U	کلاله اطراف گل
	go around <idiom> U	به اطراف سفرکردن
	ambient noise U	صدای اطراف
	wryly U	به اطراف چرخاندن
	wry U	به اطراف چرخاندن
	pericardium U	اطراف قلب
	periderm U	پوست اطراف
	sides of the question U	اطراف موضوع
	architrave U	گچبری اطراف در
	vicinity U	در حدود در اطراف
	about U	در اطراف نزدیک
	graveside U	اطراف قبر
	sea chest U	مکندههای اطراف ناو
	seaward U	اطراف دریا روبدریا
	quayside U	زمین اطراف بارانداز
	atmospheres U	فضای اطراف هرجسمی
	to look a bout U	اطراف کار را پاییدن
	touchline U	خط اطراف زمین فوتبال
	parties U	متداعیین اطراف دعوی
	black eyes U	سیاهی اطراف چشم
	barnyard U	محوطهء اطراف انبار
	port U	ریل اطراف ناو
	barnyards U	محوطهء اطراف انبار
	black eye U	سیاهی اطراف چشم
	look round U	اطراف کار را دیدن
	atmosphere U	فضای اطراف هرجسمی
	peep U	روشنایی کم
	luminosity U	روشنایی
	peeped U	روشنایی کم
	peeping U	روشنایی کم
	illuminations U	روشنایی
	illumination U	روشنایی
	peeps U	روشنایی کم
	lightness U	روشنایی
	luminance U	روشنایی
	rushlight U	روشنایی کم
	lightest U	روشنایی
	lighted U	روشنایی
	light U	روشنایی
	lighting U	روشنایی
	night light U	روشنایی شب
	electric lighting U	روشنایی
	luminouity U	روشنایی
	clearness U	روشنایی
	periosteal U	واقع در اطراف ضریع استخوان
	whisker U	موی اطراف گونه وچانه
	boundry lines U	خطوط اطراف زمین والیبال
	balteus U	[نواری در اطراف بالشتک قوسی]
	(keep/have one's) ear to the ground <idiom> U	بادقت مراقب اطراف بودن
	reels U	دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
	greater U	شهر و حومه و شهرکهای اطراف آن
	reeled U	دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
	sword dance U	اجرای رقص در اطراف شمشیر
	safe distance U	مسافت امن اطراف مین
	reel U	دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
	whiskery U	موی اطراف گونه وچانه
	heat muff U	پوشش اطراف پنجه اگزوز
	frame U	و مرز اطراف فضای پنجره
	areola U	محوطهء کوچک اطراف چیزی
	snaking U	تورگیری اطراف توپ ناو
	reeling U	دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
	drop leaf U	رومیزی اویخته از اطراف میز
	illuminating system U	سیستم روشنایی
	illuminating gas U	گاز روشنایی
	full beam spread U	باندکامل روشنایی
	continuous illumination U	روشنایی مداوم
	flash U	روشنایی مختصر
	emergency lighting U	روشنایی اضطراری
	fluorescent light U	روشنایی فلورسنت
	illuminating fixture U	لوازم روشنایی
	constant luminance U	روشنایی ثابت
	gaslight U	روشنایی گاز
	electric light U	روشنایی برقی
	illuminating engineering U	تکنیک روشنایی
	earth light U	روشنایی خاکستری
	illuminating aperture U	روزنه روشنایی
	direct lighting U	روشنایی مستقیم
	decorative ligthing U	روشنایی تزیینی
	illuminance U	شدت روشنایی
	illumniation aperture U	روزنه روشنایی
	illuminating beam U	پرتو روشنایی
	earth shine U	روشنایی خاکستری
	illuminating device U	تجهیزات روشنایی
	illuminating engineering U	مهندسی روشنایی
	country life U	زندگی روشنایی
	illumination change U	تعویض روشنایی
	illumination method U	روش روشنایی
	luminous flux U	فلوی روشنایی
	luminous flux U	شاره روشنایی
	luminous efficiency U	راندمان روشنایی
	luminous efficiency U	ضریب روشنایی
	luminance decay U	کم شدن روشنایی
	luminance channel U	کانال روشنایی
	ligting conditions U	نسبتهای روشنایی
	lighting unit U	واحد روشنایی
	lighting transformer U	مبدل روشنایی
	lighting switch U	کلید روشنایی
	luminous intensity U	شدت روشنایی
	luminous power U	قوه روشنایی
	sustained illumination U	روشنایی پایدار
	sustained illumination U	روشنایی مداوم
	street lighting U	روشنایی خیابان
	search light illumination U	روشنایی با نورافکن
	room lighting U	روشنایی اطاق
	photometer U	روشنایی سنج
	photology U	دانش روشنایی
	phot U	واحد روشنایی
	lux meter U	روشنایی سنج
	lighting source U	منبع روشنایی
	lighting set U	دستگاه روشنایی
	lighting scheme U	ترتیب روشنایی
	lighting control U	کنترل روشنایی
	luminous flux U	شار روشنایی
	light brightness control U	کنترل روشنایی
	light adaptation U	انطباق با روشنایی
	lambert U	واحد روشنایی
	intensity of illumination U	شدت روشنایی
	intensity level U	سطح روشنایی
	indirect lighting U	روشنایی غیرمستقیم
	incandescent lamp U	لامپ روشنایی
	image brightness U	روشنایی تصویر
	illuminator U	وسیله روشنایی
	illuminator U	دستگاه روشنایی
	light conditions U	نسبتهای روشنایی
	light control U	کنترل روشنایی
	light fluctuation U	نوسان روشنایی
	lighting plant U	تاسیسات روشنایی
	lighting outlet U	خروجی روشنایی
	lighting mains U	خط روشنایی اصلی
	lighting line U	سیم روشنایی
	lighting feeder U	تهیه روشنایی
	lighting engineering U	مهندسی روشنایی
	lighting engineering U	تکنیک روشنایی
	lighting effect U	اثر روشنایی
	lighting battery U	باتری روشنایی
	light point U	منبع روشنایی
	light meter U	روشنایی سنج
	light gap U	فاصله روشنایی
	illumination method U	سبک روشنایی
	artifical light U	روشنایی مصنوعی
	brightness control U	پیچ روشنایی
	glimmered U	روشنایی ضعیف
	ray U	روشنایی تشعشع
	phosphorescence U	روشنایی شب تابی
	illuminations U	شدت روشنایی
	candlelight U	روشنایی شمع
	glares U	روشنایی زننده
	illumination U	شدت روشنایی
	optics U	علم روشنایی
	asterism U	روشنایی و نور
	glare U	روشنایی زننده
	glared U	روشنایی زننده