English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
apparent solar U روز شمسی فاهری روزشمسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
apparent solar year U سال فاهری شمسی
volt ampere meter U دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
heliac U شمسی
heliacal U شمسی
solar U شمسی
planetary system U شمسی
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
solar year U سال شمسی
solar time U ساعت شمسی
month U ماه شمسی
apparent solar year U سال شمسی
solar system U منظومه شمسی
months U ماه شمسی
lunisolar U شمسی وقمری
solar time U زمان شمسی
mean solar day U روز متوسط شمسی
inner space U داخل منظومه شمسی
Solar ( lunar ) month . U ماه شمسی ( قمری )
mean solar time U زمان متوسط شمسی
ultramundane U ماورا منظومه شمسی
deep space U فضای خارج از منضومه شمسی
helical U ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
outward U فاهری
seeming U فاهری
surface U فاهری
formfitting U فاهری
outwards U فاهری
self styled U فاهری
surfaces U فاهری
nominal U فاهری
self-styled U فاهری
superficially U فاهری
skin deep U فاهری
apparent U فاهری
surfaced U فاهری
externalized U فاهری ساختن
exteriorize U فاهری دانستن
engineering stress U تنش فاهری
externalize U فاهری ساختن
externalizing U فاهری ساختن
external U فاهری پدیدار
externals U فاهری پدیدار
superficial U سرسری فاهری
pepper corn rent U اجاره فاهری
bulk gravity U چگالی فاهری
externality U احوال فاهری
false horizon U افق فاهری
indicated horsepower U توان فاهری
glitz U گیرایی فاهری
externalised U فاهری ساختن
externalises U فاهری ساختن
externalising U فاهری ساختن
false parallax U پارالاکس فاهری
assentation U رضایت فاهری
artificial daylight U فلق فاهری
apparent wind U باد فاهری
apparent power U توان فاهری
apparent motion U حرکت فاهری
apparent magnitude U قدر فاهری
apparent luminosity U درخشندگی فاهری
apparent horizon U افق فاهری
apparent error U خطای فاهری
apparent density U تکاتف فاهری
apparent diameter U قطر فاهری
apparent velocity U سرعت فاهری
admittance U هدایت فاهری
apparent resistivity U مقاومت فاهری
prime facie evidence U قرائن فاهری
externalizes U فاهری ساختن
impedance U مقاومت فاهری
soil morphology U شکل فاهری خاک
redesign U سر وصورت فاهری دادن به
reactance U مقاومت فاهری خازنها
pro forma U منباب فاهر فاهری
inductive impedance U مقاومت فاهری القائی
inductive resistance U مقاومت فاهری القایی
volt ampere hour meter U کنتور مصرف فاهری
simulative U دارای شباهت فاهری
terrain relief U شکل فاهری زمین
of the surface U فاهری نمادادن رودادن
input impedance U مقاومت فاهری اولیه
on the surface U فاهری نمادادن رودادن
impedance ratio U نسبت مقاومت فاهری
impedance matrix U ماتریس مقاومت فاهری
masquerades U قیافه فاهری بخوددادن
masquerading U قیافه فاهری بخوددادن
masqueraded U قیافه فاهری بخوددادن
capacitive resistance U مقاومت فاهری خازن
masquerade U قیافه فاهری بخوددادن
coupling impedance U مقاومت فاهری پیوست
extern U فاهری واقع در خارج
mechanical move U حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
inductive impedance U مقاومت فاهری با جزء القائی
relief U شکل فاهری و پست و بلندی
exterior U فاهری واقع در سطح خارجی
exteriors U فاهری واقع در سطح خارجی
impedance compensator U متعادل کننده مقاومت فاهری
indicated airspeed U سرعت فاهری نسبت به هوا
apparent precession U انحراف فاهری محور ژایرو
feinted U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feint U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feints U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
formalization U انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
false parallax U تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
limiting speed U بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
parallax U اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
stroboscope U وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
coriolis force U نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
salor U سالور [از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
radio bearing U زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
zincky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
high oblique U عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance U امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
pseudo random U قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
smiley U فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
virtual mass U مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
pin money U وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
ostensible U شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com