English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the day a U روزهای بعد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flag days U روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
age of moon U تعداد روزهای گذشته از ماه جاری
an in patient U بیماری که در روزهای عمل در بیمارستان میماند
day of absence U تعداد روزهای نهستی
day of duty U تعداد روزهای خدمت
day of supply U تعداد روزهای اماد
dismals U اندوهناکی روزهای بد
ember days U روزهای روزه ودعا
f. time U روزهای تعطیل دادگاه
feria U کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
lenten U روزهای پرهیز وروزه
red letter U مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
settling days U روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
to sighfor lost days U افسوس روزهای تلف شده راخوردن
bank holiday U روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
every cloud has a silver lining <idiom> U [خوش بین باش، روزهای سخت نیز جایشان را به روزهای بهتر میدهند]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com