Perdic | رودخانه قابل کشتی رانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	navigation river U	رودخانه قابل کشتی رانی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	inland navigation U	کشتی رانی در رودخانه ها
	seaworthy U	قابل کشتی رانی
	shippable U	قابل کشتی رانی
	orthodromy U	کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
	orthodromics U	کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
	floatable U	قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
	loxodromics U	کشتی رانی در خط مایل
	nautically U	از لحاظ کشتی رانی
	sailing orders U	دستور کشتی رانی
	cabotage U	کشتی رانی ساحلی
	aerostation U	کشتی رانی هوایی
	shipping company U	شرکت کشتی رانی
	innavigable U	غیرقابل کشتی رانی
	coasting U	کشتی رانی در طول ساحل
	loxodromic U	وابسته به کشتی رانی در خط مایل
	oceanshipping U	روشهای کشتی رانی دراقیانوس
	circumnavigate U	دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
	portolano U	راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
	circumnavigation U	کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
	circumavigator U	کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
	ferrybridge U	کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
	usura maritima U	دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
	snag boat U	کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
	fairways U	قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
	fairway U	قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
	dump U	شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
	afflux U	خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
	up the river U	سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
	affluent	رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
	liman U	خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
	gangplanks U	سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
	gangplank U	سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
	topgallant U	سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
	scuppering U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppered U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppers U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scupper U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	respondentia U	وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
	load line U	خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
	ship's manifest U	صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
	carry ship U	کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
	hawse U	سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
	waterline U	خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
	embarkation U	بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
	dan runner U	کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
	lazar housek U	عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
	keel U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	gunroom U	مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
	supercargo U	نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
	keels U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	bill of health U	گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
	the vessel was put a bout U	جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
	windjammer U	یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
	crural U	رانی
	rani U	رانی
	femoral U	رانی
	ranee U	رانی
	quarterdeck U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	quarterdecks U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	sailboat U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	sailboats U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	overboard U	از کشتی بدریا روی کشتی
	wheelchair U	ویلچر رانی
	repression U	واپس رانی
	ejection U	بیرون رانی
	voluptuously U	باشهوت رانی
	wheelchairs U	ویلچر رانی
	salacity U	شهوت رانی
	salaciousness U	شهوت رانی
	canoe U	قایق رانی
	canoes U	قایق رانی
	voluptuousness U	شهوت رانی
	extrusion U	روزن رانی
	oratorship U	سخن رانی
	inguinal U	کشاله رانی
	motoring U	اتومبیل رانی
	oarsmanship U	کرجی رانی
	yachting U	قایق رانی
	d. of a speech U	سخن رانی
	river gravel U	شن رودخانه
	glacier U	رودخانه یخ
	glaciers U	رودخانه یخ
	rever U	رودخانه
	river line U	خط رودخانه
	river U	رودخانه
	river clay U	گل رودخانه
	rivers U	رودخانه
	piracy U	هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
	boat U	قایق رانی کردن
	harness racing U	ارابه رانی تک اسبه
	regatta U	مسابقه کرجی رانی
	regattas U	مسابقه کرجی رانی
	harness race U	مسابقه ارابه رانی
	to gratify ones passions U	شهوت رانی کردن
	salaciously U	از روی شهوت رانی
	funeral oration U	سخن رانی برسرجنازه
	extrudate U	محصول روزن رانی
	auto drome U	پیست اتومبیل رانی
	lectureships U	سمت سخن رانی
	libidinously U	از روی شهوت رانی
	lectureship U	سمت سخن رانی
	to give a lecture U	سخن رانی کردن
	sprinting U	مسابقه اتومبیل رانی
	auto racing U	مسابقه اتومبیل رانی
	pultrusion process U	فرایند کشش رانی
	to go on the stump U	سخن رانی کردن
	ox goad U	نیزه گاو رانی
	platform U	سخن رانی کردن
	platforms U	سخن رانی کردن
	boats U	قایق رانی کردن
	pawn roller U	پیاده رانی شطرنج
	magnetic potential U	نیروی مغناطیس رانی
	pawn push U	پیاده رانی شطرنج
	drive way U	مسیر اتومبیل رانی
	ease all U	درکرجی رانی ایست
	cartel ship U	کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
	potamology U	مبحث رودخانه ها
	an open river U	رودخانه باز
	stream U	رودخانه ابراهه
	streamed U	رودخانه ابراهه
	bight U	پیچ رودخانه
	streams U	رودخانه ابراهه
	riparian U	ساحل رودخانه زی
	alpheus U	رب النوع رودخانه
	headwater U	بالادست رودخانه
	riverward U	بطرف رودخانه
	water system U	رودخانه و شعبات ان
	riverine U	سواحل رودخانه
	riverbed U	بستر رودخانه
	river line U	خط ساحل رودخانه
	river profile U	نیمرخ رودخانه
	river mouth U	دهانه رودخانه
	levee U	کناره رودخانه
	lethe U	اب رودخانه بزرخ
	conferva U	علف رودخانه
	fork of ... river U	شاخه رودخانه ...
	head stream U	سرچشمه رودخانه
	river trip U	مسافرت رودخانه ای
	the river karoon U	رودخانه کارون
	the karoon river U	رودخانه کارون
	low water U	فروکش اب رودخانه
	by water U	از راه رودخانه
	stethe U	ساحل رودخانه
	strand U	لایه رودخانه
	upstream U	بالای رودخانه
	ostiary U	دهانه رودخانه
	strands U	لایه رودخانه
	river banks U	ساحل رودخانه
	river trip U	گردش رودخانه ای
	river bed U	بستر رودخانه
	river beds U	بستر رودخانه
	along the river U	درامتداد رودخانه
	euphrates U	رودخانه فرات
	river bank U	ساحل رودخانه
	bottom ice U	یخ کف دریاچه یا رودخانه
	Carpool U	هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
	lift U	سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
	motor vehicle passenger U	مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
	drag racing U	مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
	red flag U	پرچم قرمز اتومبیل رانی
	motor vehicle passenger U	سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
	car passenger U	سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
	car passenger U	مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
	trialling U	مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
	moto U	بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
	ride [American E] U	سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
	contact electromotive force U	نیروی برق رانی مجاورتی
	active emf U	نیروی برق رانی موثر
	effective electromotive force U	نیروی برق رانی موثر
	harness horse U	اسب مخصوص ارابه رانی
	matinee U	مسابقه ارابه رانی در روز
	matinees U	مسابقه ارابه رانی در روز
	matinTes U	مسابقه ارابه رانی در روز
	row a race U	مسابقه کرجی رانی دادن
	ferryboat U	قایق عبور از رودخانه
	basin U	حوزه رودخانه ابگیر
	styx U	رودخانه عالم اسفل
	head water U	بالای رودخانه بالارود
	basins U	حوزه رودخانه ابگیر
	river bed level U	تراز بستر رودخانه
	river basin U	ابگیر یا حوضه رودخانه
	interamnian U	واقع در میان دو رودخانه
	riparian U	حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
	ferryboats U	قایق عبور از رودخانه
	sluggish stream U	رودخانه با جریان کند
	naiad U	حوری موجددریاچه رودخانه
	chutes U	شیب تند رودخانه
	chute U	شیب تند رودخانه
	keelboatman U	کرجی بان رودخانه
	keelboat U	قایق پهن رودخانه
	white water U	ابشارهای کوتاه رودخانه
	head water U	قسمت بالادست رودخانه
	upstream U	مخالف جریان رودخانه
	levee U	دیواره ساحلی رودخانه
	upstream U	بالادست جریان رودخانه
	riverain U	ساکن ساحل رودخانه
	hasty crossing U	عبور تعجیلی از رودخانه
	forced crossing U	عبور اجباری از رودخانه