English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
one's d. U روز پذیرایی شخص درهفته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pw U درهفته
workweek U ایام کار درهفته
reception U پذیرایی
receptions U پذیرایی
entertainment U پذیرایی
entertainments U پذیرایی
entertains U پذیرایی کردن
entertained U پذیرایی کردن
parlour U اطاق پذیرایی
drawing room U اطاق پذیرایی
drawing room U سالن پذیرایی
drawing rooms U اطاق پذیرایی
receptor U پذیرایی کننده
receptors U پذیرایی کننده
levee U مجلس پذیرایی
palor U اطاق پذیرایی
parlor U اطاق پذیرایی
reception rooms U اتاق پذیرایی
reception room U اتاق پذیرایی
entertain U پذیرایی کردن
drawing rooms U سالن پذیرایی
receive U پذیرایی کردن از
lodges U پذیرایی کردن
lodged U پذیرایی کردن
lodge U پذیرایی کردن
accessible آماده پذیرایی
receives U پذیرایی کردن از
parlours U اطاق پذیرایی
open house U پذیرایی از مهمان
parlors U اطاق پذیرایی
red carpet U علامت پذیرایی مخصوص
at someone's beck and call <idiom> U همیشه آماده پذیرایی
amusements U فریب خوردگی پذیرایی
wait on (someone) hand and foot <idiom> U به هر نحوی پذیرایی کردن
to serve oneself U از خود پذیرایی کردن
roll out the red carpet <idiom> U حسابی پذیرایی کردن
amusement U فریب خوردگی پذیرایی
to keep open house U ازهرکس پذیرایی کردن
presence chamber U اطاق بار یا پذیرایی
at home U پذیرایی در ساعت معین
entertainments U تفریحات پذیرایی کردن
accessibility U امادگی برای پذیرایی
entertainment U تفریحات پذیرایی کردن
welcoming U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
welcomes U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
welcomed U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
welcome U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
valhalla U سالن پذیرایی خدای اودین
reception U قدرت پذیرش پذیرایی کردن
receptions U قدرت پذیرش پذیرایی کردن
hospitalization U پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
parlormaid U کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
do the honors <idiom> U مثل یک مهماندا پذیرایی کردن
board and lodging U خوابگاه با پذیرایی غذا [در مهمانسرا یا هتل]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com