English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sausage U روده محتوی گوشت چرخ شده
sausages U روده محتوی گوشت چرخ شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
enchilada U کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
I´m as hungry as a horse. U آنقدر گشنه هستم که روده بزرگ روده کوچک را بخورد.
hungry as a hunter <idiom> U آنقدر گشنه که روده بزرگ روده کوچک را بخورد
salami U گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
pomace U گوشت سیب گوشت میوه
club steak U قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
filler U محتوی
container U محتوی
fillers U محتوی
containers U محتوی
contenting U محتوی
hydrous U محتوی اب
content U محتوی
contents U محتوی
criteria U محتوی
gas content U محتوی گاز
bottles U محتوی یک بطری
bottle U محتوی یک بطری
contain U محتوی بودن
contained U محتوی بودن
sanguinolent U محتوی خون
aluminous U محتوی الومینیوم
copper bearing U محتوی مس حاوی مس
platinous U محتوی پلاتین
contains U محتوی بودن
content U خرسند کردن محتوی
contenting U خرسند کردن محتوی
saccharine U قندی محتوی قند
pouncet box U قوطی محتوی گردخوشبو
tea bags U پاکت محتوی چای فوری
music box U جعبه محتوی ساز کوکی
pall U تابوت محتوی مرده حائل
palled U تابوت محتوی مرده حائل
palling U تابوت محتوی مرده حائل
poster color U شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
bottled gas U بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
quartzite U سنگ شنی محتوی کوارتز
palls U تابوت محتوی مرده حائل
tea bag U پاکت محتوی چای فوری
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
clearer U تغییر محتوی یک خانه حافظه
binary alloy U الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
compressed gas cylinder U سیلندر محتوی گاز متراکم
content addressable U نشانی پذیر از روی محتوی
content addressed U نشامی یافته از روی محتوی
clears U تغییر محتوی یک خانه حافظه
docket U فهرست محتوی بسته ارسالی
docketed U فهرست محتوی بسته ارسالی
docketing U فهرست محتوی بسته ارسالی
clearest U تغییر محتوی یک خانه حافظه
clear U تغییر محتوی یک خانه حافظه
dockets U فهرست محتوی بسته ارسالی
time capsule U محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
scandal sheet U نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
epos U مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
rogatory letters U نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
myoglobin U پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
megasporangium U هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
swizzle U انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
sketchbook U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
urns U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sketchbooks U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
urn U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
seabag U کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
dumplings U نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumpling U نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
hematoma U توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
doorplate U پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
guts U دل و روده
gut U دل و روده
gutting U روده
gut U روده
enteron U روده
bowel U روده
in a tangle U روده
guts U روده
bowels U روده
ileum U چم روده
gutting U دل و روده
garbage U روده
gill U روده
Molotov cocktails U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
pudding U دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
Molotov cocktail U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
puddings U دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
compressed air tunnel U تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
small intestine U روده کوچک
small intestine U روده باریک
enterocele U فتق روده
saburra U اخلاط روده
embowel U روده در اوردن از
embowel U در روده گذاردن
ascarid U کرم روده
enterography U شرح روده ها
enteralgia U درد روده
enterectomy U روده بری
disembowel U روده دراوردن از
disemboweled U روده دراوردن از
disemboweling U روده دراوردن از
haruspex U روده بین
coecum U روده کور
cecum U روده کور
long windedness U روده درازی
intestinal U روده دار
large intestine U روده بزرگ
intestine U روده امعاء
intestines U روده امعاء
jejunum U تهی روده
mesentery U روده بند
ileum U روده دراز
helminth U کرم روده
disembowelled U روده دراوردن از
disembowelling U روده دراوردن از
disembowels U روده دراوردن از
purtenance U دل و روده متعلقات
enterology U روده شناسی
screaming U روده برکننده
enterotomy U عمل روده
enterotomy U روده شکافی
hindgut U روده خلفی
caecum U روده کور
hysterically U روده بر کننده
hysterical U روده بر کننده
colon U ستون روده
colons U ستون روده
rectum U راست روده
rectums U راست روده
knuckle U قرحه روده
knuckles U قرحه روده
gut U روده دراوردن از
enteritis U اماس روده
tormina U قولنج روده
gutting U روده دراوردن از
viscerate U روده در اوردن از
yack U روده درازی
guts U روده دراوردن از
child U یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
octopuses U روده پای هشت پا
hookworm U نوعی کرم روده
windbag U نطاق روده دراز
mesenteric U وابسته به روده بند
mesenteric U مانند روده بند
gastrointestinal U مربوط به معده و روده
large intestine U قولون روده فراخ
octopus U روده پای هشت پا
in wards U شکمبه و روده واردات
ileitis U اماس روده دراز
ileal U وابسته به روده دراز
to roar with laughter <idiom> U از خنده روده بر شدن
chitlings U روده کوچک خوک
invagination U پیچ خوردن روده
jejunal U وابسته به روده تهی
chitlins U روده کوچک خوک
chatterbox U ادم روده دراز
chatterboxes U ادم روده دراز
chitterlings U روده کوچک خوک
eventration U بیرون ریختگی روده
windbags U نطاق روده دراز
mesenterical U وابسته به روده بند
mesenteritis U اماس روده بند
duodenitis U اماس روده اثناعشر
endamoeba U امیب انگل روده
peritoneum U برون شامه روده ها
to set in a roar U از خنده روده برکردن
to die of laughing U ارخنده روده برشدن
sidesplitting U روده براز خنده
proctoptosis U سقوط روده راست
to split one's sides U از خنده روده برشدن
prolixity U پرگویی روده درازی
ileac U وابسته به روده دراز
eventration U جنین بی شکم یابی روده
He hasnt got a single straight intestine. <proverb> U یک روده راست در شکمش نیست .
proctoscope U الت معاینه روده راست
eviscerate U روده یا چشم و غیره رادراوردن
prolix U خسته کننده روده دراز
duodenum U روده اثنی عشر دوازدهه
colitis U ورم مخاط روده بزرگ
yaks U وراجی کردن روده درازی
yak U وراجی کردن روده درازی
ileus U انسداد روده قولنج الیاوسی
duodenums U روده اثنی عشر دوازدهه
introsusception U دخول بخشی از روده در بخش دیگر
typhlitis U اماس روده کور ورم اعور
intussusception U دخول بخشی از روده در بخش دیگر
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
roundworm U انواع کرم های گرد انگل روده
laparectomy U برش بخشی از روده که درپهلوی ادمی واقع است
entozoa U انگلهای داخلی بطور اعم وبخصوص کرمهای روده
pinworm U کرم ریزسنجاقی انگل روده انسان ازدسته نماته ها
wind bag U سخنران پرگو نطاق روده دراز کیسه باد سینه
catgut U روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
offertory U سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
basting U گوشت
viand U گوشت
meats U گوشت
flesh U گوشت
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com